اولین تجربه من در عکاسی یک کلاس عکاسی با فیلم سیاه و سفید در دبیرستان بود. هر هفته یک حلقه فیلم به ما می دادند و می گفتند «بروید از یک چیز جذاب عکس بگیرید». هرچند یادگیری عکاسی با یک دوربین تمام دستی با تکنولوژی بسیار پایین، در عکاسی دیجیتال چندان مفید واقع نشد و وقتی که من به عکاسی دیجیتال پرداختم باید همه چیز را از نو یاد می گرفتم (سلام مُدهای نورسنجی، فوکوس دکمه عقب، و جبران نوردهی!)، اما یکی از مهم ترین چیزهایی که اولین کلاس عکاسی سیاه و سفیدم به من یاد داد، اهمیت ثبت احساسات در عکاسی بود.
تد گرانت – یک عکاس خبری کانادایی فوق العاده – گفته است «وقتی شما به صورت رنگی از افراد عکس می گیرید، در واقع از لباس های آنها عکس می گیرید. اما وقتی به صورت سیاه و سفید از آنها عکس می گیرید، از روح آنها عکس می گیرید!». اگرچه من قطعا عکس های رنگی زیادی دیده ام که احساسات را به زیبایی ثبت کرده اند، اما حرف گرانت را هم خیلی قبول دارم.
سیاه و سفید، تصویر را به المان های بنیادین و اصلی تقلیل می دهد
به یک معنا، عکاسی سیاه و سفید تمام چیزهای اضافی را می کاهد، و شما را وادار می سازد تا در مورد چیزهایی مثل کنتراست و احساسات، به شیوه ای که وقتی همیشه به صورت رنگی عکاسی می کردید مهم نبوده است، فکر کنید. چه از عمد باشد و چه نباشد، استفاده از رنگ و لوازم عکاسی به عنوان نوعی پشتیبان در عکاسی می تواند آسان باشد. من عاشق عکس یک کودک نوپا هستم که یک آب نبات رنگارنگ گنده را درست مانند شخص کناری خود لیس می زند. اما گرایش و توجه به تصاویری مانند آن گاهی اوقات می تواند به خاطر رنگ تصویر باشد، نه احساسات آن.
شروع با عکاسی سیاه و سفید به من یاد داد که ست کردن لباس ها به بهترین شکل، یا آویزان کردن یک لوستر با رنگ های روشن از یک درخت در جنگل کافی نیست. این کافی نیست که یک نفر را جلوی یک پس زمینه زیبا قرار دهید و به او بگویید لبخند بزند. عکس های مسحور کننده کاری بیش از این انجام می دهند. آنها یک نگاه اجمالی به آنچه که شخصی که از او عکس گرفته شده دقیقا در آن لحظه احساس می کند، به شما می دهد.
چالشِ فقط سیاه و سفید
اگر شما تا به حال تجربه عکاسی منحصرا به صورت سیاه و سفید را نداشته اید، من شدیدا توصیه می کنم یک بار آن را امتحان کنید. اکثر دوربین های دیجیتال قابلیت عکاسی سیاه و سفید در دوربین را دارند (دفترچه راهنمای دوربین خود را ببینید). این تمرین واقعا خوبی است برای این که گاهی اوقات خودتان را مجبور به انجام این کار کنید. یکی از دوستانتان را همراه خود ببرید، و ۵۰ یا ۱۰۰ عکس سیاه و سفید بگیرید.
من عکاسی به صورت سیاه و سفید در داخل خود دوربین را برای این تمرین توصیه می کنم، چون این کار رنگ را به طور کامل از معادله حذف می کند. این راه سریع و آسانی است برای این که ببینید کدام تصاویر در حالت سیاه و سفید موفقیت آمیزند، و کدام یک نیستند. همچنین به مغز شما کمک می کند تا یاد بگیرد به صورت سیاه و سفید «فکر کند». هنگامی که شما این تمرین سریع را تکمیل کردید، نگاهی به تصاویر خود بیاندازید. آیا تصاویر سیاه و سفید شما محسور کننده اند؟ اگر اینطور نیست، یکی از دلایل آن ممکن است این باشد که تصاویر فاقد احساس هستند.
احساس بخشیدن به تصاویرتان
به عنوان یک عکاس، هیچ علم دقیقی برای ثبت احساس در عکس های شما وجود ندارد. بعضی از کودکان به طور طبیعی تاثیر گذار، و بعضی از زوج ها به طور طبیعی با محبت هستند. افراد دیگر ممکن است به کمی کمک برای راحت بودن نیاز داشته باشند تا خودشان را در جلوی دوربین ابراز کنند. مثل همیشه، ایجاد رابطه با افرادی که از آنها عکس می گیرید، قبل و در طول جلسه عکاسی، تاثیر زیادی در کمک به آرام شدن و احساس راحتی آنها خواهد داشت.
سوژه های شما بازتابی از شما خواهند بود
طبق تجربه من، کلید ثبت احساسات این است که به سوژه های خود کمک کنید تا دقیقا همان احساسی را داشته باشند که شما سعی دارید در طول جلسه عکاسی ثبت کنید. یک نکته ساده و موثر این است که به یاد داشته باشید انسان به طور طبیعی از احساسات و نگرش های کسانی که در اطرافش هستند تقلید می کند. به عنوان عکاس، اگر شما خندان وارد جلسه شوید و شوخی کنید، احتمال خیلی بیشتری وجود دارد که افرادی که از آنها عکس می گیرید نیز شروع به خندیدن و شوخی کردن کنند.
بنابراین، یک کتاب از جوک های بامزه در کیف دوربین خود نگه دارید، یا خود را برای گفتن یک داستان خنده دار که اخیرا برای شما اتفاق افتاده است آماده کنید. اگر روز بدی داشتید، آگاهانه تصمیم بگیرید که اتفاقات بد را در طول جلسه پشت سر بگذارید (فراموش کنید)، و حتی در صورت لزوم وانمود کنید که روز خوبی داشته اید. این کار واقعا تفاوت ایجاد می کند!
زوج ها
هنگام عکاسی از زوج ها، از آنها بخواهید که داستان نحوه آشنایی، نامزد کردن، یا بهترین بخش عروسیشان را برای شما تعریف کنند. همه اینها موضوعاتی هستند که می توانند به پرورش احساسات واقعی در طول جلسه عکاسی کمک کنند. سوال بپرسید، سپس منتظر بمانید و با دوربین در دست، تعامل بین زوج را در طول داستان به دقت تماشا کنید.
بچه ها
از بچه ها در مورد فیلم یا برنامه تلویزیونی مورد علاقه شان، یا بهترین اتفاق هفته تا آن روز سوال بپرسید. اگر هیچ بچه ای هم سن و سال کودکی که دارید از او عکس می گیرید آن اطراف نیست، ایده خوبی است که از قبل از والدین آنها در مورد نوع کتاب ها، آهنگ ها، برنامه های تلویزیونی، فیلم ها، و/ یا ورزش هایی که فرزندشان از آنها لذت می برد سوال کنید تا بتوانید سوالات هوشمندانه ای آماده کنید که به آنها اجازه می دهد تا در مورد چیزهایی که دوست دارند صحبت کنند.
بیشتر بخوانید: راه های واقعی برای علاقه مند نگه داشتن کودکان در طول یک جلسه عکاسی از خانواده
آنها را بخندانید
به همان اندازه که خنده دار به نظر می رسد، روش دیگری که در خنداندن افراد واقعا موثر است، این است که واقعا از آنها بخواهید خنده مصنوعی (fake) کنند. از آنها بخواهید سرخوش باشند و بهترین و عمیق ترین خنده خود را به شما نشان دهند. این کار عجیب و غریب و مضحک به نظر می رسد، اما نتیجه نهایی معمولا این است که تمام افراد آن دور و بر واقعا شروع به خندیدن می کنند، و این لحظه ایست که شما به عنوان عکاسی منتظرش بودید.
لنزک: اگر جلسات یوگا خنده را مشاهده نموده یا در آن ها شرکت کرده باشید، خیلی خوب متوجه نکته فوق خواهید شد. در این جلسات افراد با خنده های تمرینی مصنوعی سعی در خندیدن می کنند و ناگهان کُل سالن یا مکان جلسه مملو از خنده های واقعی عمیق می گردد 🙂
در طول جلسات خانوادگی، به پدر یا مادر کودک بگویید با او بازی کنند و شکلک در آورند، که تقریبا همیشه به خنده کودک منجر می شود. ایده خوبی است که از قبل به والدین بگویید که قصد دارید از آنها بخواهید خنده دار و مضحک رفتار کنند، اما اگر آنها خودشان را در این نقش فرو برند (با اوضاع وفق دهند)، بچه ها هم به طور طبیعی لبخند زده و خواهند خندید. اگر تنها بگویید «اینجا رو نگاه کن و لبخند بزن» آنها این کار را نخواهند کرد!
خلاصه
من دیگر منحصرا به صورت سیاه و سفید عکاسی نمی کنم، و هیچ بحثی هم در مورد این که عکاسی سیاه و سفید تنها راه ثبت تصاویر احساسی است ندارم. تصویری که احساسات واقعی را ثبت می کند مسحور کننده خواهد بود، حال چه به صورت رنگی پردازش شود و چه به صورت سیاه و سفید. با این حال، من پس از تامل در مورد سفر شخصی ام در عکاسی، به وضوح می توانم ببینم که شروع با عکاسی سیاه و سفید مرا وادار کرد تا احساسات را در تصاویرم نسبت به رنگ، لوازم، و سبک در اولویت قرار دهم، به طوری که روی هم رفته عکاسی مرا تقویت کرده است.
آیا شما هم در تلاش برای ثبت احساسات واقعی در تصاویر خود هستید، یا این کار به سادگی برای شما امکان پذیر است؟ اگر هر نکته دیگری در مورد ثبت احساسات دارید لطفا در قسمت نظرات، پایین این صفحه، به اشتراک بگذارید.
نویسنده: مردیت کلارک (Meredith Clark)
منبع
برگرفته از: digital-photography-school
۶ مهر ۱۳۹۵
سلام به همه. هرزمانی که انسان با محدودیت مواجه میشه، دست به خلاقیت میزنه. عکاسی سیاه و سفید هم یکی از راه های محدود کردن عکاس و کنار گذاشتن رنگهاست. وقتی فرد خودش رو با این چالش روبرو میکنه همون زمانیه که به فکر پیدا کردن راه های جدید میوفته تا نوآوری داشته باشه و مانع نبود رنگ رو از جلوی پاش برداره و چه عکسهای سیاه و سفیدی ثبت میشه که گویای هزاران حرف ناگفته هستن… سپاس فراوان از لنزک…