ترکیب بندی یک هنر و همچنین یک علم است. این موضوع چیزی نیست که بتوان، مثل رابطه بین دیافراگم و سرعت شاتر یا فهمیدن فاصله ابر کانونی، آن را آموزش داد. و اما در این مطلب لنزک لیستی از سوالات مهم هنگام ترکیب بندی عکس را آماده کرده ایم، که پاسخ دادن به آن ها و رعایت این نکات می تواند به کادربندی شما کمک کند. در ادامه مطلب با ما همراه شوید.
برای شروع از چه چیزی عکس می گیرید؟
«ورودی اشتباه، خروجی اشتباه می دهد» یک ضرب المثل قدیمی در برنامه نویسی کامپیوتر است که در مورد عکاسی نیز صدق می کند. اگر سوژه شما برای شروع کسل کننده و غیر الهام بخش باشد، حتی یک ترکیب بندی بی عیب و نقص نیز تفاوت چندانی ایجاد نخواهد کرد.
یک درب گاراژ، درب گاراژ است. مگر این که شما عمدا سعی کنید مینیمالیست (ساده گرا) باشید که در آن صورت یک درب گاراژ خاص و زیبا خواهد بود…
آیا جوهره یک صحنه را می گیرید؟
به تصویر کشیدن یک منظره گسترده می تواند سخت باشد، به خصوص اگر شما یک لنز اولترا واید نداشته باشید. بنابراین به جای تلاش برای ثبت کل یک خط ساحلی باشکوه، به دنبال چند عنصر باشید که زیبایی آن را خلاصه کرده، و به خوبی تعادل ایجاد می کنند.
مثل تجمع امواج در اطراف صخره ها، یک چشم انداز گرفته شده از روی زمین (از پایین) از سنگریزه های جذاب ساحل با صخره های پشت سر، یک غروب خورشید خاص زیبا بر روی دریا.
آیا از یک سه پایه (یا حداقل نوعی پشتیبان) استفاده می کنید؟
ترکیب بندی خوب چیزی جز تمرکز حواس نیست – فکر کردن با دقت در مورد این که چرا دارید از این سوژه خاص عکس می گیرید و چه چیزی را در کادر می گنجانید.
بنابراین استفاده از یک سه پایه را در نظر بگیرید، به خصوص برای عکاسی از مناظر یا گیاهان، چراکه این کار از سرعت شما کاسته و شما را تشویق می کند تا زمان بیشتری را صرف تصمیم گیری در مورد این مسئله کنید که چه عناصری را، و به چه ترتیبی، در عکس بگنجانید.
آیا می توانید الگوها و اَشکال گرافیکی را ببینید؟
الگوها و شکل های جذاب، همه در اطراف ما وجود دارند، و نقشی اساسی در بسیاری از ژانرهای مختلف عکاسی، از مناظر گرفته تا معماری و اشیاء بی جان، ایفا می کنند.
ببینید آیا می توانید برخی از الگوهای جالب را در منظره، یا خطوط ساختمان ها، یا حتی چهره یا لباس افراد قرار دهید. حتی عکاسان ورزشی سعی می کنند با به تصویر کشیدن حرکت بدن بازیکن (ها)، شکل های گرافیکی زیبایی را به عکس های خود اضافه کنند.
آیا قوانین را قبل از شکستن آنها می دانید؟
قانون یک سوم ممکن است خیلی قدیمی به نظر برسد، اما درست مثل ورزش، شما تنها زمانی می توانید از قوانین کلاسیک این روش فراتر بروید، که بدانید چه هستند. در غیر این صورت، سرسری کار می کنید و پایه ضعیفی برای شروع دارید.
بنابراین درحالیکه نباید همیشه با وسواس از قانون یک سوم یا خطوط هدایتگر استفاده کنید، آنها را به این خاطر نادیده نگیرید. برای به دست آوردن یک تصویر خاص، آن قوانین باید به خوبی عمل کنند. به جای قوانین، به آنها به چشم ابزاری در «جعبه ابزار ترکیب بندی» خود نگاه کنید.
آیا دوربین صاف است؟
اکنون اجازه دهید به مسئله گرفتن عکس برسیم. اولین چیزی که باید بررسی شود این است که آیا دوربین را صاف نگه داشته اید؟ یا اینکه آیا بر روی سه پایه تراز است؟ این نکته ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما عکس های ضعیف اینچنینی رایج هستند.
مطمئنا، شما می توانید تصویر را در نرم افزار کراپ کرده یا صاف کنید، اما ممکن است در نهایت برخی از بخش های مهم تصویر را از دست بدهید. بررسی کنید که همه چیز میزان است و خطوط مشبک (grid) را بر روی ال سی دی دوربین روشن کنید تا در صورت لزوم به شما کمک کند.
آیا پس زمینه را بررسی کرده اید؟
پیدا کردن یک سوژه عالی تنها بخشی از مبارزه است. بعد از آن شما باید از خودتان بپرسید که آیا دارید از آن در مقابل بهترین پس زمینه ممکن عکس می گیرید؟
نسبت به وسایل حواس پرتکن خیابان، مانند صندوق ها یا کامیون های پارک شده، یا شاخ و برگ زشت یا شاخه هایی که ذهن را از یک سنجاقک زیبا منحرف می کنند، هوشیار باشید.
تنها چند قدم به چپ یا راست رفتن می تواند پس زمینه بسیار تمیزتری به شما بدهد. اگر نمی توانید کار چندانی برای پس زمینه بکنید، با یک دیافراگم باز تر عکس بگیرید یا از یک لنز بلند استفاده کنید تا حداقل حواس پرتکن های پس زمینه تار شوند. عکاسان ورزشی از این تکنیک زیاد استفاده می کنند.
آیا هر چهار گوشه کادر را بررسی کرده اید؟
این یک نکته کلاسیک حرفه ای دیگر است. قبل از فشردن دکمه شاتر، به سرعت هر چهار گوشه کادری که در منظره یاب می بینید را به طور اجمالی بررسی (اسکن) کنید.
اگر متوجه چیزهایی شدید که نباید آنجا باشند، و می توانند حواس بیننده را پرت کنند، سعی کنید آنها را حذف کرده یا خودتان جا به جا شوید.
برای مثال، اگر یک پیشخدمت دائما در عکس های شما از یک زوج در مراسم عروسی ظاهر می شود، محترمانه از او بخواهید تا چند لحظه از سر راه کنار برود.
آیا چیز حواس پرت کننده ای در مورد سوژه وجود دارد؟
قبل از گرفتن عکس، نزد عروس و داماد بمانید و بررسی کنید که در بهترین حالت خود به نظر می رسند.
آیا کراوات شل نیست یا موها پریشان و به هم ریخته نیستند؟ آیا آنها به شیوه ای ناشیانه یا ناراحت ایستاده اند؟ آیا بینی عروس خط صورت او را می شکند، و باعث می شود بزرگتر از حد واقعی به نظر برسد؟
این پرسش ها را می توان در مورد عکاسی سفر و مستند نیز به کار برد، اما عقل سلیم در اینجا می گوید که: اگر شما دارید از یک شخص بی خانمان عکاسی می کنید، به ناچار کمی ژولیده به نظر می رسد و این یک بخش ضروری از حقیقت تصویر است.
آیا بیش از حد متکی بر کراپ کردن هستید؟
کراپ کردن دوست خوبی است اما وقتی بحث ترکیب بندی مطرح باشد، یک دشمن خطرناک است. به عنوان مثال، قطعا دفعاتی در عکاسی خیابانی یا مستند وجود دارد که در آن شما همیشه نمی توانید پس زمینه را کنترل کنید و ممکن است کمی کراپ کردن ضروری باشد.
اما همیشه بر کراپ تکیه کردن شما را تنبل خواهد کرد. اگر مجبورید کراپ کنید، مطمئن شوید که عناصر در کادر هنوز با هم در تعادل هستند، و خیلی تنگ (از نزدیک) کراپ نکنید.
به عنوان مثال، برای یک جسم در حال حرکت، مانند یک ماشین یا پرنده، فضا باقی بگذارید تا در کادر حرکت کند. به یاد داشته باشید که برخی از عکاسان خبری بزرگ، مانند مری الن مارک، هیچ وقت کراپ نمی کردند.
منبع
برگرفته از: Digital Camera World
۲۴ اسفند ۱۳۹۴
سایتی خیلی خوب و با محتوا دارید. آرزوی موفقیت بیشتر برای شما دارم.
۶ دی ۱۳۹۴
سلام متشکرم از راهنمایی خوب شما عالی بود