آیا می دانید داستان سرایی در عکاسی چیست؟ در این مقاله، برخی از حقایقی که در درک آن به شما کمک می کنند، و چند نکته در مورد نحوه بهبود داستان سرایی در عکاسیتان با شما به اشتراک خواهم گذاشت. با من همراه شوید.
داستان سرایی در عکاسی چیست؟
من تعاریف زیادی از داستان سرایی در عکاسی شنیده ام، از توضیحی که آن را با یک کاسه بستنی مقایسه کرده است، تا تعریف کلاسیک «یک تصویر به اندازه هزاران کلمه ارزش دارد». چیزی که من از تمام آن تعاریف متوجه شدم این است که شما باید یک پیام را به تصویر کشیده و یک احساس را منتقل کنید.
بیایید با توضیح برخی از رایج ترین شبهات شروع کنیم.
انواع عکاسی
خب، چه نوع عکاسی از داستان سرایی استفاده می کند؟ واقعیت این است که اگر شما بخواهید عکاسی خود را بهبود بخشید، باید صرف نظر از نوع عکاسی ای که انجام می دهید، یک داستان بگویید. یک عکاس مراسم عروسی به همان اندازه داستان یک زوج را می گوید که یک مستندساز یک رویداد را گزارش می دهد.
عکس های تکی در مقابل پروژه های چند تصویری
به این شکل به آن فکر کنید: در مجله ها، (برای یک داستان) گاهی اوقات یک مقاله چندین صفحه ای، و بعضی اوقات فقط یک تصویر جلد وجود دارد. داستان سرایی در عکاسی می تواند پیرامون یک پروژه کامل باشد، اما در تصاویر تکی نیز امکان پذیر است. به عنوان مثال، این تصویر به عنوان جلد برای یک مجموعه داستان کوتاه با محوریت نفسانیت زنان انتخاب شد.
شاید با در نظر گرفتن یک مجموعه از تصاویر، راحت تر بتوان در مورد داستان سرایی فکر کرد. علت آن این است که ما می توانیم آن را به روایتی که یک آغاز، میانه ای با یک اوج، و یک پایان دارد، مرتبط سازیم.
لنزک: برای مشاهده نمونه تک عکس هایی که داستان روایت می کنند به لینک زیر مراجعه نمایید:
«آموزش استفاده از کنتراست یا تضاد مفهومی در عکاسی»
و برای مشاهده یک مجموعه عکس مطلب زیر را مرور نمایید:
«داستان سرایی تصویری: عکاسی فاین آرت سیاه و سفید از طبیعت اندونزی»
چگونه یک داستان بگوییم؟
تحقیقات
اول از همه، باید تحقیق کنید. هر نوع عکاسی نیازهای متفاوتی دارد و گفتن داستانی که چیزی در مورد آن نمی دانید سخت تر است. به عنوان مثال، یک بار من به بازدید از یک مزرعه زنبورداری «در هر زمانی که دلم می خواست» دعوت شدم. در آن لحظه، میزان دانش و اطلاعات من در مورد عسل فقط در این حد بود که آن را از کجا بخرم و چه مقدار از آن را دوست دارم در چایی ام بریزم.
برای این که از بازدیدم بیشترین بهره را ببرم، باید زمان مناسبی را برای حضور در آنجا انتخاب می کردم. من در مورد روند جمع آوری و استخراج عسل، و زمانی از سال که این کار انجام می شود، مطالبی خواندم. سپس یاد گرفتم که چطور این کار به آب و هوا و نوع گل های آن منطقه بستگی دارد. به لطف این تحقیقات، توانستم تصویری از یک لانه زنبور کاملا پوشیده از عسل و آماده برای جمع آوری ثبت کنم.
تکنیک
این یک واقعیت است که عکاس بودن به این معنی است که شما می دانید چطور یک عکس به خوبی نوردهی شده بگیرید، اما وقتی بحث گفتن یک داستان مطرح باشد این کافی نیست. تکنیک باید به نفع شما عمل کند، بنابراین فقط مربوط به این که از چه تنظیماتی باید استفاده کنید نیست، بلکه مربوط به این که چرا باید از آن تنظیمات استفاده کنید نیز هست.
هر تصمیمی که بگیرید، نتیجه نهایی را تغییر می دهد. یک نور گرم تر یا سردتر، جو متفاوتی به تصویر می دهد. این که نقطه فوکوس را کجا قرار دهید و عمق میدان را چقدر عمیق تنظیم کنید، نگاه بیننده شما را هدایت می کند و غیره. عکاس بودن نه تنها در مورد داشتن یک عکس عالی از لحاظ تکنیکی است، بلکه در مورد گفتن یک داستان عالی در آن عکس عالی نیز هست.
لنزک: مطلب «آموزش عکاسی پرتره احساسی کم نور با نور طبیعی» را مطالعه نمایید تا تاثیر نور کم در ایجاد عکس های احساسی یا مودی را ملاحظه کنید.
چگونه داستان سرایی خود را در عکاسی بهبود بخشید
کمک بخواهید
همیشه از دیگران بپرسید که در تصاویر عکاسی شما چه چیزی «می خوانند». این کار به شما کمک می کند تا بفهمید که آیا پیامی که می خواهید به تصویر بکشید منتقل شده یا نه. این صحنه که من در یک پارک محلی شاهد آن بودم واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد، بنابراین تصمیم گرفتم از آن عکس بگیرم. من بعدا متوجه شدم که نتوانسته ام احساس آن لحظه را ثبت کنم، چون زمانی که نظر دیگران را در مورد عکس پرسیدم، چندان مورد تحسین قرار نگرفت.
نظر ویراستار: من با این مورد موافق نیستم – من فکر می کنم این عکس چیزهای زیادی در مورد ارتباط بین یک کودک و اسباب بازی مورد علاقه اش که دوست دارد آن را در هر کاری که انجام می دهد دخیل کند، وجود دارد. برای من، کودک با اسباب بازی اش مانند دوستی رفتار می کند که با او روی الاکلنگ بازی می کند. همچنین، اگرچه این تصویر بامزه و دوست داشتنی است، اما یک حس غم نیز دارد، شاید به این خاطر که کودک به جز یک اسباب بازی خزدار هیچ کس دیگری را ندارد که با او بازی کند.
علاقه
اگر به کاری که انجام می دهید علاقه داشته باشید، کار شما همیشه تاثیرگذارتر خواهد بود. ببینید که چه چیزی برای شما جالب است و سبک مورد علاقه شما چیست. مقاله های زیر در این زمینه به شما کمک می کنند:
از ژانر های کاملا متفاوت عکاسی چه چیزهایی می توانید یاد بگیرید
استفاده از تمرین آگاهانه برای پیدا کردن سبک عکاسی خودتان
۶ مرحله تا پیدا کردن سبک عکاسی خودتان
آموزش
با نگاه کردن به رویکرد حرفه ای ها نسبت به داستان سرایی، چشم خود را آموزش دهید. در میان مجلات جستجو کنید، به نمایشگاه ها بروید، تصاویر برنده در مسابقات را بررسی کنید، و آنها را در اینستاگرام دنبال کنید. در حالی که این کار را انجام می دهید، کار خودتان را نیز شروع کنید و به تمرین ادامه دهید. به یاد داشته باشید، اشکالی ندارد اگر شکست بخورید، در صورتی که از آن درس بگیرید و به تلاش خود ادامه دهید.
ادامه یادگیری
اگر مایلید یادگیری را ادامه دهید، آموزش های عکاسی مرتبط زیر را به شما توصیه می کنیم:
۸ نکته آموزشی – چگونه با تصاویر خود داستان سرایی کنید
۶ نکته برای داستان سرایی تصویری از طریق عکاسی
نتیجه گیری
داستان سرایی در عکاسی، توانایی بردن بینندگان به یک صحنه و جو خاص است. شما پیام را به گونه ای منتقل می کنید که مخاطب خود را درگیر و علاقه مند کرده، و آنها را ترغیب می کنید که بیشتر بخواهند. مهم نیست اگر یک عکس تکی بگیرید یا یک پروژه کامل، عکاسی مستند باشد یا تبلیغات، داستان خود را طوری بگویید که بتوانید دقیقا همان چیزی را که می خواهید بیننده بداند به تصویر بکشید، یا بگذارید در مورد چندین احتمال مختلف فکر کند.
شما نکات دیگری برای داستان سرایی در عکاسی می دانید؟ اگر اینطور است، آنها را در قسمت نظرات پایین صفحه، با ما به اشتراک بگذارید.
نویسنده: آنا مایرلس (Ana Mireles)
لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.