مناظر می توانند جزء زیباترین و جذاب ترین عکس ها باشند، اگر به خوبی ثبت شوند. مشکل این است که عکاسی منظره آسان نیست و یک منظره بد تنها مانند یک عکس فوری معمولی به نظر می رسد و نه یک تصویر حرفه ای. تازه واردان عکاسی منظره اغلب از نتایج خود ناامید می شوند، شاید تا جایی که حتی از کار خود دست می کشند. با این حال، اشتباهات بسیار رایج و به راحتی قابل اصلاحی وجود دارند که عکاسان اغلب مرتکب می شوند. امروز می خواهیم نگاهی به پنج مورد از آنها بیاندازیم.
خط افق کج
هیچ چیز به اندازه یک خط افق کج، نمی تواند یک منظره عالی بالقوه را به یک عکس فوری (ناشیانه) تبدیل کند. به راحتی ممکن است مرتکب این اشتباه شوید، به خصوص هنگام عکاسی از روی یک سه پایه. خم شدن بر روی منظره یاب با یک زاویه (به صورت کج) علت اصلی این مسئله است، اما راه حل آن ساده و موثر می باشد. تقریبا تمام دوربین های مدرن می توانند یک خط افق مجازی را هم بر روی LCD و هم اغلب در منظره یاب نشان دهند. این در واقع یک تراز کننده الکترونیکی است که زاویه دوربین را نسبت به خط افق نشان می دهد. این گزینه را معمولا می توانید در میان تنظیمات صفحه نمایش دوربین خود پیدا کنید و ابزار ارزشمندی است. اگر به دلیلی دوربین شما این تنظیمات را ندارد، یک تراز کننده عکاسی واقعی و ارزان قیمت برای خودتان بخرید. آنها تقریبا بدون خطا هستند.
خط افق کج هر منظره ای را خراب خواهد کرد. Jason Row Photography
آسمان بی روح
آسمان اغلب بخش جدایی ناپذیری از هر منظره عالی است. آسمان ترکیب بندی ما را مشخص می کند و به زمین یا دریای مقابل ما تعادل بصری می دهد. همچنین یکی از ساده ترین چیزهایی است که ممکن است در مورد آن اشتباه کنید. اشتباه اصلی، عکاسی از یک آسمان بدون ابر یا زیاد نوردهی کردن آسمان است به طوری که بی روح به نظر برسد.
آسمان ها وقتی که هیچ جذابیتی در آنها وجود ندارد، می توانند بی روح به نظر برسند. مثلا یک آسمان ابری صاف و کسل کننده، اما یک آسمان روشن بدون ابر یا با ابر کم نیز به همان اندازه می تواند بی روح باشد. هنگامی که ما این آسمان را با یک نوردهی اختصاصی برای پیش زمینه ترکیب می کنیم، اغلب یک آسمان بی روح و کسل کننده به دست می آوریم.
چند راه حل برای این مسئله وجود دارد. اولین راه حل این است که وقتی آب و هوا کمی جذابیت خوب به آسمان می دهد، عکس بگیریم. مثلا ابرهای پفی سفید در روز، ابرهای سیروس بلند در هنگام سحر یا غروب یا ابرهای طوفانی تاریک در هر زمان از روز. راه حل دوم که مکمل راه حل اول می باشد، استفاده از فیلترهای کاهنده نور تدریجی (ND grad) برای جلوگیری از نوردهی بیش از حد آسمان و اضافه کردن کمی جذابیت بیشتر به آن است.
آسمان هیچ جذابیتی به این عکس نمی بخشد. اثر Jason Row Photography
نورپردازی تخت
در کنار یک آسمان بی روح، یک نورپردازی تخت کسل کننده نیز می تواند یک منظره خوب بالقوه را خراب کند. نمونه های معمول آن روزهای ابری و عکاسی در وسط روز می باشد. یک روز ابری مانند یک سافت باکس غول پیکر عمل می کند، که تمام سایه ها را از بین می برد. این به نوبه خود هر گونه جذابیت و عمقی را از صحنه حذف می کند.
عکاسی در وسط روز تاثیری برعکس با یک روز ابری دارد. نور شدید خورشید، سایه های خشن ایجاد می کند و هرگونه جزئیات را از نواحی سایه دار حذف می کند.
بهترین زمان ها برای عکاسی از مناظر در طول ساعات آبی و طلایی هستند که در آن نور ملایم است و سایه های با جزئیات و نرمی ایجاد می کند. اگر نمی توانید در این زمان ها عکاسی کنید، بهترین گزینه برای شما این است که از یک فیلتر پلاریزه برای روزهای آفتابی استفاده کنید یا برای روزهای ابری در ذهن خود به صورت سیاه و سفید عکس بگیرید.
لنزک: یک گزینه پیش رو در روز های ابری، عکاسی به صورت سیاه و سفید است
هیچ پس پردازشی نمی تواند این نورپردازی تخت را نجات دهد. اثر Jason Row Photography
نداشتن عمق
یکی از المان های تعیین کننده یک منظره عالی شیوه ای است که نگاه شما را به داخل و اطراف تصویر هدایت می کند. این المان عمق نامیده می شود و اغلب چیزی است که تازه واردان هنگام عکاسی آن را فراموش می کنند. شاید یک منظره بیش از هر نوع عکس دیگری، تلاش می کند یک صحنه سه بُعدی را در یک تصویر ۲ بُعدی نمایش دهد.
ما می توانیم به شیوه های مختلف عمق به دست آوریم. یکی از متداول ترین آنها عکاسی در نور خوب است. ساعت طلایی که در بالا ذکر شد، سایه های جذاب زیبایی به شما می دهد که می توانید از آنها برای هدایت چشم در میان تصویر استفاده کنید. یک روش معمول دیگر استفاده از خطوط هدایتگر به عنوان یک ابزار ترکیبی است. در اینجا (خطوط هدایتگر) ما از المان های طبیعی در تصویر مانند یک جاده یا یک خط یا صخره ها برای جلب توجه بیننده به عکس و به سمت نقطه مورد نظر استفاده می کنیم.
المان جذابی در پیش زمینه این عکس وجود ندارد. اثر Jason Row Photography
تغییر موقعیت عمق بیشتری به تصویر بخشید. اثر Jason Row Photography
نداشتن هیچ نقطه جذابیتی
آخرین مورد که اهمیت آن هم کم نیست، داشتن یک نقطه جذابیت است. یک صحنه زیبا می تواند ما را فریب دهد که باور کنیم یک عکس عالی از آن خواهیم گرفت. هنگامی که ما به یک صحنه نگاه می کنیم، چشم های ما این مزیت را دارند که می توانند به تمام المان های مقابل و اطراف آن صحنه نگاه کنند. زمانی که ما آن صحنه را به یک تصویر تبدیل می کنیم، بینندگان ما این توانایی را از دست می دهند. آنها باید به نمایش دو بُعدی ما از آن صحنه نگاه کنند. به همین دلیل داشتن یک نقطه جذابیت، یا سوژه ای که در مرکز توجه باشد، برای یک عکس منظره خوب حیاتی است. این نقطه جذابیت می تواند یک کلبه کوچک در دوردست یا یک دسته علف خشک بزرگ در پیش زمینه باشد. هرچه که هست، باید چیزی باشد که چشم بیننده در سفر خود در میان تصویر بر روی آن متوقف شود. آن چیز باید جالب و با نورپردازی زیبا باشد، و چه بهتر که داستان عکس را هم بگوید.
یک صحنه زیبا بدون هیچ نقطه جذابیتی. اثر Jason Row Photography
عکاسی منظره یک ژانر عکاسی فوق العاده است. چه چیزی می تواند بهتر از ایستادن در نور زیبا و عکاسی از یک صحنه خیره کننده باشد؟ با این حال، گاهی اوقات نتایج آنطور که انتظار می رود خوب از کار درنمی آیند. با بررسی پنج موردی که ما در اینجا ذکر کردیم، خواهید فهمید که چه چیزی کارساز است و چه چیزی نیست.
نویسنده: جیسون راو (Jason Row)
لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.