نقد عکس #۱۸۶

«نقد عکس» نام یکی از بخش های لنزک است. در بخش نقد عکس، که آخر هفته ها برگزار می شود، ما عکس ارسالی یکی از خوانندگان عزیزمان را منتشر می کنیم و از شما خواهش می کنیم که انتقادات سازنده خود را در مورد آن مطرح نمایید. این یک راه عالی برای یادگیری بیشتر در مورد عکاسی، مطرح کردن دیدگاه ها و نقد شدن عکس خود شماست. در ادامه از شما برای شرکت کردن در این بخش و مطرح کردن نظرتان در مورد عکس نقد شماره ۱۸۶ دعوت می کنیم.

قوانین ساده این بخش

  • گاهی ما عمدا عکس هایی که بی عیب نیستند را انتخاب می کنیم، پس لطفا با انتقادات سازنده خود به دوستانتان کمک کنید
  • آزادانه هر نصیحتی که می دانید مفید است را مطرح کنید – ترکیب بندی، نورپردازی، ویرایش و…

کاندید این هفته بخش نقد عکس (برای مشاهده سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید):

عکس

مشخصات عکس :

  • دوربین: NIKON D610
  • لنز: ۵۰mm f1.8
  • دیافراگم: f/10
  • سرعت شاتر: ۱/۱۶۰۰sec
  • حساسیت سنسور: ISO-100
  • فاصله کانونی: ۵۰mm

عکاس: آقای الکساندر میرزایی

لطفا نظر خود را در قسمت نظرات، پایین همین صفحه، مطرح نمایید. شما چگونه چنین صحنه یا عکسی را به طور متفاوتی به تصویر می کشیدید؟ تشکر فراوان از همه عزیزانی که هفته گذشته در این بخش دیدگاهشان را مطرح نمودند.

سازنده ترین نظرات در سایت به شکل برجسته ای نمایش خواهند یافت. شما هم می توانید با کلیک روی این لینک عکس خود را برای بخش نقد ارسال نمایید.

مروری بر نقد عکس هفته گذشته

یکی از دیدگاه های برجسته هفته گذشته: مجید طریقتی: با سلام و احترام. ثبت زیبایی رو در پیش رو داریم. عکاس به زیبایی حس مرگ و زندگی و عالم باقی را به نمایش گذاشته و نبود رنگ و تیرگی و روشنایی ها بخوبی به حس مرگ و زندگی و نبود حس رنگ در بین این دنیا و عالم دیگر که هاله ای از ابهام برای انسانها همیشه وجود دارد پرداخته است. وجود دربها و روشنایی درون آنها به عنوان مسیرهای مختلف رسیدن به عالم دیگر که امکان های مختلف رسیدن به عالم معنی است، بخوبی بعنوان المان نور و روشنایی در تصویر مشخص است و تعداد خروجی ها به عنوان راههای مختلف رسیدن به ان عالم میباشد. مرگ همیشه ناشناخته بوده و ابهامی برای ما در آن است و این ابهام در تصویر مشخص است. با توجه به نظر عکاس مبنی بر حضور در کنار گذشتگان با توجه به تاریکی شخص در تصویر این حضور پر رنگ نمیباشد. و آن ارتباط ملموس نیست. کادر بندی خیلی خوب است و تعادل در تصویر بخوبی رعایت شده است. کلا عکس موفق بوده است. شاید من اگر عکاس بودم در آن صحنه کمی دوربین را، در سمت چپ در امتداد قبرهای سمت چپ دوربین، تغییر میدادم و کادر من دقیقا متعادل و برابر میشد و دز مورد رنگ و محل بازدید کننده باید با چند عکس بهترین حالت را پیدا میکردم که سیاه و سفید و یا رنگی.

لنزک: نقد فوق یکی از نقد های برجسته مطرح شده در هفته گذشته می باشد. ما سعی می کنیم هر هفته یکی از نقد های سازنده خوانندگان عزیزمان را در این قسمت معرفی کنیم، اما قطعا قضاوت در مورد «برجسته ترین» نقد بر عهده شما است. از این رو توصیه می کنیم شما نیز تمامی این نقد ها را مطالعه بفرمایید. برای مطالعه تمامی نقد های مطرح شده در هفته گذشته، روی عکس فوق کلیک کرده و به پایین صفحه مراجعه نمایید.

نظرات شما

  1. عظیمه

    ۳ بهمن ۱۳۹۷

    عکس را که نگاه میکنی اولین چیزی که چشم را به سمت خود می کشد، سیاهی سمت چپ عکس است. که با توجه به وجود مرغان دریایی و شکل ظاهری نمای سمت چپ، بنظر می آید کشتی باشد. وقتی که با سیاهی سمت چپ عکاس مواجه شدیم بعد از آن چشم هدایت می شود با پرنده های سمت راست که در آبی بیکران رها هستند. و همگی به یک سمت در حال پرواز هستند. مثل این است که چیزی د ر آسمان آنها را فرا می خواند. حرکت به سمت نور و روشنایی. از تاریکی گذر کردن و رسیدن به روشنایی. نمای (کشتی ) در یک سوم سمت چپ قرار داده شده است. و بخشی از خورشید که به زیبایی قسمتی از آن تاریکی را روشن کرده است. در ذهن من این را تجلی می کند که پایان شب سیه سپید است.
    ای کاش پرنده های بیشتری در عکس وجود داشت و و یا همین تعداد در مرکز عکس قرار داشتند و گوشه پایین سمت راست عکس خالی نبود. با دیافراگم بسته می توانستید زیبایی تشعشعات خورشید را زیباتر از این نشان دهید. .
    موفق باشید.

  2. aliptp

    ۶ اردیبهشت ۱۳۹۷

    سلام… عکس پرندگان بنظرم ساختمونه سمت چپ تصویر ی سنگینی خاصی تو عکس ایجاد کرده ک تو ترکیب بندی بنظرم یکم عدم تعادل وزنی ایجاد میشه… البته میشه با پرنده های سمت راست ی جورایی تعادلو توجیح کرد… اما نه اونقدرا (بنظرم)… چون پرنده ها پخشن تو تصویر نمیشه صددرصد تعادلو دید… ب نظرم کاش یدونه پرنده سمت راست بود تا تعادل بهتر دیده میشد… البته از دید من اینطوره… بنده ادعایی تو عکاسی ندارمو خودمو اماتور میدونم… جسارت بخرج دادم تصویرو نقد کردم… مرسی از عکاس… زیباست.

  3. مصطفی حدادی

    ۱۴ تیر ۱۳۹۶

    سلام
    عکس زیباییست و در یک لحظه توجه من رو به زیباییش جلب کرد.پرندگانی سبک بال در آسمان پهناور که حس پهناور بودن آسمان بخوبی با گرفتن سهم زیاد در قاب و همینطور تنها رنگ غالب بخوبی منتقل میشود.
    و آنچه با نرده های سیاه در یک ساختمان بلند تداعی میشود آرزوی دست نیافتنی انسانها در داشتن بالهایی همچون پرندگان و پروازی آزادانه و بدون مرز در بیکران آبی آسمان است.
    و شعاع نور خورشید که از لای نرده ها میتابد امید و تلاش برای رسیدن به این آرزوست هر چند در خیال.
    تنها نکته ای که بعنوان بهتر شدن عکس میتونم عرض کنم این هست که اگر آسمان یاری میکرد و ابرهای قشنگ تری رو به نمایش می گذاشت ، حس زیباتری منتقل می شد.موقعیت پرندها هم که عالیست.

  4. مصطفی حدادی

    ۱۳ تیر ۱۳۹۶

    سلام
    عکس زیباییست و در یک لحظه توجه من رو به زیباییش جلب کرد.پرندگانی سبک بال در آسمان پهناور که حس پهناور بودن آسمان بخوبی با گرفتن سهم زیاد در قاب و همینطور تنها رنگ غالب بخوبی منتقل میشود.
    و آنچه با نرده های سیاه در یک ساختمان بلند تداعی میشود آرزوی دست نیافتنی انسانها در داشتن بالهایی همچون پرندگان و پروازی آزادانه و بدون مرز در بیکران آبی آسمان است.
    و نوری که از لای نرده ها میتابد امید و تلاش برای رسیدن به این آرزوست هر چند در خیال.
    تنها نکته ای که بعنوان بهتر شدن عکس میتونم عرض کنم این هست که اگر آسمان یاری میکرد و ابرهای قشنگ تری رو به نمایش می گذاشت ، حس زیباتری منتقل می شد.موقعیت پرندها هم که عالیست.

  5. مجید طریقتی

    ۵ تیر ۱۳۹۶

    با سلام و احترام
    تصویر زیبایی را در پیش رو داریم در یک کادر زیبا عکاس بدون اینکه در باره تصویر توضیحی بدهد و انچه در ذهن داشته برای بیننده ارایه داده است با این تصویر هزاران سوال را برای بیننده مطرح کرده است و چشم بیننده در تصویر میجرخد و بدنبال کلیدی برای یافتن رمز تصویر است.
    شاید اگر دوستان دیگر هم کمی کمک میکردند رمز تصویر را باز میکردیم. ولی انچه من از این تصویر میبینم پرواز پرنده در اسمان ابی که رهایی است و این رهایی در این تصویر بخوبی نشان داده شده است و اینکه نیمرخ خورشید بزیبایی از پشت ساختمانی که به نظر من زندان است بنمایش در امده است. یعنی زمان در حال گذر است و ثبت از این زاویه از خورشید گذر زمان را نشان میدهد و از تاریکی به روشنایی رسیدن و از سمت چپ کادر که در دنیایی تاریک و راز الود و نرده های زندان به پرواز و رهایی و ارادی رسیدن است.
    شاید جدایی پرنده ها در اسمان و یکی نبودن انها در حال پرواز نشان از دور بودن قلبها از هم است که این دوری قلبها و تکرویها در تصویر نمود پیدا کرده است.
    تصویر در کل موفق است و حس زیبایی را به بیننده انتقال میدهد و انچه که در این تصویر حاکم است با اینکه دلها یکی نیست ولی حرکت نهایی رفتن بسوی نور است و تاریکی ماندنی نیست و روشنایی دست یافتنی است.
    از لحاظ تکنیکی استفاده از لنز ۵۰ میلیمتر و دیاف باز برای عکاسی با سرعت بالا و استفاده از ایزو پایین جهت نرمی تصویر حایز اهمیت است. اگر من جای عکاس بودم شاید ایزو را بالاتر و دیاف را تنگ تر میکردم تا شعاع های نور را بهتر نشان دهم. و انچه که در این عکس حایز اهمیت است عکاس کمترین ادیت را بروی تصویر داشته که شاید من یودم کمی با مقدار نور و شارپنس عکس را دستکاری میکردم.
    امیدوارم عکاس در پاسخ نقادان چند خطی بنویسد تا مهر تایید و یا ردی بر نقد و دید گاه ما باشد.
    موفق باشید.

    1. الکساندر میرزایی

      ۷ تیر ۱۳۹۶

      اقای طریقتی سلام. ممنونم برای دیدگاه و برداشت زیباتون از عکس آنقدر دلنشین که نتوانستم به کمتر از سه مرتبه خواندن نظرتون رضایت بدهم و همچنین ممنونم از نقد فنی، حتمن در آینده مدنظر قرار خواهم داد.


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *