آموزش عکاسی از خانه‌ی جن زده!

در این آموزش انحصاری تریسی پارکر (Tracy Parker) عکاسی و ویرایش چنین عکسی را به ما آموزش می دهد. با لنزک همراه باشید تا با مبانی ساخت و ایجاد اتمسفری ترسناک در صحنه‌های عکاسی آشنا شوید.

مقدمه

زمانی که تصمیم به عکاسی از این صحنه گرفتم، تنها می‌خواستم عکس ساده‌ای از خانه را ثبت کنم. من همیشه این خانه‌ و جزئیات زیبایش را دوست داشتم و هر زمان که با آن روبرو می‌شدم داستان‌های مختلفی را در موردش تصور می‌کردم.

بعد از اینکه چند عکس از آن گرفتم متوجه شدم که چیزی در داستانی که در ذهنم دارم از قلم افتاده است. فرزندانم کنارم در حال بازی بودند، از آنها خواستم تا در مقابل خانه قرار بگیرند و دست یکدیگر را گرفته و به پنجره‌ها نگاه کنند.

سپس کادربندی را با حضور بچه‌هایم انجام دادم و سعی کردم درختان پشت خانه نیز در عکس بیفتند. عکسی که بهترین نوردهی را داشته و آسمان در آن کاملا متمایز به نظر می رسید را انتخاب کردم. من می‌دانستم که با مقداری ویرایش می‌توانم چندین المان مختلف به آن اضافه و آنها را با هم ترکیب کنم.

تجهیزات عکاسی:

Canon EOS Rebel T3i

لنز: Kit lens 18-55mm

سه پایه

ویرایش

عکس زیر با فرمت RAW گرفته شده و مستقیم از دوربین است (برای مشاهده سایز بزرگ روی عکس ها کلیک نمایید):

بعد از انجام تنظیمات معمول در Lightroom به نوردهی پایه برای بچه‌ها، پیش زمینه و همچنین خانه دست یافتم. به عکس زیر توجه کنید:

سپس نوردهی مورد نظرم را برای آسمان و درختان به کار بردم. من ترجیح می‌دهم که به جای چند عکس از یک عکس استفاده کنم چون به نظرم به این صورت عکس‌ها بهتر بر یکدیگر هم پوشانی پیدا می‌کنند. توجه داشته باشید که سایه‌های خانه نمایان باشند تا لایه بندی آنها در فتوشاپ، همانطور که در مرحله‌ی بعد می‌بینیم، برایتان راحت‌تر شود.

سپس من دو عکس از Lightroom را وارد فتوشاپ کردم و لایه عکس نوردهی آسمان را پایین قرار دادم. سپس با استفاده از لایه ماسک در عکس دیگر نوردهی پیش زمینه و خانه را باز می‌گردانم. من کمی از خطوط سقف تجاوز میکنم تا افکت هاله گونه‌ای ایجاد نشود. به همین علت بود که می‌خواستم سایه‌ها در عکس آسمان مشخص باشد.

سپس دو لایه را با هم یکی (merge) می‌کنم:

سپس المان‌های نامربوط به داستان را حذف کردم تا چشم بیننده را از سوژه‌ی اصلی پرت نکنند.

به همین علت من تیر چراق برق سمت چپ خانه و سیم‌های برق پشت خانه که از میان درختان گذشته بود را حذف کردم. برای حذف کردن آنها باید زمان زیادی برای کار با Clone stamp بگذارید، ولی در نهایت تاثیر بسیاری بر نتیجه‌‌ی کار می‌گذارد.

با وجود درختان برهنه‌ی پشت خانه، ابرهای بالای خانه و فرزندانم که به خانه زل زده‌اند تنها چیزی که به نظر کم می‌آمد سیاه سفید بودن عکس بود. بنابراین من از چند لایه‌ی دیگر نیز استفاده کردم تا با استفاده از ابزار تبدیل B&W فتوشاپ جزئیات بیشتری را نمایان سازم. سپس کنتراست (contrast) بیشتری اضافه کردم تا جزئیات خانه و درختان عمیقتر به نظر برسد.

نورپردازی بر خانه به صورتی است که نگاه بیننده از سمت چپ به راست می‌رود یعنی به همان شکلی که من می‌خواستم داستان نقل شود. وقتی عکس را ببینید اول توجهتان به آسمان خالی جلب می‌‌شود و به سمت خانه‌ی قدیمی می‌روید و سپس کودکان خیره شده به پنجره‌های خالی را می‌بینید و در نهایت چشمانتان بر درختان خوفناک پس زمینه متوقف می‌شوند.

آخرین کاری که انجام دادم شارپتر کردن عکس بود.

نسخه ی دیگر:

برای عکس بالا من از همان ایده‌ی قبلی استفاده کردم با این تفاوت که اینبار زاویه‌ دید متفاوتی داشتم. من می‌خواستم سوژه یا همان دخترم بخش بیشتری از عکس را پر کند.

در این عکس نیز نور از سمت چپ می‌آید. در این عکس همچنان چشم بیننده از سمت چپ به سمت راست عکس هدایت می‌شود. در روز عکاسی کاملا حس می‌کردم که اینبار المانهای عکس داستان را با رنگ‌هایشان، وزش باد و رنگ آسمان و سبزه‌ها نقل می‌کنند. این عکس حس شبح گونه‌ای دارد ولی من فکر می‌کنم بیشتر از آن، طیف رنگ‌های موجود در عکس داستانی از عشق، اندوه‌ و امید را برای بیننده نقل می‌کند.

من همچنین می‌خواستم بدانم که با وجود تجهیزات جدیدم آیا می‌توانم عکس بهتری ثبت کنم یا خیر. ولی بعد از عکاسی فهمیدم با وجود شارپتر و واضحتر شدن عکس هیچ بهبودی در نقل داستان ایجاد نشده است.

گاهی اوقات ما عکاسان حرفه‌ای گمان می‌کنیم که برای نقل داستان‌های مورد نظرمان باید بهترین تجهیزات را داشته باشیم. گاها ما فراموش می‌کنیم که عکس‌های عالی مخلوق تجهیزات نیستند، بلکه این هنرمند است که داستان را با ابزارهای موجود خلق می‌کند. ما به عنوان یک هنرمند باید قبل از هر چیزی قادر به نقل داستان باشیم و تجهیزات را در آخر قرار دهیم.

بعد از این عکاسی من دفعات بسیار دیگری نیز به این محل آمدم. من حتی با چند مشتری نیز برای عکاسی به اینجا آمدم و از من درخواست کردند که عکسشان را در مقابلش بگیرم.

من هنوز هم هر از گاهی از این خانه بازدید می‌کنم و با تعجب به آن خیره می‌شوم. تا همین امروز هم من از فکر کردن به داستان‌هایی که این خانه در دیوارهایش به یاد سپرده است شگفت زده می‌شوم.

عکس‌های دیگری از تریسی پارکر:

م

منبع

برگرفته از: ۵۰۰px

نظرات شما

  1. مصطفی

    ۱۸ بهمن ۱۳۹۴

    خیلی جالب بود
    بنظر من در عکاسی نباید همش فتوشاپ باشه و مثل این کار های بالایی فقط کمی فتوشاپ کافیه


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *