آیا تصمیم دارید که در حرفهی عکاسی منظره پیشرفت کنید؟ در مطلب امروز لنزک، عکاس حرفهای منظره Dan Ballard تکنیکهای عکاسی و قواعدی که دنبال میکند را به اشتراک گذاشته است تا شما نیز بتوانید عکسهای بی نظیری را از مناظر خلق نمایید.
متن و عکسها تماما متعلق به Dan Ballard میباشند.
عکاسی منظره وابسته به دیدن لحظات جالب و زیبای خلق شده توسط طبیعت است. باید عمیقتر نگاه کنید و عظمت جهان را به تصویر بکشید. در این نوع عکسبرداری باید تلاش کنید تا جهان را در بهترین حالت نوری ثبت کنید.
مانند هر عکاس منظرهی دیگری، من نیز بر این باورم گرفتن عکسهایی که بتوانند احساسات شما را به بیننده انتقال دهند دشوار است. بعد از هزاران ساعت تماشای عکسهای خوبی که گرفتهام فهمیدم من همیشه از روشهای ثابتی برای گرفتن عکسها استفاده کردهام.
با وجود ساده بودن این مفاهیم ولی به نظر من اهمیتی کلیدی در شکل گیری عکسهای زیبا دارند.
یکی از کلیدی ترین عوامل موفقت در حرفهی عکسبرداری سخت کوش بودن و ممارست است. در روزی روشن بیرون رفته و این ده ایدهی من را امتحان کنید.
به این صورت نه تنها میتوانید عکسهای الهام بخشتری را رقم بزنید بلکه شاهد لحظاتی بی نظیر از طبیعت نیز خواهید شد.
نور همه چیز است
همانطور که میدانید وجود نوری خوب برای عکاسی ضروری است و تاکید بر آن توسط عکسبرداران امر رایجی است.
با این وجود، درک درست نور دشوار بوده و البته اهمیت فراوانی نیز دارد.
بعد از این همه سال تجربه، من هنوزم از تاثیر نور بر عکسها شگفت زده میشوم. نور همه چیز است!
اگر از من میپرسیدند که ترجیح میدهی در یک محیط جذاب با نور کم عکسبرداری کنی یا در یک محیط تکراری با نور خوب، بی شک مکانی که نور بهتری داشت را انتخاب میکردم.
در واقع نور مهمترین المان عکسبرداری است. با تشخیص خوب بودن نور شما میتوانید بهترین عکسهای ممکن را ثبت کنید.
به عبارت دقیقتر همیشه باید عکسبرداری را در اول صبح یا اواخر غروب انجام دهید. همیشه باید عکسبرداری را پیش از طلوع و بعد از غروب خورشید انجام دهید.
اگر بتوانید عکسبرداری را به این ساعات اختصاص دهید مطمئن باشید که عکسهای بهتری را ثبت میکنید.
همیشه باید انواع نورهای مختلف و تاثیر آن بر عکسهایتان را شناسایی کنید.
عکسبرداری در شرایط جوی نامناسب
علی رغم عکسبرداری در نور خوب شما باید شرایط جوی نا مساعد را نیز در نظر بگیرید.
با وجود اینکه اکثر مردم معتقدند عکاسی در هنگام صاف بودن آسمان شرایط ایده آل است ولی عکاسان باور متفاوتی دارند.
عکسبرداری در هنگام صاف بودن هوا بدترین حالت عکسبرداری از منظره میباشد، شاید آب و هوای بارانی و ابری شرایط جوی بدی به نظر بیایند ولی برای عکسبرداری هیچ چیز بدتر از یک آسمان صاف نیست.
یک وضعیت ایده آل وضعیتی بینابین است، در عین حال که طوفان آرام شده است و یا ابرهای زیادی در آسمان وجود دارد، همچنان بتوان مقدار قابل توجهی از رنگ آبی آسمان را نیز مشاهده کرد.
هر زمان که آب و هوا به نظرتان بد است برای عکسبرداری بیرون بروید.
حتی اگر شما در منطقهای زیبا زندگی میکنید وقتی که آب و هوا به هم میخورد میتوانید عکسهای بی نظیری را ثبت نمایید.
دقیق باشید
یکی از مهمترین چیزهایی که در هنگام عکسبرداری باید به آن توجه کنید دقیق بودن است. دقت کردن به تمامی جوانب تصویری که خلق میکنید از اهمیت بالایی برخوردار است.
شما باید به خودتان بیاموزید تا به تمامی چیزهایی که معمولا نادیده میگیرید، دقت کنید.
وقتی که ما به صحنههای معمول نگاه میکنیم مغزمان به طور خودکار اکثر اشیا را حذف میکند و تنها مولفههای مهم به چشممان میآیند. دوربین همه چیز را به بیننده نشان میدهد.
نه تنها ما باید به اشیای موجود در صحنه دقت کنیم بلکه باید به حس کلی تصویر نیز توجه کنیم.
مثلا شما دوست دارید عکستان گرم و آرامش بخش به نظر برسد یا مهیب و هولناک؟
برای ثبت این منظره باید در اوایل صبح به این منطقه بروید، چون در غیر این صورت عکاسان دیگر صحنه را شلوغ میکنند وصحنهی دراماتیکی که میخواهید ثبت نخواهد شد.
با دقت بیشتر پیش از اینکه دکمهی شاتر را بفشارید همه چیز را در نظر میگیرید و از این رو عکس قوی تری را ثبت خواهید کرد.
به مغز خود یاد دهید تا تمامی جوانب صحنه را در نظر بگیرد، از المانها موجود گرفته تا معنای هرکدام از آنها برای بیننده.
مانند یک نقاش عکس بگیرید
تصور کنید که عکاسی مبتدی در جایی از جاده توقف میکند تا عکسی ثبت کند. اکثراً آنها در مورد زیبایی صحنه یا تنظیمات دوربین فکر میکنند.
بسیاری از آنها جزئیات بایسته تصویر یا شرایط نوری را نادیده میگیرند.
حتی یک مبتدی هم در همان ابتدای کار باید تصمیمات خودآگاهانه ای در مورد طراحی منظره بگیرد.
چه چیزی را باید نقاشی کنم؟ سوژه را در کجای صحنه قرار بدهم؟ نورپردازی را چطور انجام دهم؟
هر چیزی که بر بوم نقش میبندد قبلش در ذهن نقاش تصور میشود.
عکاسان نیز باید مانند نقاشان فکر کنند. وقتی که ما دوربین خود را حرکت میدهیم در واقع جهان را نقاشی میکنیم.
وقتی دکمهی شاتر را میزنیم اثر هنری خود را به پایان میبریم. در زمان عکاسی تصور کنید که در حال نقاشی کردن صحنه هستید.
آیا این همان تصویری است که تجسم کردهاید یا باید کمی جا به جا شوید؟ یا اینکه اصلا باید زمان دیگری که نور بهتر است برگردید و عکس بگیرید؟
از پشت به جلو
معمولا ساده ترین ایدهها بهترین کاربرد را دارند و یکی از ایدههایی که من همیشه در عکسبرداری هایم از آن استفاده میکنم توجه به پیش زمینه و پس زمینه است.
این ایده خیلی ساده است. اول یک پس زمینهی خوب پیدا کنید و سپس پیش زمینه ای برای آن پیدا کنید.
پس زمینهی خوب، پس زمینهای است که نقطه کانونی و ظاهر دراماتیک خوبی داشته باشد. برای نمونه من میتوانم از کوهستان Grand Tetons نام ببرم.
بعد از اینکه پس زمینه را پیدا کردید به دنبال پیش زمینهای در مقابل آن بگردید.
پیش زمینه میتواند هر چیزی باشد که جالب به نظر بیاید و چشم ببینده را به خود جذب کند.
گلها، انعکاس تالابها، ساختمانهای قدیمی، ساختار سنگها یا هر چیز چشم گیری که در پیش زمینه مناسب باشد.
با وجود ساده بودن این ایده ولی باعث میشود که از نتیجهی عکسبرداری خود راضیتر باشید و ساختار کلی طراحی تصاویر را بیاموزید.
شیوهی قرار گیری این المانها در تصویر و البته کادر تاثیر عکس بر حرکت چشم بیننده، ساده بودن، تراز و نقاط چشمگیر را تعیین میکند.
ایجاد جنبش
من میزان حرکت چشم ببینده بر یک عکس را شاخصی برای تعیین مقدار جالب بودن و موفقیت عکس میدانم.
وقتی عکسی چشم بیننده را به حرکت درآورد و توجهاش را جلب کند او زمان بیشتری را برای مشاهدهاش صرف میکند. و باعث میشود که عکس بیشتر در یاد او بماند.
یک راه برای ایجاد جنبش در چشمان بیننده استفاده از خطوط راهنما است.
خطوط راهنما چشمها را معطوف صحنه میکنند و موجب میشوند که در امتداد صحنه حرکت کنند.
همچنین از خطوط راهنما میتواند برای بردن چشم از یک سوژه به سوژهای دیگر استفاد کرد. شما میتوانید از خطوطی فیزیکی همچون صفوف درختان یا شاخهها، رودخانه، کانال یا خطوط ساختمانها استفاده نمایید (ستونهای عمودی و افقی پنجرهها نمونهای از آنها هستند).
البته حتی تفاوت رنگی در یک شی نیز می تواند موجب شکل گیری خطوط راهنما در تصویر گردد.
یک راه دیگر برای ایجاد جنبش در چشمان بیننده عکسهایتان با استفاده از شیوهی آرایش سوژهها میباشد.
میزان فضای بین دو (یا سه) المان اصلی تصویر بر چگونگی حرکت چشمها بر عکس موثر است.
اگر المانها در نزدیکی هم قرار داشته باشند، چه در کنار هم یا بر روی یکدیگر چشمان بیننده به میزان کمی بر روی تصویر حرکت میکند.
اگر سوژههای اصلی در گوشههای مقابل در صحنه قرار گیرند، بیننده مجبور است تا چشم خود را از یک طرف کادر به طرف دیگر کارد ببرد.
این موجب حرکت شده و عکس شما برایشان جالبتر به نظر میآید.
سادگی
سادگی یکی از مهمترین المانهای طراحی است و البته دستیبای به آن بسیار دشوار است.
باید توجه داشته باشید که یک عکس ساده همیشه یک عکس قوی است و به نوعی میتوان آن را پایهی تمامی ایدههای دیگر این مقاله دانست.
شما باید تلاش کنید تا در تصویر نهایتا دو یا سه المان اصلی داشته باشید.
اگر تعداد المانهای اصلی شما در تصویر بیش از سه تا است، عکس شلوغ شده و از زیبایی آن میکاهد.
شما باید تلاش کنید تا همیشه عکسهایتان ساده باشند. باید به دقت صحنه را از نظر بگذرانید و المانهای مورد نظر و المانهای زاید صحنه را پیدا کنید.
کمی دوربین را حرکت دهید و ببینید که چطور با حرکت دادن آن المانهای بیشتر یا کمتری در کادر قرار میگیرند.
اگر ایدهی ساده بودن عکس را در کنار ایدهی توجه به پیش زمینه و پس زمینه بگذارید تجسمی از ساختار کلی عکاسی به دست میآورید.
پیش از هر کاری پیش زمینه و پس زمینه را پیدا کنید و سپس به دنبال نقطهای عالی بگیردید که تنها یک یا دو المان در آن وجود داشته باشند.
نکته اصلی جالب توجه
نکتهی این تصویر چیست؟
این پرسش بسیار مهمی است و هر بار که عکسی میگیرید باید از خودتان این سوال را بپرسید.
شما باید نکتهی کلی و هدف عکس خود و همچنین اولین چیزی که در عکس چشم بیننده را به خود معطوف میکند را بدانید.
باید بینندگان سریعا بتوانند علت گرفته شدن عکس را درک کنند.
اگر شما در مورد هدفتان از گرفتن عکسی مطمئن نباشید، بی شک بیننده هم دلیلی برای دقت کردن به آن ندارد.
و باز هم تکرار میکنم شما باید تا جایی که میتوانید دقیق باشید. هر عکس نیاز به هدفی دارد.
این ایده در همراهی با ایدهی ساده سازی عکس عمل می کند.
در عین حال که باید تلاش کنیم تا حد امکان عکس را ساده نگه داریم باید نکتهی جالب توجهی در آن داشته باشیم تا چشم ببیننده را به خود معطوف سازد.
ترکیبی از سادگی و جذابیت است که باعث میشود عکسی خوب به نظر برسد.
برای دستیابی به این امر باید به فضای منفی توجه داشته باشید. فضای منفی در واقع فضای خالی احاطه کردهی المان اصلی (سوژه اصلی) است که چشم را مجذوب خود میکند.
از آنجایی که سوژهی اصلی یا نکته جالب توجه تصویر یکی از مهمترین جوانب عکاسی است با ترکیب فضای مثبت و فضای منفی شما میتوانید عکسهای بسیار خوبی را رقم بزنید.
تراز کردن
بعد از اینکه سوژهی اصلی و نقاط کانونی و البته فضای منفی احاطه کردهی آن را پیدا نمودید باید تراز را پیدا کنید.
تراز از وزن بصری سوژه و چگونگی ارتباط آن با فضای اطرافش استفاده میکند.
به عبارت دیگر شما باید در نظر بگیرد که هر سوژه چه مقدار چشم را مجذوب خود میکند.
برای نمونه، پرندهای زرد که بر بوتهای بنفش نشسته است به علت اختلاف رنگی این دو وزن بصری بسیاری دارد.
خروج خاکستر یک آتشفشان در اوایل صبح نیز وزن بصری بالایی دارد و بیننده نمیتواند از نگاه کردن به آن چشم پوشی کند.
همچنین نواحی که تن رنگیشان از کنتراست بالایی برخوردار است (جایی که رنگ سفید و سیاه در نزدیکی هم قرار دارند) نیز چشم را معطوف خود میکند.
به طور خلاصه شما باید توجه داشته باشید که هر المان چه وزن بصری داشته و بر اساس آن تصویر را تراز کنید.
به این صورت یک پرندهی کوچک زرد میتواند وجود یک طویلهی بزرگ بی رنگ در گوشهی دیگر تصویر را تراز کند.
با وجودی که پرنده خیلی کوچکتر از طویله است ولی به خاطر رنگش میتواند وزن بصری معادل یا حتی بیشتری از طویله را داشته باشد.
ویرایش هدفمند
عکسبرداری در نوری خوب، توجه به المانها تصویر و استفاده از تجهیزات مناسب از عوامل کلیدی ثبت یک عکس عالی میباشند.
با این وجود اگر ویرایش هدفمندی نداشته باشد کل تلاشهای شما بی ثمر خواهند بود.
ویرایش نیمی از عکاسی است که باید آن را درک کرده تا بتوانید با افکتهای موجود، عکسی رضایت بخش برای خودتان خلق نمایید.
ویرایش کردن عملی اختیاری نیست و به اندازهی عکاسی مهم است و به همان اندازه باید زمان و خلاقیت صرفش کنید.
این ایدهی چندان جدیدی برای دنیای عکاسی دیجیتال نیست.
عکاس منظرهی مشهور آنسل آدامز – Ansel Adams چشمان تیز بینی داشت و به خوبی عکسبرداری در نور خوب را درک کرده بود و دلیل شهرت او در حفرهی عکاسی مهارت بالای او در ویرایش است.
او ساعتها در تاریک خانه برای چاپ عکسهای خود زمان میگذاشت.
هدف ویرایش این است که تمامی بخشهای صحنه را به صورتی در آورید تا دلنشین و طبیعی به نظر برسند.
همچنین شما باید چشم خود را بر تصویر حرکت داده و تغییراتی برای به جنبش در آوردن چشم بیننده ایجاد نمایید.
شما باید کاملا از چرایی و چگونگی ویرایش آگاهی داشته باشید. آموختن و تمرین ویرایش عکس ارزش بالایی در حرفهی عکاسی دارد، آن را دست کم نگیرید.
منبع
برگرفته از: Digital camera world
۷ شهریور ۱۳۹۳
با سلام
ممنون از این همه اطلاعاتی که در اختیار علاقه مندان عکاسی قار میدید
عالیه
موفق باشید
۲۹ مرداد ۱۳۹۳
ممنون از راهنماییتون…تازه دارم عکاسی یاد میگیرم راهکاراتون کمی منو به جلو کشوند
۲۱ مرداد ۱۳۹۳
عالی و لذت بخش