مقایسه لنزهای واید و تله برای ثبت عکس های منظره زیبا

یک فرض و تصمیم آسان هنگام عکاسی منظره این است که از یک لنز واید استفاده کنید. از این گذشته، دلیلی دارد که اکثر عکاسان منظره طرفدار لنزهای واید هستند: آنها به طور طبیعی بازترین نما را ارائه داده و به شما امکان می دهند تا کل منظره را از پیش زمینه تا خط افق، در کادر جای دهید. در کنار دلایل دیگری که در ادامه به آن ها اشاره می کنیم. اما لنز های تله نیز مزیت های خاص خود را در عکاسی از مناظر دارند و فرصت های منحصر به فردی در اختیار عکاس قرار می دهند که در ادامه مقاله به آن ها خواهیم پرداخت و تفاوت بین لنزهای واید و تله در عکاسی منظره را بررسی خواهیم کرد.

لنزهای واید همچنین عریض ترین عمق میدان را دارند، بنابراین می توانید کل منظره را در فوکوس واضح و شارپ به دست آورید. و اعوجاج آنها باعث بزرگ شدن اجسام در پیش زمینه می شود، که به شما اجازه می دهد تا جزئیات نزدیک را به نمایش بگذارید. همین اعوجاج بر خطوط هدایتگر نیز تاکید کرده، ترکیب بندی های شما را بهبود می بخشد و به تصویر شما یک حس پویاتر می دهد. اما زمانی که از لنز واید استفاده می کنید، بسیاری از فرصت های پنهانی که لنزهای تله ارائه می دهند را از دست می دهید.

۱

میدان دید: کل و اجزای آن

این اصلی ترین تفاوت بین این دو نوع لنز است:

لنزهای واید یک نمای باز به شما می دهند؛ لنزهای تله یک نمای بسته به شما می دهند.

و گرچه مناظر به صورت کلی عالی به نظر می رسند، اما خوب است که یک لحظه وقت بگذارید و به دنبال جزئیات بگردید. این جزئیات المان های زیبای منظره هستند که ممکن است کوچک شده باشند یا در وسعت یک تصویر واید نادیده گرفته شوند. اینجاست که لنز تله شما وارد کار می شود. میدان دید بسته آن برای بُرش (کراپ) المان های اضافی و تمرکز بر روی صحنه های کوچک و زیبا مانند منحنی یک کوه، یک انعکاس در یک برکه دور، یا سیلوئت یک درخت عالی است.

در دو تصویر بالا، می توانید این موضوع را در عمل ببینید. هر دوی آنها از نقطه اولمستد در پارک ملی یوسمیتی گرفته شده اند، یکی با لنز واید و دیگری با لنز تله. آیا می توانید بگویید کدام؟

در تصویر سمت چپ، لنز واید کل منظره را نشان می دهد. این لنز هر دو طرف دره، بافت نزدیک سنگ ها، و قله نیم گنبد (Half Dome) در دوردست را در کادر گنجانده است. در تصویر سمت راست، لنز تله نگاه را مستقیما به بالا به سمت کوه ها می برد، و اَشکال و جزئیات زمین شناسی آنها را نشان می دهد.

دو عکس دیگر (در زیر) این افکت را به طور حتی چشمگیرتر نشان می دهند. تصویر اول تنها یک تصویر واید نیست، بلکه یک عکس هوایی نیز هست، که از یک هواپیمای کوچک بر فراز دلتای اوکاوانگو در بوتسوانا گرفته شده است. از این نقطه دید، تمام المان های جداگانه منظره به طرز باورنکردنی کوچک می شوند و چشم های شما به چیدمان و ترتیب آنها بیش از اَشکال جداگانه آنها توجه می کند. در تصویر دوم، که آن نیز از منطقه اوکاوانگو اما این بار از روی زمین گرفته شده، از یک لنز تله برای جلب توجه بیننده به منحنی های زیبای یک درخت اقاقیایی تنها استفاده شده است.

۲

عمق میدان: متمرکز کردن نگاه

دومین تفاوت عمده بین لنزهای واید و تله اندازه طبیعی عمق میدان آنهاست.

به طور خلاصه، هرچه فاصله کانونی بیشتر باشد، ناحیه فوکوس محدودتر می شود. در عمل، این بدان معناست که هنگام عکاسی به صورت واید، برای شما بسیار راحت تر است که همه چیز را از چمن های زیر پا گرفته تا خط افق، در فوکوس قرار دهید. این امر به ویژه هنگامی صادق است که می خواهید از شارپ ترین دیافراگم های لنز خود (به اصطلاح نقطه بهینه یا sweet spot) استفاده کنید.

با این حال، عمق میدان کمتر برای جدا کردن سوژه از پس زمینه بسیار بهتر است، و اینجاست که لنز تله شما وارد بازی می شود. عکاسی از یک جزئیات کلوزآپ در یک دیافراگم باز را امتحان کرده، و از منظره به عنوان یک پس زمینه بوکه نرم و زیبا استفاده کنید.

دو تصویر بالا نمونه های عالی از این افکت هستند. در تصویر اول، لنز واید کل منظره را از گل های آفتاب گردان نزدیک تا کوه های دوردست، در فوکوس قرار می دهد.

در تصویر دوم، عکاسی با یک لنز تله گل ها و کوه های پس زمینه را مات کرده، و آنها را به یک پس زمینه نرم زیبا برای گل آفتابگردان اصلی تبدیل می کند.

۳

فشرده سازی عمق: بازی با اندازه

بر کسی پوشیده نیست که لنزهای واید با بزرگ کردن المان ها در پیش زمینه و کوچک کردن آنها در پس زمینه، حس عمق را در یک تصویر افزایش می دهند. این برای ایجاد تصاویری که به شما این حس را می دهند که می توانید دقیقا پا در کادر بگذارید، عالی است.

از طرف دیگر، این احتمال وجود دارد که کوه های قوی و عالی در دوردست مانند تپه های کوچک به نظر برسند. از طرف دیگر، لنزهای تله عمق را فشرده (compressed) کرده، و باعث می شوند که اجسام دور و نزدیک از نظر اندازه به هم شبیه تر شوند. حس عمق فشرده برای انتزاعی کردن یک صحنه و برجسته کردن ویژگی های گرافیکی آن عالی است. سایبان های جنگلی رنگارنگ، رشته کوه های لایه لایه، و تپه های شنی منحنی شکل همه سوژه هایی عالی برای این نوع عکاسی هستند.

در تصویر سمت چپ بالا، توجه کنید که لنز واید چطور اندازه گل ها را در پیش زمینه به قیمت کوچک کردن اندازه کوه ها در پس زمینه، اغراق آمیز می کند. کوه ها آنقدر بلند هستند که در ابرها فرو رفته اند، اما لنز مانع از دیده شدن شکوه و عظمت آنها می شود.

یک لنز تله بردارید، و آن وقت می توانید مستقیما بر روی کوه زوم کنید، و کنتراست یا تضاد بین طرح مشخص و سخت قله و شکل نرم و ظریف ابر (سمت راست) را نشان دهید.

اینها دو تصویر دیگر هستند، که هر دو در یک مکان در پارک ملی بیگ بند (Big Bend) گرفته شده اند، و این افکت را نشان می دهند. در تصویر اول، می توانید ببینید که لنز واید اندازه گیاهان و سنگ ها را در پیش زمینه افزایش می دهد، در حالی که کوه های بزرگ بیابانی در پس زمینه را کوچک می کند. در تصویر دوم، لنز تله عمق بسیاری از رشته کوه های بیابانی را تخت کرده، و توجه را به سمت الگوهای گرافیکی و طرح های آنها جلب می کند.

۴

خلاصه: فضا در مقابل شیء

به خاطر سپردن تمام این جزئیات برایتان سخت است؟ این یک راه آسان برای خلاصه کردن آنها با یک ایده ساده است:

«لنزهای واید فضا را نشان می دهند، لنزهای تله اجسام را نشان می دهند.»

میدان دید بزرگ لنز واید، سهولت فوکوس یکنواخت، و توانایی تحریف عمق، در نمایش مناظر بزرگ و وسیع عالی هستند. با این حال، آنها تمرکز را از المان های جداگانه در منظره به نفع نشان دادن کل، دور می کنند. لنزهای تله به طور طبیعی برعکس هستند: آنها در نشان دادن اندازه، شکل، و پیچیدگی جزئیات المان های جداگانه در منظره عالی هستند. اما ویژگی های عمق میدان محدود، عمق میدان کم، و فشرده سازی عمق آن، ثبت منظره به عنوان یک کل را دشوار می کنند.

شما می توانید این دو تصویر را تجزیه و تحلیل کنید تا ببینید که دقیقا چطور همه این تکنیک ها با هم کار می کنند. با شروع از عکس بالا، می توانید ببینید که چطور لنز واید کل منظره از سنگ های نزدیک تا قله های دوردست و آسمان را در کادر جای می دهد. به دلیل عمق میدان زیاد لنز، کل منظره نیز در فوکوس قابل قبولی قرار دارد. اعوجاج عمق لنز نیز کاملا مشخص است: سنگ های پیش زمینه بسیار بزرگ به نظر می رسند، حس عمق دلپذیری ایجاد می کنند، و بر خطوط هدایتگری که نگاه را از لبه های کادر به مرکز آن می کشند، تاکید می کنند. به طور کلی، فضا و وسعت دره حس بسیار خوبی به شما می دهد.

این تصویر در همان مکان گرفته شده، اما استفاده از لنز تله آن را به شیوه بسیار متفاوتی ثبت کرده است. این عکس یک المان واحد از منظره را نشان می دهد؛ با دقت نگاه کنید، می توانید این قله را در تصویر قبلی در بالا سمت راست مشاهده کنید. این نما به بیننده اجازه می دهد تا جزئیات ظریف آن را تحسین کند.

به دلیل عمق میدان کم لنز تله، آسمان کمی خارج از فوکوس شده در حالی که جزئیات خود قله کاملا شارپ باقی مانده است. و از همه مهم تر، حس عمق میدان فشرده تصویر را تخت می کند، توده سنگی کوه را به نمایش می گذارد، و توجه را به سمت منحنی زیبای خط رشته کوه جلب می کند. به طور کلی، شما به جای یک فضای محدود، یک حس عالی از کوه به عنوان یک جسم سخت دریافت می کنید.

۵

از کدام لنز استفاده کنیم؟

بهترین راه برای فهمیدن این که از کدام لنز باید استفاده کنیم این است که بیرون برویم، نگاه و فکر کنیم. توجه شما بیشتر به سمت چه بخشی از منظره جلب می شود؟ آیا جزئیات خیره کننده ای وجود دارد که توسط المان های کم اهمیت تر احاطه شده باشند؟ آیا شما از فضاها عکس می گیرید یا از اجسام؟

راهکار شخصی من این است که با هر دو عکس می گیرم، چون تقریبا هر منظره ای آنقدر زیبا هست که فقط یک نوع لنز برای ثبت تمام زیبایی آن کافی نباشد.

نویسنده: ویل کرایتس کرام (Will Crites-Krumm)


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *