درست همین الآن بهترین زمان در تاریخ عکاسی برای استفاده از لنزهای اولترا واید (ultra wide) یا فوق واید است. در چند سال گذشته، طراحان لنز کیفیتی را به ما داده اند که بهتر از همیشه است – در واقع، خیلی بهتر از آنچه که همیشه تصور می کردیم. با این حال ممکن است در برابر استفاده از لنزهای واید به شما هشدار داده شده باشد. مربیان به شما می گویند که استفاده از آنها نیاز به مهارت و فوت و فن خاصی دارد، و این که شما افکت های زشتی با آنها به دست خواهید آورد. و حتی می گویند که این لنزها عادت های بدی به شما یاد می دهند. در این مطلب لنزک، با لنز های اولترا واید و مزایای آن ها آشنا می شوید.
خب، من بیش از ۳۰ سال از لنزهای اولترا واید استفاده کرده ام و آنها هیچ آسیبی به حرفه من نزده اند. در واقع، دو نمایشگاه آخر من کاملا با این لنزها عکاسی شده بود.
زمانی که شما نیاز دارید همه چیز را در یک تصویر واحد ثبت کنید – مانند این هتل در مانیل فیلیپین – و برای مانور دادن فضا ندارید، یک لنز اولترا واید با فاصله کانونی ۱۱mm بهترین دوست شماست.
اگر لنزهای واید نمای بیشتری از تصویر را نسبت به لنزهای معمولی ثبت می کنند، لنزهای اولترا واید مقدار بسیار بیشتری از آن را در خود جای می دهند. میدان دید این لنزها بسیار زیاد است. در مقایسه با º۴۷ لنزهای معمولی، آنها می توانند تقریبا دو و نیم برابر عریض تر باشند، یعنی در حدود º۱۳۰٫ تنها یک شرط وجود دارد: خطوط مستقیم در دید شما تا حد امکان مستقیم باقی بمانند. این شرط با لنزهای فیش آی (چشم ماهی – fisheye) در تضاد است که خطوط مستقیم را آزادانه خم می کنند.
با در نظر گرفتن فاصله کانونی معادل ۳۵mm (مقایسه فاصله کانونی با یک فیلم ۳۵mm یا فرمت فول فریم)، فواصل کانونی کوتاه تر از ۵۰mm معمولی، واید (عریض) نامیده می شوند. می توان گفت که محدوده ۲۴-۳۵mm واید است. کوتاه تر از آن، تا حدود ۱۸mm بسیار واید است. ما هر فاصله کانونی کوتاه تر از ۱۸mm را اولترا یا فوق العاده واید می نامیم. شناخته شده ترین این لنزها سیگما ۱۲mm-24mm زوم می باشد، که توسط لنز قدرتمند و گران قیمت کانن ۱۱mm-24mm f/4 به چالش کشیده شده است. این لنزها باعث می شوند لنز جدید و جمع و جور Voigtländer 10mm کوتاه جلوه کند.
این تصویر حدود ۲۸mm را پوشش می دهد – بازترین زاویه ای که شما عموما می بینید، چون این بازترین زاویه ای است که در لنزهای زوم بر روی دوربین های کامپکت یافت می شود.
همان نمای عکس را در ۱۱mm مقایسه کنید: تقریبا بازترین عکس مستقیمی که می توانید در هر فرمتی به دست آورید. هنگامی که شما به لنزهای اولترا واید عادت می کنید، فواصل کانونی عادی، تله فوتو به نظر می رسند.
اجازه دهید دلایل این که چرا من عاشق استفاده از لنزهای اولترا واید هستم را با شما به اشتراک بگذارم.
آنها شما را به داخل صحنه می کشند
اولین و مهم ترین دلیل این است که آنها شما را در صحنه فرو می برند. آنها شما را به آن موقعیت می برند. شما را به داخل صحنه می کشند. این دلیل ساده است؛ شما، به عنوان عکاس، باید به سوژه خود نزدیک تر شوید تا بتوانید آن را به طور موثر ثبت کنید. این لنز شما را به فعالیت وامی دارد، و اغلب شما را به فضای شخصی، و به نزدیک می کشاند.
من با لنز زوم وایدم که بر روی ۱۶mm تنظیم شده بود مجبور شدم به این مادر و کودک خواب او خیلی نزدیک شوم. امکان ثبت آن از فاصله دور تر وجود نداشت.
شما می توانید به طبیعت نزدیک شوید، نزدیک ترین برگ ها تقریبا به لنز برخورد می کنند، با این حال هنوز هم می توانید چشم انداز (دور نمای) بازتری از درختان و همچنین بازتاب آنها در دریاچه ثبت کنید.
آنها به شما کمک می کنند مستقیم ببینید
می دانید چطور است؛ شما به یک ساختمان زیبا مانند یک کلیسا نزدیک هستید و می خواهید تمام آن را در یک عکس ثبت کنید. اما هنگامی که دوربین را رو به بالا می گیرید، ساختمان به شکل کاملا ناهنجار به عقب خم (کج، متمایل) می شود. اگر از یک لنز اولترا واید استفاده کنید، احتمال بالایی وجود دارد که بدون نیاز به گرفتن دوربین به سمت بالا، بتوانید کل ساختمان را در یک عکس بگیرید. اگر دوربین را در خط افق، و همه چیزهای عمودی را کاملا عمودی نگه دارید، آنوقت به نظر نخواهد رسید که کلیسا به عقب خم شده است.
شما پیش زمینه زیادی به دست خواهید آورد، اما آن پیش زمینه به راحتی کراپ می شود.
اما یک مزیت اضافی دارد: با لنزهای اولترا واید، معمولا نیازی نیست که زیاد از ساختمان دور شوید تا تمام آن را در در کادر بگنجانید.
نمای ۱۲mm لنز اولترا واید مقدار زیادی از حصار (نرده) پیش زمینه را در کادر آورده، بنابراین کراپ کردن آن به نفع کل تصویر است.
آنها مقیاس را معکوس می کنند
این اثر شاید شناخته شده ترین اثر لنزهای اولترا واید است: آنها باعث می شوند که چیزهای نزدیک به لنز عظیم (بسیار بزرگ) به نظر برسند، در حالیکه اشیاء دورتر خیلی کوچک به نظر می رسند. شما ممکن است این اثر را با نام اعوجاج پرسپکتیو یا پرسپکتیو شدید دیده باشید. در عمل، چیزی که شما می توانید از این لنز به دست آورید این است که کاری کنید چیزهای کوچک بزرگ، و چیزهای بزرگ بسیار کوچک به نظر برسند. هرچه لنز واید تر باشد، اثر آن بیشتر است.
با وجود گل شقایق که تقریبا با لنز زوم اولترا واید من که بر روی ۱۲mm تنظیم شده بود تماس پیدا کرد، قلعه به یک ساختمان کوچک ماکت مانند تبدیل شد.
به دلیل اثر قوی این لنزها بر تفاوت بین پس زمینه و پیش زمینه، خطوط همگرا خیلی قوی از کار درآمده اند.
آنها قابلیت پانورامای سرخود دارند
لنزهای اولترا واید به لطف قابلیت ثبت مقدار زیادی از صحنه های خوش منظره و زیبا، برای ایجاد شبه پانوراماها (پانوراماهای ساختگی) عالی هستند. تنها کافی است قسمت هایی از بالا و پایین تصویر را ببرید، و آنوقت می توانید تصویری ایجاد کنید که در غیر اینصورت لازم بود برای ساخت آن دو یا چند عکس را به هم بچسبانید. برای استفاده از این قابلیت به بهترین شکل، اطمینان از این که دوربین کاملا به صورت افقی قرار گرفته است به شما کمک می کند، چون کراپ کردن معمولا کجی اشیاء را برجسته تر می کند.
عکسی با فاصله کانونی ۱۲mm از قایقرانی در اوکلند نیوزیلند، با وجود آسمان و ماسه ها در چشم انداز، جذاب بود.
اما پس از کراپ کردن و تبدیل شدن به یک عکس پانوراما بسیار قوی تر شد، چون اکنون تاکید آن به وضوح بر روی مثلث های تکرار شده بادبان ها و فعالیت قایقران هاست.
آنها بازتاب های باشکوهی به شما می دهند
اگر شما عاشق کار کردن با بازتاب ها هستید (چه کسی نیست؟)، هرچه میدان دید شما بازتر باشد، بازتاب بیشتری می توانید به دست آورید، و البته نمی توانید آن جادو را بیش از حد داشته باشید. راز ایجاد بسیاری از بازتاب ها این است که تا آنجا که امکان دارد به سطح منعکس کننده نزدیک شوید. من به این معروف هستم که برای رسیدن به سطح آینه ای، دوربین را تقریبا در آب فرو می برم.
این تصویر، در تنظیمات ۱۲mm، ساده ترین ثبت ممکن بود، هرچند بهترین ثبت ممکن برای مراقبت از تجهیزات نبود. بعد از یک بارش سنگین در ونیز، من دوربین را بر روی زمین قرار دادم و دکمه شاتر را فشار دادم. دوربین خیس شد، اما زمین آن را برای نوردهی طولانی مورد نیاز ثابت و محکم کرد.
آنها جادوی واقعی هستند!
بدون شک، بسیاری از نما ها مانند مناظر ممکن است اینطور به نظر برسند که شما باید بیشترین مقدار ممکن از آنها را ثبت کنید، درحالیکه نماهای انتخابی (محدود شده) اغلب به طور موثرتری جواب می دهند. اما نکته اینجاست – جایی که شما مطلقا به بازترین نما نیاز دارید، یک زاویه اولترا واید (ultra wide-angle) شما را ناامید نمی کند. جایی که منظره شما عریض ترین نمای ممکن را می طلبد، هرچه عریض تر بتوانید آن را بگیرید، بهتر است. این مسئله به خصوص در مورد سقف ها (به عنوان مثال، سقف های نقاشی شده خانه های بزرگ)، و همچنین سقف های طبیعی مانند یک سایبان درست شده از شاخ و برگ صادق است.
اگر از این نما در ۱۶mm یا ۱۸mm عکس گرفته میشد، ممکن بود بسیار مشابه با همین عکس به نظر برسد. اما یک عکاس علاقمند به زاویه باز چیز بیشتری می خواهد! در فاصله کانونی ۱۱mm، این پوشش میدان بیشتر، جزئیات نزدیک مانند شاخه های متقاطع و برگ های روشن شده با نور آفتاب که با یک نمای کوچک تر از دست می رفتند را به داخل تصویر می کشد (در کادر جای می دهد).
در پایان، بهترین دلیل برای استفاده از هر لنزی این است که آن لنز جادو کند. لنزهای اولترا واید این کار را برای من می کنند، به همین دلیل است از این لنز بیشتر از همه استفاده می کنم. نظر شما در مورد تصاویر واید و لنز های فوق واید چیست؟ لطفا در قسمت دیدگاه ها، پایین صفحه، مطرح نمایید.
نویسنده: تام انگ (Tom Ang)
منبع
برگرفته از: digital-photography-school
لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.