ابتدا به تعریف نقطه عطف در ریاضی و جامعه شناسی می پردازیم. به طور خلاصه نقطه عطف به نقطه، نکته یا زمانی می گویند که یک تغییر یا پیچش اتفاق می افتد. مثلا یک تیله روی زمین در حال غل خوردن است و بعد از برخورد با یک سنگریزه مسیرش عوض می شود. آن سنگ نقطه عطف آن تیله است. یا یک انقلاب نقطه عطف یک ملت است و… در هنر عکاسی هم کمابیش با همین مفهوم روبرو هستیم. در ادامه مثال هایی می بینیم که نشان می دهند نقطه عطف چگونه با ظرافت به عکس ها معنا و جذابیت می بخشد.
در ریاضی یک نقطهٔ عطف، نقطهای بر روی یک منحنی مسطح است که خمیدگی آن خم در آن نقطه تغییر جهت میدهد. در واقع در نقطهٔ عطف جهت تقعر عوض میشود و برعکس، نقطهای که جهت تقعر منحنی تابع تغییر میکند، نقطهٔ عطف است.
در هنر عکاسی هم کمابیش با همین مفهوم روبرو هستیم.
عکس های زیر را ببینید:
همه این عکس ها عکس های جالبی هستند.
اما در همه این عکس ها ما یک نقطه را فتوشاپ کرده ایم.
حالا عکس ها را در نسخه درست آن ها ببینید:
حالا معنی عکس ها فرق کرده است.
در دل داستان یک پیچش می بینیم.
یک چیزی می بینیم که مسیر عادی تحلیل عکس را به یک تعریف غیر معمول یا دراماتیک تغییر می دهد.
در عکس اول یک درخت جالب می بینیم
اما در نسخه اصلی این پیج و تاب بدن سگ و شباهت اش به فرم درخت است که عکس را از یک عکس عادی به یک عکس ماندگار تبدیل می کند.
در عکس دوم
در نهایت آن چرخ خراب است که ارتباط پر رنگی با لاستیک های پشت وانت برقرار می کند.
حضور پرنده و پروانه در عکس های بعدی.
همینطور الی آخر.
در نهایت میخواهم یک چیز بگویم:
عکاسی شناخت ظرافت هاست،
یافتن ارتباط بین عناصر،
نگاه طنازانه به عکاسی.
ما عکاسی را طی مدت یک یا دو سال می آموزیم – اما روح عکاسی سال ها نیاز به زمان دارد تا در ما رشد کند. دیدن تجربه های موفق دیگران به ما راه را نشان می دهد و مقالاتی از این دست ما را به لایه های زیرین معنا در عکس مشتاق می کند.
نکته دوم اینکه:
در عکس هایی که نقطه عطف دارند حذف نقطه عطف عکس را نابود نمی کند…
اما وقتی عکس را با در نظر گرفتن نقطه عطف آن بررسی می کنیم، می بینیم که در های جدیدی به معنای عکس باز می کنند.
لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.