نکات آموزشی عکاسی با کادربندی طبیعی جهت بهبود ترکیب بندی عکس های شما

برای کمک به شما جهت ترکیب بندی عکس های هیجان انگیزتر و زیباتر، تکنیک های ترکیب بندی کلیدی خاصی وجود دارند که می توانید از آنها استفاده نمایید. کادربندی طبیعی تکنیکی است که به طور گسترده شناخته شده، اما نیازمند کاربرد دقیق و با ملاحظه است. استفاده از کادربندی زمانی که به درستی انجام شود، می تواند عکس های بسیار قابل توجه و زیبایی ایجاد کند. در این آموزش لنزک نکاتی برای کمک به شما ارائه شده است.

کادربندی طبیعی زمانی است که شما از یک مولفه در داخل تصویر خود برای کادربندی سوژه استفاده می کنید. این کار نظر بیننده را به سمت عکس جلب کرده و سوژه واقعی را برجسته می کند.

این کادر (قاب) داخلی را می توانید با استفاده از چیزهای متعددی که در هر جایی پیدا خواهید کرد بسازید – شاخه ها، گذرگاه های طاقدار، تونل ها، چارچوب درب ها و غیره، و همچنین چیزهایی که جامد نیستند، مانند نور، سایه، باران، مه، و غیره – مهم نیست از چه چیزی استفاده می کنید.

از این تکنیک کادربندی باید با ملاحظه (بدون زیاده روی) استفاده کرد، همچنین با دقت، تا عکس ها طبیعی به نظر برسند. بنابراین افراد کمی خوب از آن استفاده می کنند، اما اگر بتوانید به آن مسلط شوید، می توانید عکس های فوق العاده ای بگیرید.

چرا باید از کادربندی طبیعی استفاده کنید:

  • این تکنیک به راحتی چشم بیننده را به سمت عکس جلب کرده و بر سوژه تاکید می کند.
  • سوژه شما را از آنچه اطراف آن است جدا می کند.
  • یک حس نظم و ساختار به عکس می بخشد – و چشم ها نظم را دوست دارند.

چه موقع باید از کادربندی طبیعی استفاده کرد

  • برای پنهان کردن آسمان خسته کننده (حالت مورد علاقه من).
  • برای عمق بخشیدن به یک تصویر – به خصوص وقتی چیزی که به عنوان کادر عمل می کند در فوکوس نباشد.
  • برای آوردن عناصر متضاد به تصویر بدون اینکه چیزی از سوژه کم شود.
  • برای ایجاد ساختار.

مرسوم است که کادر باید به وضوح جدا از سوژه باشد، به طوری که برای چشم گیج کننده نباشد. اما من به شما نشان خواهم داد که این کار را نیز انجام نداده ام، اما با این حال عکس هنوز هم خوب است. من هم به شما نشان خواهم داد که چطور از این تکنیک استفاده کنید و هم اینکه در چه جای دیگری می توانید آن را به کار ببرید – چطور اجازه دهید در توسعه تصاویرتان الهام بخش شما باشد.

قوانین برای پیروی کردن، تغییر دادن و شکسته شدن ایجاد شده اند

مانند هر چیزی که یک تکنیک یا قانون در نظر گرفته می شود، افراد نیز می توانند احساس بسیار پرشوری برای استفاده از آنها یا علیه استفاده از آنها داشته باشند.

من معتقدم که نباید از یک قانون بیش از حد استفاده کرد، چون در آخر تمام عکس های شما مثل هم به نظر خواهند رسید. اجازه ندهید قوانین شما را محدود کنند. آنها یک سکوی پرش عالی برای عکاسی شما، یا راهی برای کمک به تازه کردن دید شما هستند، تا بتوانید ترکیب بندی را به شیوه ای متفاوت آغاز کنید.

هنگامی که من داشتم این کار را شروع می کردم، سخت کار می کردم تا واقعا با تکنیک های ترکیب بندی کلیدی آشنا شوم، اما پس از مدتی، هنگامی که بر آنها مسلط شدم، شروع کردم به استفاده خودم از این تکنیک ها و توسعه سبک خودم.

من همچنین شما را تشویق می کنم که در مورد تمام این تکنیک ها و قوانین به عنوان فرصت هایی برای دیدن و یادگیری جهت سازماندهی کردن مولفه های داخل عکس های خود به طور متفاوت، فکر کنید. من در کارگاه های عکاسی خودم متوجه شده ام که یکی از سخت ترین کارها برای افراد این است که جهان را به مولفه های متعدد تجزیه (تقسیم بندی) کرده، و سپس یاد بگیرند چطور آن مولفه ها را سازماندهی کنند تا ترکیب بندی های قابل توجهی ایجاد کنند.

کادربندی طبیعی چیزی نیست که بتوان آن را بعدا به عکس اضافه کرد

کادربندی طبیعی یکی از سخت ترین قوانینی است که می توان به خوبی از آن استفاده کرد. من فکر می کنم افراد بسیاری از آن برای جالب تر کردن یک منظره یا صحنه کسل کننده استفاده می کنند. اما به نظر من، اگر سوژه شما کسل کننده است، هیچ تکنیکی نمی تواند به آن جذابیت ببخشد. کادربندی باید به عنوان یک مولفه جالب کننده اضافی مورد استفاده قرار گیرد – نه به عنوان پوششی برای یک صحنه غیر جذاب. در جستجوگر عکس گوگل کادربندی طبیعی (natural framing) را جستجو کنید، آن وقت متوجه منظور من خواهید شد.

من متوجه شده ام که این تکنیک باید به شیوه ای به کار گرفته شود که جذابیت عکس را بیشتر کند، و اینطور احساس شود که انگار یک بخش طبیعی از ترکیب بندی است.

«بهترین زمان برای کراپ کردن یک ترکیب بندی بد، قبل از فشار دادن دکمه شاتر است» – برایان پترسون.

اکنون وقت آن است که استراحت کنید، لذت ببرید، و با این تکنیک بازی و تمرین کنید!

ایجاد کادر خودتان

برای استفاده از این تکنیک، نیازی نیست که یک کادر در هر چهار طرف عکس خود داشته باشید – در واقع من به شما توصیه می کنم که این کار را نکنید. به طور کلی من فکر می کنم که برای چشم خیلی طبیعی تر و چشم نوازتر به نظر می رسد که کادر تنها دو یا سه طرف از تصویر را در بر بگیرد. اما مثل هر توصیه دیگری – از نظر و عقیده شخصی خودتان استفاده کنید.

عکس بالا احتمالا یکی از قدیمی ترین تعبیرهای من از کادربندی طبیعی است. همانطور که می بینید من از شاخ و برگ های بالا برای کادربندی طبیعی استفاده کردم و هر ۴ طرف کادر را در بر ندارند.

پنهان کردن آسمان خسته کننده

در عکس بالا من می خواستم گنبد براق و درخشان و خورشید در حال طلوع کردن را ثبت کنم. اما این برای ایجاد یک عکس جالب کافی نبود. یک آسمان نسبتا بی پایان هم وجود داشت، بنابراین من یک سیلوئت (ضد نور) از شاخه های درخت در بالای کادر اضافه کردم. به نظر می رسد که من از شاخه های درخت زیادی در ترکیب بندی های کادربندی طبیعی ام استفاده می کنم. در این مورد، من عاشق این هستم که آنها این الگوی زیبا، وحشی و بی نظم را در بالای آن گنبد بسیار تمیز و درخشان ایجاد کرده اند. سپس من این دسته کوچک برگ ها را در زیر اضافه کردم، که به تصویر تعادل بخشید.

من عاشق استفاده از مولفه های کادربندی ای هستم که بافت عالی دارند – باز هم می گویم که آنها به تصویر عمق می بخشند. فقط به یاد داشته باشید که کادر باید به خوبی ساختار یافته و تمیز باشد تا افراد بتوانند کاری که شما سعی دارید انجام دهید را ببینند. این عکس واقعا در مورد اَشکال متضاد ساده است – و با استفاده از کادربندی طبیعی یک عکس منظم خوب را ایجاد می کند، که از مولفه های در دسترس ساخته شده است.

بنابراین هنگامی که شما درکی از این مفهوم به دست آوردید، می توانید شروع به استفاده از این تکنیک به روش های دیگر کنید – از آن لذت ببرید!

دید بیننده نسبت به تصویر در کنترل شماست

کادربندی طبیعی روش بسیار خوبی است برای این که به یاد داشته باشید که دید بیننده نسبت به تصویر در کنترل شماست. مهم نیست عکس چقدر بزرگ باشد، چشم بیننده در لحظه اول تمام تصویر کامل را نخواهد دید. چشم بیننده به یک بخش کشیده شده و سپس بسته به این که مولفه ها در کجا قرار دارند، در اطراف تصویر حرکت خواهد کرد. کار شما به عنوان یک عکاس هدایت کردن چشم هاست.

لنزک: عکاس به کمک کادربندی طبیعی می تواند چشم بیننده را به سمت سوژه اصلی هدایت کند.

در اینجا سوژه کلیسای سنت پل، در مرکز تصویر است. اما در اطراف آن ساختمان ها، خیابان ها، ماشین ها، و غیره قرار دارند. وقتی شما برای اولین بار تصویر را می بینید، تمام آن جزئیات دیگر یکی شده، و یک کادر طبیعی برای کلیسا ایجاد می کنند. اما پس از آن به تدریج شما شروع به دیدن جزئیات می کنید، بنابراین تصویر تبدیل به یک چیز کاملا متفاوت می شود.

این عکس مثال خوبی است که شما چطور می توانید از کادربندی برای ایجاد نظم و ترتیب برای یک صحنه بسیار شلوغ استفاده کنید، و به بیننده راهی به سوی عکس بدهید. همچنین مثال خوبی از نحوه حرکت چشم شما در اطراف یک تصویر است.

کادر یک طرفه

ایجاد یک کادر یک طرفه امکان پذیر است، و خوب عمل می کند! در زیر، با وجود این که شاخ و برگ ها تنها در پایین عکس هستند، اما یک اثر پایه عالی ایجاد می کنند، و چشم ها را رو به بالا به سمت ماه و مجسمه آزادی می کشانند. بنابراین، به عقیده من، به اصول جذب و کشیدن چشم بیننده به سمت سوژه واقعی عکس پایبند است.

در عکس زیر شما کادربندی ای را خواهید دید که از گوشه عکس می گذرد. بنابراین هنوز هم چشم شما را به سمت سوژه می کشد – که خورشید در حال طلوع و پُل و برج ها است – اما کاملا لطیف است. من که می گویم پُل و برج ها در پایین عکس یک کادر طبیعی دوم نیز ایجاد کرده اند که خورشید را در بر می گیرد، شما چه فکر می کنید؟

هنگامی که من در حال گرفتن عکس هایی با آسمان بزرگ هستم – که سوژه مورد علاقه من است – کاری که اغلب انجام می دهم این است که مانند عکس بالا، وقتی اشیاء کوچک در آسمان ظاهر می شوند، عکس می گیرم. اگر شما از نزدیک نگاه کنید می توانید یک هواپیمای بسیار کوچک را ببینید. یا گاهی اوقات یک پرنده کوچک ظاهر می شود، یا یک شیء تصادفی دیگر. مردم اغلب از من می پرسند که چرا من آن را فتوشاپ نکرده ام، چون می تواند مانند یک تکه گرد و غبار یا یک اشتباه به نظر برسد، اما من عاشق این مولفه های تعجب آور کوچک هستم. فوق العاده است اگر جزئیات بسیار کوچکی در تصویر وجود داشته باشد که لایه های جذابیت را در عکس های شما ایجاد کند، بنابراین بینندگان شما در یک نگاه همه چیز را نمی بینند. (یا همانطور که هانری کارتیه برسون گفته است، «جزئیات انسانی کوچک می توانند تبدیل به یک موضوع مهم شوند.»)

این عکس دیگری است که واقعا کادربندی ظریف و نامحسوسی دارد. اما من فکر می کنم این عکس نشان می دهد که شما چطور می توانید با این ایده بازی کنید (و هیچ چیز جالب و سرگرم کننده تری از بازی با تمام این مفاهیم و ایده های مختلف، و تبدیل آنها به مفاهیم و ایده های شخصی خودتان وجود ندارد).

من به این عکس نگاه کردم و با خودم فکر کردم – وای، من تصویر سایه های افراد را با سایه های تاریک اطراف آن کادربندی کرده ام. این کاری است که کادربندی طبیعی به ما می گوید انجام دهیم –استفاده از یک کادر برای جلب توجه بیننده به سمت سوژه اصلی عکس.

از چندین کادر در یک تصویر استفاده کنید

من کمی نسبت به عکاسی از چیزهایی که در خیابان پیدا می کنم وسواس دارم. من عاشق عکاسی از هر چیز بسیار عادی ای هستم – مانند آدامس های جویده شده یا خطوط روی جاده، جدا کردن آنها از چارچوب گسترده تر خود، و بازی کردن با اَشکال آنها. این نیز راه دیگری برای کمک به آموزش شما برای تمرین تجزیه کردن دنیا به مولفه های متعدد است، به طوری که شما پس از آن می توانید شروع به سازماندهی آنها به شیوه ای سازنده تر کنید.

شما می توانید از این هم فراتر رفته و کادر را تنها بخشی از تصویر خود کنید، نه کل آن. حتی می تواند تنها اشاره ای (القایی) از یک کادر باشد، مانند کاری که من در اینجا انجام دادم.

من عاشق استفاده از پس زمینه های بسیار ساده با رنگ های قوی برای پرتره هایم هستم. دلیل آن این است که اولا، من می خواهم که پس زمینه حواس بیینده را از سوژه منحرف نکند، بنابراین یک پس زمینه ساده معمولا بهتر است. دوربین نمی تواند به راحتی لایه هایی را که ما با چشم های ۳D (سه بعدی) فوق العاده خود می بینیم بازسازی کند. بنابراین اگر برای مثال، شما یک سوژه را در مقابل یک جمعیت قرار دهید، یک تصویر مسطح بدون عمق به دست خواهید آورد.

به علاوه، من دوست دارم رنگ و بافت پس زمینه واقعا متناسب با سوژه باشد – شاید با لباس های آنها، ژست و حالت آنها و غیره. این عکس مثال خوبی از فلسفه من در مورد این موضوع است.

خب به موضوع کادربندی برمی گردیم! یکی از دلایل کلیدی که عکس بالا خوب از کار درآمده، بُعد اضافه شده از چند کادربندی است. بله، باز هم یک استفاده نه چندان مرسوم از آن، اما شما می توانید ببینید که شکل طاق زرد رنگ و نوارهای آبی در هر دو طرف یک ساختار عالی به عکس می بخشند و به تصویر فُرم می دهند. همچنین یک حس محدود کردن به سوژه می دهند، که تعادل خوبی به ژست قوی و با ابهت او می دهد. احساس محدود شدن چیزی است که شما می توانید به خوبی با کادربندی طبیعی آن را ایجاد کنید، و یک حس کنجکاوی به عکس ببخشید (از آنجا که ژست سوژه خیلی با ابهت و قوی است، شما نمی توانید او را محدود شده تصور کنید، اینطور نیست؟).

هر چیزی در کادر شما یک پیامی دارد

شما به عنوان عکاس باید مطمئن شوید که هر چیزی که در کادر قرار می دهید، همان چیزی را می گوید که شما می خواهید – که مولفه ها همه با هم کار می کنند تا ایده و احساسی که شما به دنبالش هستید را شکل دهند. اگر نمی دانید آن ایده و احساس قرار است چه چیزی باشد – تنها از خودتان بپرسید:

  • من در اینجا چه احساسی دارم؟
  • چه چیزی در این صحنه برای من جالب است؟
  • چرا این صحنه مهم است؟

اگر کار خود را درست انجام داده و یک عکس قوی ایجاد کرده باشید، اینها احساساتی هستند که شما از طریق تصاویر خود منتقل خواهید کرد.

در عکس زیر من آسمان خراش را با ساختمان های اطراف آن و یک نرده در امتداد پایین آن کادربندی کردم. این ریسک وجود دارد که همه این مولفه ها می توانند با هم قاطی شوند، اما آن آسمان آبی روشن یک فضای طبیعی در اطراف سوژه ایجاد کرده است.

به عنوان نکته آخر، من این تفکر هانری کارتیه برسون را دوست دارم:

«شما فقط باید زندگی کنید و زندگی به شما تصاویر را خواهد داد».

این راه خوبی برای زندگی کردن است.

من دوست دارم بدانم شما در مورد کادربندی طبیعی چه فکر می کنید – آیا شما از این تکنیک استفاده می کنید؟ در مورد نمونه هایی که من در اینجا ارائه داده ام چه فکر می کنید؟ در صورتی که قبلا از این تکنیک استفاده نکرده اید، آیا این مطلب الهام بخش شما برای آزمایش این تکنیک بوده است؟

درباره نویسنده: آنتونی ایپز (Anthony Epes) عکاسی است که آثار او به صورت بین المللی نمایش داده شده و منتشر شده است. او همچنین یک معلم است که راهنمایی ها و آموزش های عکاسی جامعی را به طور رایگان در وب سایت خود و در گاردین و هافینگتون پست منتشر می کند.

م

منبع

برگرفته از: digital-photography-school


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *