وقتی به عکاسی از محصولات قدم می گذاریم، بیشتر از آنچه یک فرد بتواند در طول عمر کاری خود یاد بگیرد نکته و فوت و فن وجود دارد. در این مقاله، من به شما مقداری از آنچه در این راه آموخته ام را با استفاده از حداقل امکانات و ابزار آموزش خواهم داد.
شروع به کار
از آنجایی که معتقدم به اندازه کافی مقاله درباره ی «نورپردازی صحنه با چراغ های انباری خانه» در سرتاسر اینترنت وجود دارد، من میخواهم پا را فراتر گذاشته و مستقیما به سراغ فلاش های واقعی بروم. بله، ممکن است این کار با چراغ ها ارزان خانه شم نیز انجام شود و اگر شما موفق به آن شوید من نیز شما را تشویق می کنم ولی در این آموزش من عکاسان تازه کاری را هدف قرار داده ام که بیرون رفته و اولین فلاش خود را خریده اند. هرچند در این آموزش نمی توانید وسایل گران قیمت پیدا کنید. من از وسایل مناسب کم خرج استفاده خواهم کرد. برخی وسایل اختیاری هستند که من در مقاله ذکر خواهم کرد.
سوژه ی ما سه عدد ساعت خواهد بود. چرا؟ چون جواهرات عموما برای عکاسی کمی گول زننده و جذاب اند. جواهرات درخشان و فلزهای براق، نور را در کل محیط بازتاب و پخش می کنند. به علاوه اغلب مردم ساعت و جواهراتی در گوشه کنار خانه شان دارند، پس می توانید از این عکاسی در خانه لذت ببرید.
الهام یا تقلید خالص ترین نوع آموزش
اولین توصیه من این است که یک مجله لباس یا مد (یا وب سایت) را باز کنید و یک عکس شایسته الهام گرفتن پیدا کنید. قطعا هیچ چیز اشتباهی در الهام گرفتن از دیگران یا از تبلیغات موفق مخصوصا وقتی در حال آموختن هستید وجود ندارد. تقلید کردن موفق از یک عکس بسیار سخت تر از آن چیزی است که فکر می کنید اما در این راه چیزهای زیادی می آموزید. شخصا ترجیح می دهم الهام را در یک مجله پرینت شده پیدا کنم چرا که می توانم آن را از مجله پاره کرده و در محل کارم به عنوان یک یاد آور که باید این کار را انجام دهم بچسبانم.
محیط همه چیز است
برای این عکس خاص من یک نمای چوبی تاریک مدرن می خواهم. یادم آمد که یک میز کوچک ارزان حدود یک هفته پیش در یک فروشگاه دیده ام، پس تصمیم گرفتم دوباره به آنجا برگردم تا ببینم چه چیزی پیدا می کنم. مطمئنا من دوباره یک میز مناسب پیدا کردم که برای این ماموریت عالی بود.
دو ساعت بعد من دو میز داشتم. شما ممکن است با خودتان بگویید: «اون دو تا میز برای یک آموزش عکاسی خریده؟» قطعا! آنها هر کدام ۱۹ دلار بودند که این بسیار ارزان تر از هر پرده ی صحنه ای است که من تا کنون برای عکاسی خریده ام. و من همیشه به دنبال اشیائی هستم که می توانند برای ساخت یک محیط خوب برای عکاسی محصولات به کار بیایند و مطمئنم اینها دوباره استفاده می شوند.
نورپردازی همه چیز است
شاید این جمله را هزاران بار شنیده باشید ولی واقعا نورپردازی همه چیز است – مهم نیست از چه عکس می گیرید. یکی از راه های مورد علاقه من برای بازی با نور این است که شکل هایی را در یک مقوا می برم و با تاباندن فلاش به آن می بینم که چه الگویی ایجاد می شود. برای این عکاسی خاص، من می خواهم که سایه های بلند ایجاد کنم و کمی نور را پخش کنم که بر روی چوب تیره بسیار خوب به نظر می رسد. پس به سادگی مربع های کوچکی را بر یک خط صاف در مقوا ایجاد می کنم.
برای تست آن، من یک فلاش پر نور را به پشت سوراخ های مربعی تاباندم. من با هر دو زاویه فلاش و مقوا بازی کردم تا از شکل سایه ها و روشنایی ها راضی شدم. این خیلی مهم است که هر نور را بدون استفاده از هیچ یک از دیگر فلاش ها امتحان کنید. این کاری است که من اخیرا یاد گرفته ام که به جای اینکه همه چیز را یک مرتبه نور دهی کنم و سعی به اندازه گیری و تنظیم همه فلاش ها با هم کنم، انجام دهم. این خیلی آسان تر است که هر نور را تک تک اندازه گیری و تنظیم کنید و بعد اندازه گیری نهایی را وقتی همه چیز در محل قرار گرفت انجام دهید.
مورد بعدی، نور اصلی من بود که سمت راست دوربینم قرار دادم. من از فلاش B1600 با بشقاب و یک توری زیبا استفاده کردم ولی اکثر قدرت این فلاش کاملا بی استفاده ماند. شما می توانید به راحتی از فلاشی با قدرت کمتر استفاده کنید. اگر از توری (grid) استفاده نکنید شبیه این است که از یک نور نقطه ای استفاده می کنید که نور را مستقیما بدون اینکه هیچ بخشی از نور هدر رود به سمت سوژه می تاباند. پس برای این کار نیست که من از فلاش استفاده می کنم. برخلاف چیزی که ممکن است فکر کنید یک توری باعث نور خشن و مستقیم نمی شود اگر چه نور را متمرکز تر کند. در واقع توری، نور پراکنده و عالی، بسیار شبیه یک سافت باکس (softbox) می سازد. من استفاده از توری را در هر نوع عکاسی گسترش داده ام چرا که استفاده و سرپا کردن آن بسیار سریع تر از سافت باکس است. شما به راحتی می توانید توری را به فلاش یا بشقابی (dish) زیبا متصل کنید. برخلاف سافت باکس که قاب یا وسایلی برای سرهم کردن آن وجود ندارد.
راه اندازی
دو فلاش؛ یکی به سمت مقوای سوراخ شده و دیگری سمت راست دوربین به عنوان نور اصلی. من از یک گوبو (یعنی یک پوستر یا برگه یا هر چیزی که از برخورد مستقیم نور به سوژه جلوگیری می کند.) برای سد کردن بخشی از نور تابیده شده توسط فلاش اصلی استفاده کرده ام تا سایه های بیشتری به صحنه اضافه شود. دوربین من دقیقا بالای ساعت ها بود و مستقیم به سمت پایین عکاسی می کرد. سه پایه من حالتی افقی دارد که اجازه می دهد به موازات زمین عکاسی کنید.
همان طور که می بینید، من سوراخ هایی مربعی در مقوا ایجاد کرده ام که فلاش عقبی به آن می تابد. به همین سادگی برای ایجاد هایلایت های ناهموار ولی مستقیم بر روی سوژه اصلی مناسب است.
اینجا من در حال تست اشکال و جهت نور عبوری از مقوا هستم.
برای برق فلاش از یک تامین کننده نیروی Vagabond II استفاده کردم. از آنجایی که این یک عکاسی در محل (location shoot) نیست، استفاده از یک واحد تامین نیرو کاملا اختیاری است. به عنوان یک نکته، واحدهای نیرو معمولا دستگاه های سنگینی هستند که به عنوان یک وزنه تثبیت، وقتی به سه پایه فلاش متصل اند عمل می کنند. همچنین به وضوح می توانید فلاش اصلی من را به همراه بشقاب و توری در این تصویر ببینید.
برای اینکه ساعت ها را در حالت ایستاده نگه دارم، من از سیمی که از جالباسی بریده بودم استفاده کردم. من عموما از نوار های فلزی استفاده می کنم ولی چون چیز مناسبی پیدا نکردم مجبور شدم دست به خلاقیت بزنم و خودم بسازم.
وسیله دلخواه دیگری که می توانید استفاده کنید یک ریموت کنترل برای هدایت فلاش هاست. من از RadioPoppers استفاده می کنم. وسیله ای که در تصویر می بینید همه ی قطعات وسیله بی سیم من است. RadioPoppers بدون هیچ تاخیر و به خوبی کار کرد.
زمان نمایش
ضریب f مورد نظر من در این عکاسی بین f/11 تا f/16 بود. من عمق میدان کافی می خواستم که هم ساعت ها و هم بافت میز ثبت شود. اگر شما یک نورسنج دارید، می توانید سریع تر به تنظیم نوردهی درست برسید. اگر شما نورسنج ندارید، می توانید به سادگی هر فلاش را بتابانید و امتحان کنید و هیستوگرام دوربینتان را چک کنید تا نوردهی مناسب را پیدا کنید و این کار را ادامه دهید تا از نتیجه راضی شوید.
با یک نورسنج می توانید ضریب f و ایزو دلخواهتان را تنظیم کنید و نورها را چنان تنظیم کنید تا این اعداد به دست بیایند. من این ها را بر روی f/13، ISO 100 و ۱/۵۰s تنظیم کردم. سرعت شاتر از آنجایی که ما از سه پایه و یک کنترل استفاده می کنیم که باعث می شود لرزش و حرکت دست ما به دوربین منتقل نشود، کمتر اهمیت دارد. اگر ریموت کنترل ندارید کافی است دوربین را روی زمان سنج خودکار آن تنظیم کنید تا از لرزش دستتان هنگام فشردن دکمه شاتر جلوگیری شود.
من چیزی بین ۵۰ تا ۶۰ عکس گرفتم. من هر چیزی که مربوط به ساعت ها بود را تنظیم کردم، نور اصلی و پشتی، مقوا و گوبو، تا اینکه از عکس راضی شدم. این نوع عکاسی همیشه با آزمون و خطا همراه خواهد بود تا عکسی را که دوست دارید به دست آید.
هیچ چیز همیشه عالی نیست
من همه چیز را با اسپری و پارچه تا جایی که ممکن بود تمیز کرده و سپس این عکس را گرفتم.
وقتی به اندازه من عکاسی محصولات انجام دهید به راحتی این حقیقت را می آموزید که: محصولات به ندرت بی عیب هستند. منظورم این است که محصولات، مهم نیست تازه از جعبه بیرون آورده شده باشند یا نه، تقریبا همیشه نقص یا اشکالاتی جزئی دارند که در عکس ها به چشم می آیند. وقتی با اشیاء کوچک کار می کنید، مثل جواهرات، مشکل بزرگتر می شود چرا که محصول در اندازه ای بسیار بزرگتر به نمایش گذاشته خواهد شد نسبت به اینکه آنرا در دستانتان ببینید.وقتی شما محصول کوچکی را با استفاده از یک ذره بین از نزدیک می بینید، شما هر نوعی از نقص را در آن مشاهده خواهید کرد.
بیایید با عکس اصلی شروع کنیم که تنظیمات اپرچر (Aperture) به آن اعمال شده است. یکی از تنظیمات ابتدایی که من در قسمت اپرچر اعمال کردم اندکی کم رنگ کردن (desaturation) عکس بود. این کاملا یک انتخاب شخصی بود، من فکر می کردم ساعت ها اگر کمی کمرنگتر شوند با هم تناسب بهتری پیدا می کنند.
عکس بالا تنظیمات اپرچر من را نشان می دهد. شما می توانید این تنظیمات را در Lightroom یا Camera RAW یا هر نرم افزار دیگری که استفاده می کنید پیدا کنید.
بدیهی است که این نیاز به کار دارد. اولین قدم های من تمیز کردن عکس بود. اصولا من از ترکیبی از قلموی spot healing و ابزار clone برای تمیز کردن لکه ها، گرد و غبار و دیگر نقص های کوچک استفاده می کنم. خاطر نشان کنم این یک آموزش استفاده از فوتوشاپ نیست، پس من فرض می کنم شما در مورد آن اطلاعات دارید.
مرحله بعد اصلاح مشکلات خود محصولات است. برای مثال در ساعت مشکی رنگ می بینید که بخش هایی از صفحه نمایش، اعداد را به درستی نشان نمی دهد. برای اصلاح آن، من به سادگی بخشی از یکی از عددها که به خوبی نمایان بود را کپی کرده، چرخاندم تا به درستی با بخش معیوب هم راستا شود و سپس به صورت دستی آنرا با ترکیب ابزار clone و قلموهای فوتوشاپ ویرایش کردم تا خوب به نظر برسد. همچنین برخی بازتاب های بد را – که گاهی اصلاح این بازتاب ها در مرحله ویرایش راحت تر از جلوگیری از ایجاد آن هاست – اصلاح کردم. من می توانستم بیشتر پیش روم ولی هدف اینجا ساخت عکسی قابل ارائه از محصولات است.
عکس اصلاح شده.
یک قدم به عقب
در آخر، من دوست داشتم ساعت ها را کمی کمرنگ تر داشته باشم در حالی که می خواستم به سطح چوب کمی رنگ دهم. من یک لایه تنظیم hue/saturation اضافه کردم و سپس با استفاده از ابزار قلمو خط هایی اطراف ساعت ها کشیدم تا بتوانم ماسکی ایجاد کنم که ساعت ها را خارج از تنظیمات hue/saturation نگه دارد. با افزودن saturation (اشباع رنگ) من توانستم اندکی رنگ قرمز به سطح چوب اضافه کنم.
من فکر می کنم با این سطح چوب اشباع شده، عکس عالی به نظر می رسد.
جمع بندی
امیدوارم توانسته باشم الگویی برای شروع عکاسی محصولات برای شما ایجاد کرده باشم. من فکر می کنم مهم ترین بخش های این درس این ها هستند:
- از تبلیغاتی که برایتان جذاب است الگو بگیرید.
- فقط بر روی محصولات تمرکز نکنید، محیطی که برای محصولات ایجاد می کنید به اهمیت آنها هستند. من عاشق این هستم که مواد عجیب و غریب، چرم، چوب و مواد ترکیبی برای خلق پس زمینه ی محصولاتم پیدا کنم.
- نورپردازی همه چیز است. بله، دوباره این را می گویم. نترسید که بخش زیادی از یک روز را به این اختصاص دهید که با نور ها بازی کنید. این چیزی است که باعث تعیین رنگ ها، وضوح و نمای کلی محصول شما می شود. نور واقعا سلطان عکاسی است، شروع به شناختن آن کنید.
- اشیائی که با چشم به نظر عالی می رسند لزوما در عکس نیز عالی نیستند. آماده باشید که زمان زیادی صرف اصلاح عیب ها و اشکالات آن در حین عکاسی و بعد از آن کنید. محصول بی عیبی وجود ندارد… حداقل من تا کنون ندیده ام!
- بالاخره، تنها از آن لذت ببرید! از زمانی که من این کار را می کنم، همچنان به دنبال حل کردن معمای نورپردازی هستم، یا اینکه بفهمم چه وسایلی برای عکاسی از یک محصول خاص عالی عمل خواهند کرد.
۲۷ بهمن ۱۳۹۴
من با تعدادی از دوستان فروشگاه اینترنتی تاسیس کردیم که براساس تقسیم کار ، وظیفه من عکاسی از محصولات است . من در هر روز بین ۵۰ تا ۲۰۰ بار با موضوع عکاسی از محصولات شات میزنم و باید عرض کنم که واقعا پیاده کردن تکنیک های مختلف برای عکاسی از محصولات سخت ترین مدل عکاسی است . چرا که شما همیشه با یک سری محصولات کوچک سروکار دارید که برای تنظیم نور و نحوه ایستادن آن باید فکری جدید و ایده ای منحصر به فرد را در ذهن داشته باشید .
گاهی آنقدر از یک محصول عکس میگیرم که احساس میکنم با تمام جزئیات آن آشنا شده ام و اگر ده سال دیگر هم این محصول در بین تعداد زیادی از هم نوعان خود گم شود حتما اورا پیدا خواهم کرد.
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
با درود
وسپاس فراوان بابت مقالات مفید و کاربردی
پایدار باشید
۹ اردیبهشت ۱۳۹۳
بی نظیر بود..!
حتما یه روز عکاسی از محصولات رو امتحان میکنم!
فقط..
مطلبی هستش که به طور خاص به نور پردازی از سطح ِ… زیر صفر ( :دی ، البته با فرض اینکه کلیات رو میدونیم) بپردازه؟
مشکل اساسی من همین نور پردازی هست، چون معمولا عکس هایی که میگیرم، با وجود اینکه Iso شون رو برابر ۱۰۰ یا ۲۰۰ میذارم، به خوبی عکس های عکاس های بزرگ نیست.
حتی شبیهشون هم نمیشه.. نمیدونم چرا!
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
سلام خدمت شما
تشکر از اینکه در سایت خودتان نظر می دهید، لطفا در لنزک «نورپردازی» را جستجو نمایید و هر کدام از مطالب که برچسب «مقدماتی» داشتند را مطالعه نمایید (بعد از باز کردن مطلب، برچسب هایش در انتهای آن قابل مشاهده اند). موفق باشید.