یکی از ابتداییترین نکاتی که در کیفیت عکس موثر است و چشم و توجه مخاطب را به خود جلب میکند، ترکیب در عکس (composition) است. ترکیب موردی است که به سرعت عکاس تازه کار و آماتور را از عکاسان حرفهای و مشتاق به کار متمایز می کند. این که چگونه اجزای مختلف عکس را در کادر عکس در کنار یکدیگر قرار دهید، ترکیب را مشخص میکند. این یعنی به وجود آوردن حسی که از خود سوژه در دنیای واقعی بهتر باشد. ترکیب یکی از مهمترین المانهای هنر عکاسی و مهارتی است که میتواند آموزش داده شود و همچنین از طریق تمرین زیاد رشد پیدا کند.
توجه بیننده را متمرکز کن
برای بالا بردن کیفیت عکس هایی که می گیرید، باید اطمینان حاصل کنید که سوژهی شما در مرکز توجه قرار دارد و همچنین به خوبی درون کادر جاسازی شده باشد؛ به گونهای که چشم بیننده دقیقا به همان چیزی هدایت شود که شما میخواهید. به این روش شما تاکید قابل توجهی روی سوژه ایجاد خواهید کرد. این کار را میتوان با سیر متنوعی از راههای خلاقانه، هنری و سمبلیک انجام داد. ابعاد، رنگ، شکل و اینکه سوژه چگونه با سایر المان های عکس تضاد دارد (پیش زمینه، پس زمینه و میان عکس) از جمله راههایی هستند که میتوان از طریق آنها سوژه را ایزوله و توجه را به سمتش جلب کرد.
تعادل، چیدمان، ترتیب
چیدمان (layout) در جذاب شدن عکس شما موثر خواهد بود. هنگام ترکیببندی یک تصویر، به دنبال یک تعادل در رنگ، نورپردازی، و جایگیری اشیا در مستطیل محدود کادر باشید. هنگامی که از تعادل (balance) در تصاویر صحبت میکنیم، منظورمان ترکیبی است که المانهای بصری را به گونهای در کنار یکدیگر قرار دهد که برای چشم خوشآیند به نظر برسند. همه ما عکس های گروهی (از دوستان یا خانوادهها) را دیدهایم. در چنین عکس هایی سوژه کاملا بدون هرگونه چیدمانی درون کادر قرار گرفته است؛ تنها به این هدف که همه در عکس جا شوند. چنین عکسی از نبود ترکیب بندی زیبا و جذاب در کادر رنج میبرد و این احتمال وجود دارد که فضای خالی زیادی نیز در بالای سر افراد وجود داشته باشد. شما باید با استفاده از خلاقیت خود در این خصوص که دوربین را در چه مکان و به چه حالتی قرار دهید، ترکیب و نمای زیبایی به عکس خود ببخشید و یک منظره متفاوت بسازید. به عنوان مثال اگر دوربین را روی زمین قرار دهید؛ جایی که حیوان خانگی یا کودک شما به سمت دوربین در حرکت باشد، عکس نمای جذابتری در مقایسه با موردی خواهد داشت که در آن از بالا به کودک یا حیوان نظاره شده است. همانند بسیاری از مفاهیم هنری دیگر، ترکیب بندی و رعایت آن یا باید به صورت غریزی باشد و یا با تکرار و تمرین زیاد رشد کند.
از تضاد استفاده کن
تضاد – در نورپردازی – یکی از راه های افزودن بعد (dimension) به عکس به حساب میآید. تضاد نوری (lighting contrast) تمایز بین روشنترین نقطه و تاریکترین نقطه در عکس است. دستکاری المانهای مختلف به شکل اعجاب انگیزی عمق تصویر را گسترش میدهد و موجب بهبود کیفیت سه بعدی بودن تصویر میشود – این یکی از برجستهترین شاهکارها و نمودهای کار شما خواهد بود. همچنین میتوانید تضاد را در اشکال و ابعاد نیز بوجود بیاورید و پیگیدگی تصویر خود را به چالش بکشید؛ چراکه .هندسههای متناقض به خودی خود تنش جذابی را ایجاد میکنند. عکس برج ایفل که در بالا می بینید با استفاده از تضاد نوری و ابعادی، جذابیت عکس را به شدت افزایش داده است. مردی که به صورت سایه در تصویر مشخص شده است تقریبا هم قد برج نشان داده شده است و الگوی پیچیده برج ایفل که به دلیل سیاه افتادن بیشتر نیز به چشم می آید انگاری که روی آسمان سرخ غروب با سیاه قلم نقاشی شده باشد. تصور کنید، اگر این عکس را ظهر گرفته بودند چقدر تاریک می شد.
کادر تو کادر
این تکنیک از نقاشی به عکاسی منتقل شده است؛ به این صورت که فرد از یک کادر مشخص (مثل یک در، پنجره، آینه، طاق) درون کادر اصلی خود استفاده میکند که سوژه را بیش از پیش ایزوله و تنها کند. کلید اصلی برای استفاده از یک کادر درون کادر دیگر، حصول اطمینان از تمایز بین ابعاد و اشکال کادرها و همچنین شارپ و واضح افتادن کادر انتخابی است. با استفاده از این تکنیک توجه مخاطب شما به سرعت و دقیقا به همان چیزی جلب خواهد شد که شما میخواستید.
زمینه را تار کن
عکس میتواند یک پیش زمینه یا پس زمینه تار داشته باشد، در نتیجه این ویژگی بصری خاص، میتواند ترکیب قرار گرفتن سوژه را با ایزوله کردن بیشتر آن از تمام اشیا و جزئیات اطرافش، بهبود ببخشد. میتوانید پس زمینه یا پیش زمینه را با استفاده از کنترل عمق میدان (که با میزان باز بودن دریچه دیافراگم تنظیم میشود)، فاصله کانونی و فاصله سوژه از لنز تنظیم کنید. حرفهای شدن در این مهارت برای گرفتن عکس های جذاب و دیدنی، ضروری است. بازتر کردن دیافراگم (f/1.4 تا f/2.8) به صورت قابل توجهی عمق میدان (DOF) را کاهش خواهد داد. لنزهایی با فاصله کانونی بیشتر نیز تاثیر مشابهی خواهند داشت.
به جزئیات توجه کن
همانند تمام جاهای دیگر زندگی، در عکاسی نیز جزئیات باید به میزان صحیح و کافی نشان داده شوند و مورد تاکید قرار بگیرند. هر بخشی از جزئیات میتواند کار متفاوتی انجام دهد یا معنای جدیدی در عکس ایجاد کند. عکس معمولی یک گل، تفاوت چشمگیری با زمانی که شما میبینید چگونه شبنم صبحگاهی روی بافت گلبرگهای آن نشسته، خواهد داشت. وقتی عکس پرتره (portrait) می گیرید، از نورپردازی برای نشان دادن خطوط و چروک صورت افراد در حین خندیدن استفاده کنید. شخصیت فرد در چهره اش، سبب خلق یک پرتره جالب می شود. اگر در این خصوص فکر کنید متوجه خواهید شد، این جزئیات اند که زیر لایهای از ظواهر خوابیده و داستان آن لحظه خاص را بیان می کنند.
قانون یک سوم
تکنیک دیگری نیز وجود دارد که عکاسان باید در آن حرفهای شوند و از آن استفاده کنند. قانون یک سوم (rule of thirds) کادر عکس را با دو خط افقی و دو خط عمودی به سه ناحیه افقی و سه ناحیه عمودی تقسیم میکند. چهار نقطهای که محل تلاقی خطوط هستند نقاط کلیدی در عکس به حساب میآیند. مطالعات نشان داده که چشم انسان به صورت ناخودآگاه در ابتدای مشاهده یک تصویر دارای کادر (مثل نقاشی یا عکس) به این چهار نقطه نگاه میکند. بنابراین زمانی که در صدد ترکیب بندی یک عکس هستید، المانهای کلیدی را در یکی از این چهار نقطه کلیدی قرار دهید. به عکس بالا نگاهی بیاندازید و تصور کنید که عکس دخترک دقیقا در وسط تصویر بود و چقدر از جذابیت آن کم می شد. بر خلاف الان پس زمینه نه تنها عضوی از ترکیب بندی به حساب نمیآمد (در این تصویر موذیگری نهفته در صورت دخترک خود دلیل بخشی از پس زمینه تار است… شاید به دلیل جشن است؟)، بلکه انگار اصلا جزو عکس نبود.
ببر و کوتاه کن!
یکی از زیباییهای عکاسی دیجیتال، سادگی انجام عملیات پردازش ثانویه (post-processing) است، چیزی که معمولا در تاریکخانه ها امری دشوار به حساب میآید. با استفاده از فوتوشاپ (Photoshop) میتوانید تصویر را برای ایجاد نتایج و نماهای زیبا تر ببُرید. برش (کراپ کردن – cropping) روشی است که در آن قاب و کادر عکس به منظور بهبود ترکیب، بریده و تعویض میشود. ما همه عکس هایی را دیدهایم (یا گرفتهایم) که در آن المانهایی در لبهها و گوشههای تصویر بودهاند که حواس مخاطب را پرت می کردند یا ناخواسته وارد صحنهی عکس شدهاند. میتوانید عکس خود را به منظور حذف تمامی این المانهای مزاحم، کراپ کنید. میتوانید در نمونه عکس بالا ببینید که فضای خالی زیادی بالای سر سوژه وجود دارد و علاوه بر این یک عکاس دیگر نیز در تصویر بوده! با کراپ کردن کادر این عکس میتوانید روی سوژهی اصلی (خانواده) تمرکز کنید. عکاس را از عکس حذف کنید ولی همچنان المانهای اساسی مثل آنهایی که بیننده را از محل گرفته شدن عکس مطلع میکنند، باقی بگذارید.
پرسپکتیو های متفاوت
پرسپکتیو (Perspective) یعنی عکاس بنا بر چگونگی قرار گرفتن دوربین، اشیا را چگونه در کادر دوربین می بیند. به عنوان مثال یک سوژه می تواند، با پرسپکتیو های متفاوت، هم سطح چشم انسان، از بالا یا سطح زمین عکسبرداری شود. با ایجاد تنوع در پرسپکتیو، جای خط افقی را تغییر میدهید و میتوانید درک و برداشت مخاطب خود از صحنه را نیز تغییر دهید. به عنوان مثال اگر دوربین را روی سطح زمین قرار دهید تا یک عکس تمام قد از فردی بگیرید و برای این کار زاویه دوربین را به سمت بالا بگیرید تا کادر را با سوژه پر کنید، شخص در مقایسه با حالتی که دوربین را در سطح چشمانتان قرار دادهاید با ابهت بیشتر (یا ترسناکتر!)، قدرتمندتر و بزرگتر در عکس به نظر می رسد. راه دیگری که میتوان در پرسپکتیو تغییر ایجاد کرد، استفاده از موقعیتهای دوربین غیر از حالاتی است که چشم انسان میبینید. به عنوان مثال نمای چشم پرنده یا نماهایی با زوایای بسیار مرتفع میتوانند پویایی ترکیب عکس شما را عوض کنند.
برای سادگی تلاش کن
مفهوم کمتر بیشتر است، تغریبا در خصوص هر چیزی صادق است و عکاسی نیز در این مورد استثنا نیست. ترکیبات عکاسی پیچیده همان مشکلی را ایجاد میکنند که نگارش جملات دشوار و پیچیده موجب میشوند؛ مخاطب در درک مضمون و مفهومی که قصد بر انتقال آن وجود داشته است، دچار مشکل میشود. ساده در این مفهوم به معنای بی محتوایی نیست، بلکه منظور عدم وجود المانهای غیرضروری، که موجب گسیختگی افکار مخاطب و گیج شدن وی میشوند، است.
لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.