اغلب گفته می شود که بهترین عکس ها آنهایی هستند که احساسات را بر می انگیزند. اگر این جمله درست باشد، چه چیزی می تونه بیشتر از یک پیتزای لذیذ من رو احساساتی کنه؟! متاسفانه من پاسخ این سوال را اولین باری که توسط یک پیتزا فروشی استخدام شدم فهمیدم. با تمام دلشکستگی، من برای عکاسی آن پول می گرفتم نه برای خوردنش.
پیتزا سوژه راحتی برای عکاسی نیست. سایت Flickr را برای پیتزا (pizza) جستجو کنید تا بفهمید که عکس های جذاب کمی پیدا می کنید. به جز مشکلات معمول عکاسی از خوراکی ها، شما باید پنیر چرب آب شده را نشان دهید. شما باید واقعا سوژه خود را بشناسید تا بتوانید عکس های خوبی بگیرید. برای شروع، وسایلی که برای این عکاسی استفاده کردم را تشریح می کنم و چند جایگزین ساده دیگر برای استفاده به جای آنها معرفی می کنم. بسیاری از این راهنمایی ها می توانند برای عکاسی از دیگر غذاها نیز به کار گرفته شوند.
دوربین و لنز
هر دوربین دیجیتال جدیدی می تواند استفاده شود، اما من یک سنسور فول فریم را برای کاهش عمق میدان و البته رزولوشن بیشتر ترجیح می دهم.
برای لنز، یک فاصله کانونی بیشتر، بهتر است. چیزی بین ۸۵mm تا ۱۳۵mm. به این فکر کنید که چه لنزی را برای عکاسی پرتره ترجیح می دهید. این خیلی جذاب نیست که از شخصی با یک لنز سوپر واید عکاسی کنید، پس برای غذا هم جذاب نیست. یک چشم انداز متناسب طبیعی هم عالی است. من شخصا از یک دوربین ۵D mkII با لنز ۸۵mm f/1.2 استفاده می کنم.
نورپردازی
دیگر جنبه اساسی کنترل عکاسی، نورپردازی مناسب است. این می تواند کلید تفاوت بین یک عکس بد با یک عکس فوق العاده باشد. به علاوه، نورپردازی خوب می تواند احتیاج شما به ویرایش بعدی عکس را کاهش دهد. مانند عکاسی از یک شخص، عکاسی از غذا نیز می تواند با نورپردازی غلط، خراب شود.
جنبه های زیادی وجود دارند که حین برنامه ریزی برای نورپردازی باید به آن ها توجه کنید. در اینجا، مهمترین عامل، کاهش هایلایت ها بر روی پیتزا است. علاوه بر اینکه می دانیم میزان نرمی نور عمدتا با سایز ظاهری منبع نور کنترل می شود، هرچه بیشتر منبع نور را به سوژه نزدیک کنیم، بهتر است.
طبق این ایده، من تصمیم گرفتم از یک اکتاباکس (octobox، نوعی فلاش) و یک fill card (صفحه ای سفید رنگ) برای نورپردازی این صحنه استفاده کنم.
به علاوه، من نوردهی به سوژه را از اطراف انجام می دهم تا هایلایت ها تقلیل یابند. با یک منبع نور کوچک ممکن است این کار باعث افزایش کنتراست شود ولی به دلیل سایز بزرگ اکتاباکس، آن به خوبی اطراف صحنه را احاطه می کند. همچنین یک صفحه روشن (fill card) سمت راست سوژه قرار گرفته تا پوشش نور را تضمین کند. به جای fill card هر سطح صاف سفید رنگی را می توانید استفاده کنید.
پیش-تجسم و اولیت های تنظیم دوربین
مهمترین چیز حتی قبل از برداشتن دوربین، پیش-تجسم صحنه و انتخاب تنظیمات لازم برای دوربین است. برای مثال اینکه آیا شما یک عمق میدان زیاد نیاز دارید یا کم؟ عکاس های مبتدی ممکن است فکر کنند تفاوت چندانی بین دیافراگم های باز و بسته نیست، ولی مقایسه یک عکس که با دیافراگم های f/2.8 تا f/22 گرفته شده نشان می دهد که تفاوت از زمین تا آسمان است. یک عمق میدان کم می تواند فوکوس را به منطقه خاصی از عکس بکشاند و بقیه قسمت های عکس که خارج از فوکوس هستند زیبایی رویایی به عکس بدهند.
مشاهده
دومین کاری که باید در عکاسی و در هر موقعیتی انجام دهید این است که مشاهده ای بر محیط و نور آن داشته باشید تا بفهمید با چه چیزی می خواهید کار کنید. در برخی موقعیت ها شما ممکن است بخواهید کلا محیط را حذف کنید. البته در این موقعیت ها من ترجیح می دهم تا با آن کار کنم نه بر علیه آن. اگر به درستی استفاده کنید، نور محیط می تواند منبع نوری برای پوشش بخشی از سوژه باشد. به خصوص در این سناریو از آنجایی که من کنار پنجره های بزرگ و دیوار های رنگی روشنی قرار داشتم، مقداری نور مفید بر روی محیط عکاسی من وجود داشت.
مرحله بعد این است که منبع نور خود را به درستی در جایی قرار دهید که دو منبع نور با هم ترکیب شوند. در این موقعیت خاص، محیط منبع نور قدرتمندی نبود. من به راحتی می توانستم کاملا آنها را ترکیب کنم و برای پوشش کمی از سوژه از محیط استفاده کنم. بعد از اینکه نور پردازی خوبی ایجاد کردید، وقت آن است که با زاویه ای که نور از آن تابیده می شود تمرین کنید. اغلب با مشکلات و مسائلی در نورپردازی مواجه می شوید، مخصوصا وقتی در این کار بی تجربه هستید.
تغییرات اندک در موقعیت منبع نور ممکن است تغییرات بزرگی در ظاهر عکس شما ایجاد کند. پس قبل از اینکه از نتیجه کار خوشحال شوید، حالت های زیادی را امتحان کنید. به علاوه هر چه بیشتر بر روی نور پردازی و تجربه کردن وقت بگذارید، در پیش-تجسم عکس هایتان و یادگرفتن چگونگی تولید جلوه های مختلف مهارت بیشتری کسب می کنید.
صحنه
پس از عکاسی
به خاطر توجهی که به نورپردازی داشته اید، در این مرحله کار زیادی برای انجام دادن ندارید. بر روی عکس نهایی که در ادامه آمده است، من از هیچ چیز به جز کراپ (بریدن)، شارپ کردن و کمی استفاده از ابزار dodge و burn با استفاده از تکنیک لایه ماسک منحنی (curves layer mask)،. استفاده نکرده ام.
متد های dodge یا burn کاملا ساده هستند. تمام کاری که باید انجام دهید این است که دو لایه منحنی (curve) ایجاد کنید، یکی برای dodge (روشن سازی) و دیگری برای burn (تاریک سازی). در ادامه می بینید که در این مرحله لایه های من چگونه هستند.
روی لایه های منحنی ایجاد شده این ماسک ها را گذاشتم، اولی ماسک burn و دومی ماسک dodge است
همین طور که می بینید لازم نیست که در ایجاد ماسک برای خلق جلوه های مطلوب خیلی دقیق باشید.
قبل و بعد از ویرایش عکس
جمع بندی
امیدوارم از طریق این آموزش شما تعدادی از اصول اولیه نور پردازی برای عکاسی از خوراکی ها را آموخته باشید و عکس هایی خوشمزه از پیتزا بگیرید. خوراکی ها قطعا سوژه های عالیی برای تمرین نورپردازی و ویرایش بعد از آن هستند. بهتر از همه اینکه شما می توانید بعد از عکاسی بخوریدشان!
لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.