«نقد عکس» نام یکی از بخش های لنزک است. در بخش نقد عکس، که آخر هفته ها برگزار می شود، ما عکس ارسالی یکی از خوانندگان عزیزمان را منتشر می کنیم و از شما خواهش می کنیم که انتقادات سازنده خود را در مورد آن مطرح نمایید. این یک راه عالی برای یادگیری بیشتر در مورد عکاسی، مطرح کردن دیدگاه ها و نقد شدن عکس خود شماست. در ادامه از شما برای شرکت کردن در این بخش و مطرح کردن نظرتان در مورد عکس نقد شماره ۱۳۲ دعوت می کنیم.
قوانین ساده این بخش
- گاهی ما عمدا عکس هایی که بی عیب نیستند را انتخاب می کنیم، پس لطفا با انتقادات سازنده خود به دوستانتان کمک کنید
- آزادانه هر نصیحتی که می دانید مفید است را مطرح کنید – ترکیب بندی، نورپردازی، ویرایش و…
کاندید این هفته بخش نقد عکس (برای مشاهده سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید):
عکس
مشخصات عکس :
- دیافراگم: f/5.6
- سرعت شاتر: ۱/۶۰sec
- حساسیت سنسور: ISO-1600
عکاس: آقای علی امیری
قصد داشتید چه چیزی را به تصویر بکشید؟
تلاش برای رهایی.
لطفا نظر خود را در قسمت نظرات، پایین همین صفحه، مطرح نمایید. شما چگونه چنین صحنه یا عکسی را به طور متفاوتی به تصویر می کشیدید؟ تشکر فراوان از همه عزیزانی که هفته گذشته در این بخش دیدگاهشان را مطرح نمودند.
سازنده ترین نظرات در سایت به شکل برجسته ای نمایش خواهند یافت. شما هم می توانید با کلیک روی این لینک عکس خود را برای بخش نقد ارسال نمایید.
مروری بر نقد عکس هفته گذشته
یکی از دیدگاه های برجسته هفته گذشته: Najafian: با سلام و درود به هنرمند عزیز.به نظر من کل جزئیات عکس که نقش اصلیش رو پیره زن به عهده داره نشونه سادگی وقدیمی بودنه که با تمام فرسودگیشون حس قوی ای دارن ، فقط لوله گاز جلو سر پیر زن یک لحظه افکار بیننده رو عوض میکنه و حس سادگی رو کم رنگ میکنه .کادر بندی و قرار گرفتن جای درب وپنجره مخصوصا تالار سمت چپ میتونستن در وضعیت بهتری قرار بگیرن. اما چیزی که خیلی قوی و تاثیر گذاره ،خط بصریه که از دید و زاویه نگاه پیر زن ایجاد شده و بیننده رو کنجکاو میکنه . اون سنگ سمت راست هم اینو بیاد من میاره که ، هرچه سنگه مال پای لنگه…. با آرزوی موفقیت وتبریک به خاطر دید قشنگ هنرمند عزیز.
لنزک: نقد فوق یکی از نقد های برجسته مطرح شده در هفته گذشته می باشد. ما سعی می کنیم هر هفته یکی از نقد های سازنده خوانندگان عزیزمان را در این قسمت معرفی کنیم، اما قطعا قضاوت در مورد «برجسته ترین» نقد بر عهده شما است. از این رو توصیه می کنیم شما نیز تمامی این نقد ها را مطالعه بفرمایید. برای مطالعه تمامی نقد های مطرح شده در هفته گذشته، روی عکس فوق کلیک کرده و به پایین صفحه مراجعه نمایید.
۱۸ تیر ۱۳۹۵
به نظرم اینکه همه ماهیها سرشون اینوره و بدنشون اونور کاملا نشون میده که این عکس یک عکس تصنعیه.ولی اگه فقط یه ماهی در فضای بین دوطرف تور گیر کرده بود میشد فکر کرد که تور در اون قسمت سوراخ بوده و اون ماهی خوش شانس بوده که امکان رهایی با کمی تلاش داره.در شرایط موجود فک کنم اگه ماهیگیر این تور رو بندازه دور به نفعشه.به علاوه بلور کردن عکس باید دلیلی داشته باشه که اصلا دلیلش مشخص نیست. و اینکه کاملا ناشیانه اینکار انجام شده.ولی ایده رو خیلی دوست داشتم.
۱۶ خرداد ۱۳۹۵
نقد آقای دادور بسیار عالی بود
۱۵ خرداد ۱۳۹۵
بنظر من نیازی به مات کردن حاشیه تصویر و برجسته کردن مرکز تصویر نبود چون همه قسمتهای تصویر مفهوم موردنظر عکاس را به یک میزان بیان میکنند و از این جهت مرکز عکس بیان رساتری یا نقش برجسته تری در انتقال مفوم نسبت به حواشی آن ندارد و حتی مات شدن حاشیه سمت راست عکس و اولین ماهی بنظرم کمی عکس را مخدوش کرده و از گویایی آن کم کرده است.(البته از طرفی بنظر من ماهی هایی که جهتشان به سمت بالا و گوشه سمت چپ و بالای تصویر است حالت بهتری برای بیان رهایی دارند و اگر عکاس تمایل به هایلات کردن قسمتی از عکس داشته باشد این قسمتها انتخاب مناسبتری بودند ولی در کل بنظرم نیازی به برجسته شدن قسمت خاصی از عکس نبود!) مورد دومی که به ذهن من میرسه اینه که شاید اگر قسمتهای بعد از سیم ها(حصار!) رنگی بود به طرز بهتری تضاد بین رهایی و در حصار بودن رو نشان میداد در حالیکه عکاس با مات کردن دنیای به اصطلاح آزاد (و از طرفی شفاف ساختن مرکز تصویر که همان دنیای دربند است ) مقداری متناقض عمل کرده. چرا که تصویر آزادی باید شفاف و روشن و رنگی باشد که با مفهوم آن هماهنگی بیشتری دارد و در مقابل آن زندانی بودن کدر و بی رنگ و بی روح است .مورد بعدی درمورد زاویه عکس هست: بنظر من اگر بجای اینکه عکس از سمت “معرف رهایی” گرفته شوداز سمت “معرف در بند بودن” به تصویر کشیده میشد باعث میشد تلاش برای رهایی واضح تر شود چون در اینحالت خود بیننده هم در قسمت داخل حصار قرار گرفته و مبتوان گفت که در اینحالت عکاس بیننده را زندانی کرده ودر هر انسانی که زندانی باشد میل به رهایی و تلاش برای به دست آوردن آن هم هست که نتیجتا در اینحالت بیننده همراهی و هم حسی بیشتری با مفهوم عکس و میل به رهایی برقرار خواهد کرد در حالیکه از این زاویه ای که عکس گرفته شده بیننده فقط نظاره گر تلاش موجودات دربند برای رهایی است.
۱۵ خرداد ۱۳۹۵
هر شاتری که به قصد ثبت عکسی به فشار می آید به نظر من قابل تقدیر است. شکی نیست که تلاش زیادی برای ثبت عکس توسط عکاس شده است. عکس آنچنان که بایدحس رهایی را القا نمی کند به نظر شبیه گیر افتادن وال ها در ساحل می باشد اینکه این ور تور آزادی است و یا آن ور تور ، اصلا در عکس مشخص نیست. به جز ماهی ها، دلیلی مبنی بر در آب بودن حس نمی شود. بنظر فوکوس بر روی ماهی وسط و وضوح آن از طریق دوربین نباشد بیشتر ماهیت فتوشابی دارد. شاید کمی پیچش تور عکس را قوی تر نشان می داد ضمنا اثر انگشت عکاس بر ماهی ها قابل رویت است!(شوخی)
نقد کردن آسان است خصوصا اینکه نقاد عکاس خوبی نباشد. با عرض پوزش از علی آقای امیری و تشکر از ایشان و سایت لنزک
۱۵ خرداد ۱۳۹۵
عیبی نمیشه گرفت . عالیه
۱۴ خرداد ۱۳۹۵
عکس جذابیه…
در طول روز در اطراف خودمان، در صفحات اینترنت و قاب تلویزیون تعداد زیادی عکس میبینیم که از کادر بندی مشابه و تکراری استفاده میکنند. بزرگترین نقطه قوت این عکس ، همین کادر بندی نسبتا جدید آن است.
کلیت طیف خاکستری در عکس فضایی خسته کننده،سرد و در یک کلام مرده را تداعی میکند که با موضوع عکس همخوانی دارد.
اما کادر بندی میتوانست کمی بهتر باشد اگر کمی رنگ ماهیهای بیشتر به تاریکی میرفت و قاب کمی بیشتر به قاب استاندارد مستطیلی نزدیک تر بود ؛وزن سوژه (ماهی) و بخصوص چشمهایش بیشتر میشد و تعادل نسبی افقی در طیف رنگ ایجاد میشد و علاوه برآن سوژه از حالت محو بودن در فضای پشت خود خارج میشد. حتی اگر کمی تعداد ماهی ها در عکس کمتر میشد علاوه بر احساس سردی مرگ ،تنهایی هم اضافه میشد که ترکیب مفهومی جالبی برای عکس بود…بعلاوه با اینکار عکاس میتوانست دیافراگم را کمی بیشتر باز کند تا تور ماهیگیری در فضای اطرافش محو شود …
اما علی الحساب در این عکس کمبود فضای روشن در سمت چپ عکس بخوبی احساس میشود….