نقش خطوط در عکاسی چیست؟ در واقع نقش بسیار مهمی دارند. «هر خط معنایی دارد». خط ها با ترسیم شکل و فرم، یک روایت در تصویر ایجاد کرده، در تعیین احساس تصویر نقش داشته و نگاه بیننده را در اطراف عکس هدایت می کنند. خطوط افقی، خطوط مایل یا مورب، خطوط عمودی و… هر یک مفهوم خاص خود را در عکاسی دارند. برای مثال خطوط عمودی نمادی از استقامت و پایداری آرام هستند و ما خطوط افقی را با آرامش، استراحت و ثبات ارتباط می دهیم. در این آموزش عکاسی سایت لنزک، شما عزیزان را با انواع خطوط در عکاسی، مفهوم و ویژگی های هر یک آشنا می کنیم با این هدف که آشنایی و استفاده از این مفاهیم به پیشرفت عکاسی شما کمک کند.
لنزک (مقدمه سردبیر): این یکی از آن آموزش های عکاسی لنزکی ایست که مفاهیم آن فارغ از نوع دوربین عکاسی تان می توانند به بالا بردن دانش هنری و پیشرفت عکاسی شما عزیزان کمک کنند. خواه یک دوربین DSLR داشته باشید و خواه یک دوربین کامپکت یا دوربین گوشی موبایل، آشنایی با معنا و مفهوم خط ها و ویژگی هایشان، مثل دانستن روانشناسی رنگ ها، می تواند به شما کمک کند عکس های بهتری بگیرید. چند دفعه مطالعه این مقاله را به شما دوستان لنزکی توصیه می کنم.
خطوط که در ویکی پدیا تحت عنوان «علائمی که در فاصله بین دو نقطه قرار دارند» تعریف شده اند، به خودی خود چندان جذاب به نظر نمی رسند. اما اگر در مورد آن فکر کنید، می بینید که پایه و اساس هنرهای تجسمی بر استفاده از خطوط متمرکز است. به عنوان مثال، نقاشی را در نظر بگیرید؛ بسیاری از نقاشان کار خود را با کشیدن خط ها شروع می کنند. این خطوط یکدیگر را قطع می کنند تا اَشکال را به وجود آورند. سپس اَشکال با تُن و رنگ پر می شوند و این روند ادامه می یابد، و چارچوب خطوط برای ایجاد یک تصویر تشکیل می شود.
خطوط در عکاسی
جای تعجب نیست که خطوط احتمالا متنوع ترین المان های هنر هستند. در عکاسی، هر عکاس به بازسازی یک صحنه ایجاد شده توسط خطوط وابسته است. حتی لبه های فیزیکی یک عکس نیز توسط خطوط کادر عکاسی تعیین می شوند.
با گنجاندن هدفمند انواع خطوط مختلف در یک تصویر، عکاس می تواند کنترل بیشتری بر شیوه تفسیر یک عکس داشته باشد. در این مقاله لنزک، نگاهی به انواع خطوط در عکاسی، نقش و مفهوم مختلف خطوط و این که چرا باید آنها را در عکاسی خود اولویت بندی کنید، می اندازیم.
چرا باید از خطوط در عکاسی استفاده کنیم؟
خطوط به عنوان یکی از عناصر ذاتی هنر، برای درک درونی ما از مناظر بصری جذاب هستند. خط ها با ترسیم شکل و فرم، یک روایت در تصویر ایجاد کرده، و نگاه بیننده را در اطراف عکس هدایت می کنند. استفاده از اَشکال مختلف خطوط، احساس یک تصویر را تعیین می کند، در حالی که خطوط هدایتگر یک نقطه ورودی و خروجی بصری ایجاد می کنند. با استفاده هدفمند از خطوط در عکاسی، می توانید کنترل نگاه بیننده را در دست بگیرید، و در نتیجه تجسم بیننده و تاثیرگذاری عکس را به حداکثر برسانید.
انواع خطوط در عکاسی و مفهوم آن ها
خطوط بسته به محیط – درختان، ساختمان ها، جاده ها، یا رودخانه ها – انواع مختلفی دارند. تمرکز بر انواع خاص خطوط، باعث ایجاد ارتباط با بیننده می شود و تصاویری می سازد که عمق و اصالت دارند. در ادامه آموزش، شما عزیزان را با انواع خط و مفهوم خطوط در عکاسی بیشتر آشنا می کنیم.
افقی
خط افق خطی است که آسمان را از زمین جدا می کند. خط افق که از کلمات یونانی «حلقه جدا کننده»، «تقسیم کردن» و «جدا کردن» برگرفته شده است. خط افق دورترین فاصله ای که چشم می تواند ببیند را مشخص می کند. اگر خط افق واضح باشد، محل تقاطع آسمان و زمین خط افق مرئی نامیده می شود. در غیر این صورت، خط افق به طور ذاتی با طبیعت پیوند خورده است.
خطوط افقی در یک عکس حضور طبیعی و اساسی دارند. طلوع و غروب خورشید در بالای خط افق برای ما یک حس زمان شناسی و ریتم ایجاد می کند. از آنجا که انسان ها عموما به صورت افقی می خوابند، ما خطوط افقی را با آرامش، استراحت و ثبات ارتباط می دهیم.
به همین ترتیب، اکثر سفرها و جابجایی ها در یک مسیر افقی صورت می گیرند، به این معنی که خطوط افقی می توانند نشان دهنده یک حس حرکت نیز باشند. در شرایطی که شامل پنینگ یا عکاسی با سرعت شاتر آهسته است، مسیر خط افقی تصویر را بر روی یک محور مشخص محکم کرده، و از طریق تاری حرکت و اضافه کردن یک پویایی منحصر به فرد به تصویر، بر حرکت تاکید می کند.
بیشتر بیاموزید: چرا تراز کردن خط افق در عکس ها آسان نیست
عمودی
خطوط عمودی نمادی از استقامت و پایداری آرام هستند. خطوط عمودی با حفظ یکپارچگی یک عکس از طریق ارتباطات بصری ما با قدرت، به یک عکس انرژی و سرزندگی می بخشند.
همانطور که قبلا ذکر شد، انسان ها به صورت افقی می خوابند و به صورت عمودی می ایستند، که یک ارتباط بصری بین انرژی و عمل ایستادن ایجاد می کند. علامت تعجب یک نمونه دیگر است. یک خط عمودی معلق در بالای یک نقطه که برقراری ارتباط بین عمل و انرژی در پایان یک جمله را نشان می دهد.
خط عمودی اگرچه با ساختارهای شهری ثابت مرتبط است، هنوز هم می تواند به طبیعت گوش فرا دهد، و رشد را در طی گذشت زمان نشان دهد. جوانه ای که از زمین سر برمی آورد، یک مسیر عمودی را رو به سمت خورشید دنبال می کند، و محیط های شهری و طبیعی را به هم نزدیک می کند.
بیشتر ببینید: عکس هایی با ترکیب بندی هوشمندانه که با سایه ها، خطوط و فضا بازی می کنند
مورب
واسلی کاندینسکی به عنوان یکی از اولین هنرمندان وسترن که به طور کامل بر اَشکال غیر تجسمی نقاشی تمرکز کرده است، بر روی عناصر هندسی که یک اثر هنری را تشکیل می دهند، آزمایش کرد. او در کتاب خود با نام «از نقطه و خط تا سطح» که در سال ۱۹۲۶ منتشر کرد، به طور گسترده در مورد ویژگی های هنری خطوط نوشت. او در کتابش اظهار داشت که «سومین خط، خط مورب است، که به شکل شماتیک از هر دو ]خط افقی و عمودی[… با یک زاویه یکسان، واگرا می شود… خط مورب کوتاه ترین شکل عاملیت بالقوه برای حرکت بی پایان است».
یک نقاشی اثر واسلی کاندینسکی در Wikimedia Commons
اغلب خطوط مورب با پیش روی از پیش زمینه تا اعماق یک عکس به عنوان خطوط هدایتگر، تصویر را از صفحه فراتر می برند. خطوط مورب هنگامی که در کنار هم تکرار شوند یا به صورت زیگ زاگ قرار گیرند، لرزشی ایجاد می کنند که مانند یک توهم نوری با دید ما بازی می کند.
خطوط مورب که محدودیت های جهت عمودی/افقی را ندارند، مانند یک تجمع فعالیت بصری عمل می کنند. اگرچه خطوط افقی و عمودی نشان دهنده ایستایی هستند، خطوط مورب بین این دو بالا و پایین می روند، و یک حس قابل لمس از انرژی جنبشی ایجاد می کنند.
منحنی
منحنی ها از زمان انسان های اولیه فریبندگی خاصی در هنرهای بصری داشته اند. ایجاد آنها آسان است، اما با این حال از لحاظ بصری پیچیده هستند. استفاده تزئینی از منحنی ها در نمونه های بی شماری از هنرهای باستانی کشف شده است.
هنر مگالیتیک دارای علائم منحنی در Wikimedia Commons
طرح و نقش های زیادی به شکل منحنی S حجاری شده اند، که یک مفهوم هنری سنتی در مجسمه سازی یونان باستان و رم است. این منحنی S توسط نقاش، هجونویس، و نویسنده قرن هجدهم، ویلیام هگارت، به عنوان «خط زیبایی» اعلام شد. هگارت گفت که منحنی ها بر خلاف «خطوط راست، خطوط موازی، یا خطوط متقاطع قائم الزاویه، که نشان دهنده سکون، مرگ، یا اشیاء بی جان هستند، سرزندگی و فعالیت معنی دار را نشان می دهند.
منحنی ها به عنوان یک خط، نقطه A را به نقطه B وصل می کنند. تفاوت در مسیری است که خط منحنی طی می کند، خم ها و شیب هایی که قبل از رسیدن به یک مقصد می گذراند. یک رودخانه منحنی که از میان یک منظره پیچ و تاب می خورد، ممکن است پیش زمینه را به پس زمینه متصل کند، اما اگر این کار به درستی انجام شود، یک حس آرامش و راحتی را منتقل می کند.
خطوط ضمنی
شاید پرطرفدارترین خطوط، خطوط ضمنی باشند که توسط دیگر المان های بصری در یک تصویر نشان داده می شوند. علائم، نقاط جذابیت، خطوط دید، فلش ها، شباهت ها و حرکت ها همه خطوط ضمنی را می سازند. این خطوط ضمنی نگاه بیننده را در داخل کادر از یک نقطه به نقطه دیگر می کشانند.
خطوط ضمنی بدون استفاده دقیق از یک خط فیزیکی، به یک تصویر حرکت و روایت می دهند. مانند ستاره شناسان باستان که ستاره ها را با خطوط ضمنی به هم متصل می کردند تا موجودات آسمانی خلق کنند. یا حرکت یک ماشین در یک جهت خاص، که نگاه بیننده را به دنبال سوژه می کشاند. هیچ کدام از این دو نمونه از یک خط مشخص استفاده نمی کنند. با این حال، هر یک از آنها شبکه ای از خطوط می سازد که تصویر را جالب تر و واضح تر می کند.
ویژگی های خط
انواع مختلف خطوط، ویژگی های مختلفی نیز دارند. ضخیم، باریک، نرم و سخت. این ویژگی ها ماهیت یک خط را مشخص می کنند، و به یک تصویر عمق و جذابیت می بخشند.
عرض
عرض یک خط میزان ضخامت آن است. خطوط ضخیم تر، قوی تر هستند و ظاهر برجسته تری دارند. شکستن یک خط باریک آسان تر است، بنابراین معنای ضمنی ظریف تری دارد. عرض به باریک شدن یک خط نیز اشاره دارد. خطی که در پس زمینه یک تصویر ناپدید می شود، یک توهم بصری از عمق ایجاد می کند. خطی با عرض غیر یکنواخت یا نامنظم، حس بازیگوشی، بافت یا ناآرامی را نشان می دهد.
طول
طول، میزان بلندی کلی یک خط را بیان می کند. یک خط کوتاه فوریت یا عمل را نشان می دهد. خطوط طولانی نشان دهنده فضا و آرامش هستند. طول همچنین امتداد و پیوستگی یک خط را نیز نشان می دهد. یک خط شکسته و غیرممتد حس حرکت را منتقل می کند، مانند جای پاها بر روی شن و ماسه. خطوط پیوسته، مانند خطوطی که اغلب در مناظر وجود دارد، آرام تر هستند.
احساس
احساس یک خط، قابلیت لمس بصری آن را تعیین می کند. قابلیت لمس بصری طرز احساس بیننده در مورد سوژه تنها با نگاه کردن به آن است. ما در طول عمر یک بانک ذهنی از احساسات فیزیکی که با آنها روبرو هستیم، جمع آوری می کنیم. هنگامی که از لحاظ بصری برای دسترسی به این بانک ذهنی تحریک می شویم، در ذهن خود شور و احساس را تجربه می کنیم بدون این که واقعا سوژه را لمس کنیم. به عنوان مثال، تصویری از یک خط که به یک نقطه تیز منتهی شده است، می تواند حس نوک یک سنجاق را ایجاد کند. با بکارگیری ویژگی های لمسی خط (مانند گِرد یا سخت بودن)، یک عکاس می تواند بیننده را از لحاظ فیزیکی و بصری جذب کند.
جهت
همانطور که در بالا ذکر شد، خط می تواند از هر جهتی گسترش یابد. بسته به سوژه (و جهت دوربین)، خط می تواند عمودی، افقی، مورب یا منحنی باشد. جهت خط به طور قابل توجهی تفسیر یک تصویر را تغییر می دهد، و یک صحنه را ایجاد (یا واسازی) می کند. به عنوان مثال، یک خط افقی حس طبیعت و زمان را نشان می دهد، در حالی که یک خط مورب به تصویر انرژی می بخشد.
فوکوس
فوکوس یک خط بسیار شبیه میزان فوکوس در یک عکس است. بعضی از خطوط می توانند واضح و شارپ، و برخی دیگر تار یا مات باشند. فوکوس یک خط نشان می دهد که آن خط چقدر نرم با بخش های دیگر یک عکس ترکیب می شود. یک خط شارپ یک کنتراست ناگهانی است، که توجه را جلب می کند. یک خط تار یا مات ظریف تر است، به راحتی از سوژه ای به سوژه دیگر می رود، و یک انتقال ملایم بین سوژه ها ایجاد می کند.
رنگ
تعداد زیادی از احساسات با رنگ ارتباط دارند. مطالعات فرهنگی و جهانی نشان می دهند که رنگ های مختلف اثرات مختلفی بر روی مغز دارند. این بدین معنی است که هر بیننده بر اساس ساختار رنگی یک عکس، تجربه بصری متفاوتی خواهد داشت.
رنگ یک خط به طور قابل توجهی به تفسیر یک عکس کمک می کند. به عنوان مثال، یک خط زرد می تواند نشان دهنده انرژی باشد یا به خطر اشاره کند. یک خط آبی می تواند نشان دهنده آرامش یا آب باشد. مفاهیمی مانند اینها خروجی یک تصویر را شکل می دهند، هارمونی (یا عدم هارمونی) ایجاد می کنند و آن را تاثیرگذار می کنند.
بیشتر بیاموزید: روانشناسی رنگ ها و استفاده از آن ها برای خلق عکس هایی احساسی
هیجان
مفاهیم هیجانی تجربه یک بیننده را کنترل می کنند. به عنوان مثال، خطوط ناهموار یک حس انرژی و ناآرامی را ایجاد می کنند، در حالی که یک منحنی مارپیچی S فضای آرام تری را القا می کند.
از تصاویر انتزاعی و مناظر شهری گرفته تا شکل انسانی، خطوط در سطح روانشناختی احساسات و هیجانات ما را برمی انگیزند. خط چه منحنی باشد، چه افقی، چه ناهموار یا مورب، ارتباطات درونی و ذاتی ما آن را ابزار ارزشمندی برای انتقال احساسات می سازند.
بیشتر بیاموزید: ۱۰ مقاله برتر آموزش ترکیب بندی سایت لنزک
نتیجه گیری
همانطور که جین مایکل باسکوئیات نقاش یک بار گفت، «هر خط معنایی دارد». برای داشتن یک تصویر تاثیرگذار، اجزای مختلف ترکیب بندی باید در کنار هم قرار گیرند تا مجموعه کامل و منسجمی از اطلاعات را تشکیل دهند. خط به عنوان یکی از متنوع ترین المان های طراحی، بر احساس ما نسبت به جهان تاثیر می گذارد. از طریق ترکیب هدفمندی از انواع مختلف خطوط و ویژگی های آنها، شما به عنوان یک عکاس می توانید یک تجربه منحصر به فرد را هم در سطح آگاهانه و هم ناخودآگاه به بیننده منتقل کنید.
نویسنده: مگان کندی (Megan Kennedy)
لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.