۲۱ درس عکاسی پرتره از عکاسان بزرگ – قسمت دوم

من عکاسی پرتره را در کلاس درس، کتابخانه، یا کارگاه یاد نگرفتم. اکثر چیزهایی که من یاد گرفتم از مطالعه آثار قهرمانانم، تلاش برای فهمیدن این که چرا تصاویر آنها را دوست داشتم، و سپس پا گذاشتن در جای پای آنها، به دست آمده است. در این مقاله، من قصد دارم ۲۱ نکته، تکنیک، ترفند، و هک عکاسی که از ۲۱ نفر از آنها (مردان و زنانی که آنها را بزرگترین عکاسان پرتره در کل تاریخ می دانم) یاد گرفته ام را به شما ارائه دهم. در قسمت دوم و پایانی این مقاله، ۱۱ درس و نکته عکاسی مهم دیگر را می آموزید که می توانند در پیشرفت عکاسی شما تاثیرگذار باشند.

برای مطالعه ۱۰ نکته اول:

«اینجا کلیک کنید و به قسمت اول این مقاله» مراجعه نمایید.


و اما ۱۱ درس و نکته باقی مانده:

۱۱

دین کالینز (Dean Collins): نورپردازی تنها وابسته به اصول است (حتی موارد پیشرفته!)

دین کالینز (Dean Collins) شاید تاثیرگذارترین مربی نورپردازی در طول تاریخ بود. من حدود ۲۵۰ دلار برای DVD های او پرداخت کردم. و این بهترین پولی بود که تا به حال برای آموزش عکاسی ام خرج کردم. او یک جادوگر تکنیکی بود که می توانست به انگلیسی ساده صحبت کند. و تصاویر خوبی می گرفت.

دین به من نشان داد که تسلط بر تنها چند مفهوم پایه (مانند کنترل اندازه منبع نور) به من این امکان را می دهد تا تصاویری را ایجاد کنم که در ذهنم می دیدم – حتی اگر جدیدترین و بهترین تجهیزات را نداشتم.

و دین در فیلم های آموزشی خود از هیچ تعدیل کننده نور فانتزی استفاده نکرده است. او به معنای واقعی کلمه پارچه را با گیره به یک لوله PVC وصل کرد و با یک استروب انواع مختلف نور را ایجاد کرد.

این کار الهام بخش من برای استفاده از یک پارچه پخش کننده نور در محل جلسات عکاسی ام به جای چتر و سافت باکس بود. خیلی جذاب نیست، اما جواب می دهد.

عکس از مایکل کومو

۱۲

گرِگ گورمن (Greg Gorman): سایه و رمز و راز مهم هستند

عکس از مایکل کومو

گرگ گفته است:

«برای من، یک عکس زمانی موفق ترین عکس است که به همه سوالات پاسخ ندهد، و چیزی برای خواستن باقی بگذارد.»

همانطور که قبلا اشاره کردم، اغلب به عکاسان پرتره تازه کار یاد داده می شود که از نور سخت، و در نتیحه از سایه، اجتناب کنند.

سایه ها قوی تر از چیزی هستند که ممکن است تصور کنید. آنها به پرتره های شما رمز و راز، حالت سه بُعدی، و یک حس زمان و مکان می دهند. تمام این عوامل کنجکاوی را برمی انگیزند، که یک عامل کلیدی در زنده کردن تصاویر شما است.

و یک دلیل که من عاشق پرتره های گرگ گورمن هستم، استفاده زیبا از سایه های عمیق، به ویژه در کمپین های تبلیغاتی پیشگامانه او برای l.a. Eyeworks است.

در واقع، پرتره های دهه ۸۰ و دهه ۹۰ او هنوز هم حس تازه بودن دارند، چون او گرایش استفاده از نور تخت و کسل کننده را باب کرد.

من فکر می کنم علت آن این است که سایه ها توجه شما را جلب می کنند و باعث می شوند بیشتر در مورد آنچه که در تصویر در جریان است فکر کنید.

۱۳

آنی لیبوویتز (Annie Leibovitz): از خانواده خود عکس بگیرید (یا هر خانواده ای که به آنها برمی خورید!)

عکس از مایکل کومو

من از کلاس آنی لیبوویتز (Annie Leibovitz) ناامید شدم، اما یک چیزی ذهنم را درگیر کرد: این که چقدر به عکاسی خانوادگی علاقه مند است. و اگر کتاب فوق العاده او به نام «در محل کار (At Work)» را خوانده باشید، می بینید که برخی از بهترین پرتره های او مربوط به اعضای خانواده اش هستند.

در واقع، پرتره آنی از دخترش سارا کامرون لیبوویتز یکی از زیباترین تصاویر کودکی است که من تا به حال دیده ام.

همانطور که شما به عنوان یک عکاس پرتره تجربه بیشتری به دست می آورید، متوجه خواهید شد که به تصاویر خانوادگی بیش از هر چیز دیگری بها می دهید – حتی اگر از خانواده شخص دیگری باشند.

تنها تجربه ارزشمند من از سفر عکاسی پرتره خودم، عکاسی از یک نوزاد تازه متولد شده در اولین روز ورودش به خانه بود.

این کار را امتحان کنید – عاشقش می شوید.

۱۴

دیوید بیلی (David Bailey): سرهایشان را قطع کنید! (خب، بعضی از آنها را)

دیوید بیلی یکی از بزرگترین عکاسان پرتره و مُد اهل انگلستان است. بیلی یک درس ساده در مورد ترکیب بندی به من یاد داد: از قطع کردن سر سوژه نترسید.

اگر آثار دیوید، به خصوص عکس های سر و شانه و تصاویر زیبایی (beauty pictures) او را بررسی کنید، خواهید دید که گاهی اوقات قسمت بالای سر سوژه خود را قطع می کند.

این به دو دلیل ساده تکنیک ترکیب بندی موثری است. اول این که غیرمعمول است و عکاسان کمی این کار را انجام می دهند.

و دوم، یک حس نزدیکی و صمیمیت به تصویر می دهد. اگر شما آنقدر نزدیک به یک شخص بایستید که نتوانید بالای سرش را ببینید، در فضای شخصی او قرار دارید.

جالب است که دیوید گفته:

«من به ترکیب بندی یا هر چیزی مانند آن اهمیت نمی دهم. من فقط می خواهم احساسات شخص در تصویر دیده شود.»

و جالب است که او احساساتی که به دنبالش است را از طریق این تکنیک ترکیب بندی ساده به دست می آورد!

۱۵

مری الن مارک (Mary Ellen Mark): یک احساس لطیف می تواند قدرتمندترین حس باشد

«من فقط به افرادی که در حاشیه هستند علاقه دارم. من با افرادی که بهترین فرصت ها را در جامعه در اختیار نداشته اند، احساس نزدیکی می کنم. کاری که من بیش از هر چیزی می خواهم انجام دهم، اعلام وجود آنهاست.»

من مدتها پرتره های مستند مری الن مارک فقید را تحسین می کردم. مری به دلیل احساس لطیف و در عین حال قوی خود متمایز است. اکثر عکاسان پرتره نمی توانند چنین مسیر ظریفی را طی کنند، اما او این کار را به طور مداوم انجام می داد.

شما این حس را پیدا می کنید که سوژه های او، حتی افراد کاملا غریبه، به او اعتماد کامل داشتند. و اگرچه مطمئن نیستم، اما این احتمالا نتیجه ذات مهربان و دوستانه، و همچنین نگاه او برای انتخاب سوژه است. به نظر می رسد که او افرادی که هاله ای از آسیب پذیری داشتند را کنکاش و تعمق می کرد. و مهم تر این که از آنها با احترام و وقار عکس می گرفت.

تراژدی باعث ایجاد عکس های جالبی می شود. فقط به خاطر داشته باشید که تراژدی ای که از آن عکس می گیرید، واقعیت زندگی شخص دیگری است – چیزی که من قبلا فراموش کرده بودم.

۱۶

فرانک دبلیو اوکنفلز سوم (Frank W. Ockenfels III): فراموش نکنید که بازی کنید!

فرانک اوکنفلز یکی از برترین عکاسان تجاری تحریریه یا ادیتوریال (Editorial Commercial) در جهان است. او شاید این روزها بیشتر برای پوسترهای نمادین فیلم و سریالش شناخته شده است. او برای همه چیز از سریال Breaking Bad گرفته تا Mad Men، Daredevil، Thor، Men in Black 3 و… عکس گرفته است.

اما آنچه که در مورد فرانک واقعا باورنکردنی است، حس بازی اوست. نگاهی به عکس های اینستاگرام او بیاندازید، یک دانشمند دیوانه در حال کار را خواهید دید، که با انواع فیلم، دوربین ها، رنگ، تکنیک های نورپردازی، و حتی کلاژها و رسانه های ترکیبی بازی می کند. و من هیچ وقت ندیده ام که چنین طیف گسترده ای از عکاسی تجربی هنوز هم مانند بخشی از یک کل منسجم احساس شود.

او به من یاد داد تا چیزهای جدید را به یک دلیل مهم امتحان کنم – تا ببینم چه اتفاقی می افتد.

۱۷

متیو رولستون (Mattew Rolston): کمی رنگ به تصاویر سیاه و سفید خود اضافه کنید

عکس از مایکل کومو

در کنار هرب ریتز و گرگ گورمن، که قبلا در این مقاله مطرح شدند، متیو رولستون یکی از سه پادشاه عکاسی پرتره در کالیفرنیاست.

من عاشق پرتره های سیاه و سفید کلاسیک دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ او از افراد مشهور هستم، که اغلب تُن آنها را گرم یا سرد می کرد.

یک تصویر سیاه و سفید دارای تُن رنگ باعث می شود شما بایستید و کمی بیشتر به آن خیره شوید، شاید به این دلیل که آنها مطابق با سبک مرسوم نیستند.

با این حال، اگر یک کار باشد که من دوست داشته باشم انجام دهم، این است که برخلاف گرایشات عکاسی پرتره متداول عمل کنم!

۱۸

دایان آربوس (Diane Arbus): در انتخاب سوژه های پرتره خود شجاع باشید

من واقعا تحت تاثیر دایان آربوس قرار نگرفتم (حداقل نه به طور مستقیم – هرچند او تاثیر زیادی بر ریچارد آودون گذاشته بود، که عکاس الهام بخش شماره ۱ من است). اما من جسارت او را به عنوان یک عکاس دوست داشتم، به خصوص وقتی صحبت از پرتره های خیابانی اش می شد. دایان بسیار مجذوب مستضعفین بود، و کار او یک حس غم انگیز و دلسوزانه دارد.

متاسفانه، پرتره های خیابانی من همیشه در سمت امن بوده اند. ای کاش بیشتر شبیه دایان آربوس بودم، و در انتخاب سوژه هایم کمی شجاع تر.

۱۹

مکس وادوکول (Max Vadukul): تخیلات سوژه خود را به کار بیاندازید

من عاشق کار پرتره و مُد مکس وادوکو هستم. مکس به من یاد داد که بسیار مهم است با پرسیدن سوالات جالب (و گاهی اوقات مسخره) تخیل سوژه خود را به کار بیاندازید.

انتظار نداشته باشید که افراد به سادگی حالت های چهره خود را نشان دهند. کاری کنید که چیزی را احساس کنند. از این گذشته، بهترین راه برای نشاندن لبخند بر لب کسی این است که او را بخندانید.

وقتی تخیل سوژه شما وحشی شود، به طور طبیعی سرزنده می شود، و دیگر نمی تواند مصنوعی و غیر واقعی باشد.

بیشتر بخوانید: ۴۳ راه نشاندن لبخند بر لب و ژست دهی طبیعی در عکاسی پرتره

۲۰

آرنولد نیومن (Arnold Newman): با پس زمینه خود گرافیکی باشید!

آرنولد نیومن به عنوان یک عکاس پرتره استعدادهای زیادی داشت. اما چیزی که برای من برجسته تر است، توانایی او برای قرار دادن سوژه هایش در پس زمینه های پیچیده و گرافیکی بود، بدون این که احساس اجبار کنند.

نیومن به شدت تحت تاثیر نقاش هلندی، پیت موندریان (Piet Mondrian) قرار گرفته بود، که یک روش غیرمعمول و تقریبا ریاضیاتی برای ترکیب بندی نقاشی های انتزاعی داشت. آنها تقریبا شبیه پازل هایی بودند که با دقت ساخته شده اند. پرتره های نیومن نیز همان جلوه را داشتند. آنها کمی غیرمعمول و عجیب، اما در عین حال کاملا منطقی به نظر می رسیدند.

۲۱

فیل بورگس (Phil Borges): استودیوی شما می تواند هر جایی روی این کره خاکی باشد

عکس از مایکل کومو

فیل بورگس یک عکاس پرتره مستند متخصص در زمینه فرهنگ های بومی و قبیله ای است. اما فیل یک عکاس معمولی نیست.

او در واقع یک چیدمان نورپردازی کامل را با خود حمل می کرد تا بتواند نورپردازی سبک استودیویی را در هر نقطه از جهان، به ویژه تبت ایجاد کند.

او با پذیرفتن دردسر حمل تجهیزات نورپردازی به محل عکاسی، توانست پرتره های واقعا منحصر به فردی را ثبت کند. و فیل یکی از منشأ الهامات اصلی پشت یک پروژه پرتره است که دارم روی آن کار می کنم، که در آن استودیوهایی را در خیابان های شهر نیویورک برپا می کنم.

نویسنده: مایکل کومو (Michael Comeau)


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *