تراز کردن خط افق ممکن است یکی از ساده ترین قسمت های عکاسی به نظر برسد. مسلم است که اکثر عکاسان می خواهند خط افق در عکس هایشان صاف باشد، اما این حوزه ای از عکاسی نیست که توجه زیادی به آن شده باشد. چرا اینطور است؟ تراز کردن خط افق کار بسیار آسانی است – درست است؟ با این حال در عمل، به دقت بیشتری نسبت به آنچه که بسیاری از مردم فکر می کنند، نیاز دارد.
شما نمی توانید بر «افق مجازی (virtual horizon)» دوربین خود، یا ابزار «صاف کردن خودکار (auto straighten)» نرم افزار پس پردازش خود متکی باشید. درک ما از یک خط افق هم تراز و صاف پیچیده تر از این هاست.
موارد آسان
گاهی اوقات، هم تراز کردن خط افق اصلا سخت نیست.
در شرایطی که در آن خط افق کاملا صاف و مسطح است، و هیچ حواس پرتی واضحی در اطراف آن وجود ندارد – به عنوان مثال، مناظر دریایی، یا دشت های بزرگ – تراز کردن خط افق به طور دقیق واقعا سخت نیست.
البته هنوز هم یک افق هم تراز و صاف در این موارد مهم است. فقط به دست آوردن آن بسیار آسان تر است، و به جز تنظیمات جزئی در پس پردازش (از جمله اصلاح اعوجاج احتمالی)، هیچ کار دیگری لازم نیست.
NIKON D800E + 24mm f/1.4 @ 24mm, ISO 100, 20 seconds, f/11.0
هرچند، موارد آسان کمتر از آنچه که ممکن است فکر کنید هستند. در اغلب موارد، چیزی در صحنه شما باعث می شود خط افق ناهموار یا منحنی به نظر برسد. در موارد دیگر، ممکن است حتی یک خط افق مشخص در ابتدا وجود نداشته باشد. این شرایط مسئله را به طور قابل توجهی پیچیده تر می کنند.
افق ادراکی
هر عکس یک افق ادراکی دارد – زاویه ای که در آن عکس شما هم تراز و صاف به نظر می رسد.
افق ادراکی همیشه با افق واقعی در یک صحنه مطابقت ندارد. به عبارت دیگر، شاید شما از یک تراز کننده حبابی (bubble level) در بالای دوربین خود استفاده کنید، که به شما می گوید تصویر کاملا هم تراز است، اما با این حال عکس هایتان بسیار کج به نظر برسند. همین مسئله در مورد «افق مجازی» داخل دوربین شما نیز صدق می کند، که می تواند باعث ایجاد تصاویر بسیار نامتعادل شود (حتی اگر بسیار خوب عمل کند).
علت چیست؟ اگر اجسام دور در عکس شما کج هستند، مانند یک شیب طولانی در سرتاسر کادر، آن شیء باید به عنوان افق جدید شما عمل کند. اگر آن شیء صاف نباشد، عکس شما هم تراز به نظر نخواهد رسید، مهم نیست چقدر خوب افق «واقعی» صحنه را هماهنگ کرده باشید.
NIKON D800E + 105mm f/2.8 @ 105mm, ISO 100, 1/10, f/16.0
امیدوارم این عکس برای شما صاف به نظر برسد. با این حال، «افق» در دوردست یک شیب تدریجی داشت، و من در واقع مجبور شدم تصویر نهایی را تا حد زیادی صاف کنم تا هم تراز و صاف به نظر برسد. (به عبارت دیگر، افق ادراکی در اینجا با افق «صحیح از لحاظ تکنیکی» منطبق نیست.)
موارد حتی سخت تر
اکثر افراد توافق نظر دارند – در مورد یک تپه ناهموار – که برای ثبت یک عکس به ظاهر هم تراز و صاف، شما باید کادربندی خود را کج کنید. اما بسیاری از موقعیت ها بسیار سخت تر از این هستند.
گاهی اوقات، در واقع، نشانه های بصری دیگر می توانند باعث شوند که یک عکس کج به نظر برسد، حتی وقتی که اینطور نیست. به عنوان مثال، خط افق در عکس زیر کاملا صاف است، با این حال، برای بسیاری از افراد این تصویر بسیار کج به نظر می رسد (رو به بالا در سمت چپ، رو به پایین در سمت راست).
NIKON D5100 + 18-55mm f/3.5-5.6 @ 32mm, ISO 100, 6 seconds, f/22.0
این همان عکس است که یک خط صاف روی آن قرار گرفته است. من این خط را کمی زیر خط افق قرار دادم تا همه چیز کاملا واضح و روشن شود:
خط افق در اینجا کاملا صاف است.
بنابراین، علت این که یک کجی واضح در تصویر اولیه دیدید، چیست؟
در این مورد، پاسخ به تمام خطوط دیگر در عکس مربوط است – امواجی که ساحل را می شویند. با توجه به ماهیت شیب دار ساحل، تمام این خطوط کج به نظر می رسند. بنابراین، در واقع هر نشانه بصری در عکس به شما می گوید که تصویر به سمت راست کج شده است. تنها خطی که مسطح به نظر می رسد خود خط افق است، که به اندازه کافی قوی نیست که بتواند تمام مثال های نقض (نمونه های مخالف) در پیش زمینه را متعادل کند.
این تنها موردی نیست که افق های صاف و هم تراز می توانند نامتعادل به نظر برسند. سیستم بصری ما به راحتی فریب می خورد، اگر این کار را به درستی انجام دهید. به عنوان مثال، نگاهی به شکل زیر بیاندازید، که به وضوح کج به نظر می رسد (بالا در سمت چپ، پایین در سمت راست):
که البته اینطور نیست! این شکل کاملا صاف است. اما اکثر قریب به اتفاق افراد آن را بدون شک کج می بینند، چون مغز ما – در سطح موضعی – هر بخش از تصویر را کج می بیند، و در نتیجه تصور کجی برای شکل کلی ایجاد می کند. با تبدیل خطوط سفید به سیاه و اضافه کردن یک راهنمای هم تراز کردن، راحت تر می توان گفت که این تصویر در واقع کج نیست:
این تصویر تفاوتی با عکس هایی که می گیرید ندارد. حتی اگر خط افق در عکس شما با توجه به یک خط هم تراز کننده در پس پردازش از لحاظ تکنیکی صاف باشد، به این معنی نیست که صاف به نظر می رسد. نشانه های بصری خیلی راحت باعث می شوند نامتعادل به نظر برسد. یکبار دیگر، توصیه من این است که افق ادراکی را تنظیم کنید، چون این بهترین راه است برای این که عکس شما برای بینندگان صاف به نظر برسد.
چه کاری می توانید انجام دهید؟
چند مورد، ثبت یک عکس کاملا صاف را دشوار می کنند:
- یک شیب ناهموار در صحنه
- اعوجاج لنز قابل ملاحظه
- فقدان یک خط افق در برخی تصاویر
- دیگر نشانه های ادراکی فریبنده
در مواردی مثل این – یعنی اکثر موارد – چه کاری می توانید انجام دهید؟
توصیه من این است که افق ادراکی را به جای هر چیز دیگری هدف خود قرار دهید. اغلب اوقات، شما می خواهید عکس هایتان صاف به نظر برسد، حتی اگر از لحاظ تکنیکی اینطور نباشند.
برای انجام این کار، از هر گونه نشانه ادراکی که در عکس شما رخ می دهد آگاه باشید. آیا یک درخت در ترکیب بندی شما وجود دارد که به نظر می رسد کج باشد؟ یا خطوطی در پیش زمینه وجود دارد که بر صاف بودن ظاهری یک تصویر تاثیر می گذارند؟
کورکورانه از گزینه «صاف کردن خودکار» در نرم افزار پس پردازش خود پیروی نکنید. همین مسئله در مورد تراز کننده حبابی یا افق مجازی داخل دوربین شما نیز صدق می کند. حتی کشیدن یک خط صاف در سرتاسر خط افق برای هم تراز کردن تصویر نیز چندان مطمئن نیست. اگرچه این تکنیک ها در شرایط خاصی جواب می دهند، اما قطعا همیشه با افق ادراکی مطابقت ندارند.
یک نکته دیگر هست که می خواهم به آن اشاره کنم: تصویر خود را در پس پردازش به صورت افقی بچرخانید. با نگاه کردن به نسخه چرخیده شده، تصویر را به گونه ای دیگر خواهید دید – از جمله مشکلات احتمالی خط افق که در ابتدا متوجه آنها نشده بودید.
عکس خود را به صورت افقی بچرخانید.
از این گذشته، توصیه می کنم که هر از گاهی عکس های قدیمی خود را دوباره نگاه کرده و مطمئن شوید که هنوز هم خط افق آنها صاف است. به این ترتیب، کار خود را با یک نگاه تازه می بینید، به جای این که آنقدر به ظاهر یک تصویر عادت کنید که دیگر از نقاط ضعف آن غافل شوید.
نتیجه گیری
آیا این نکات برای اطمینان از این که عکس های شما هم تراز به نظر می رسند، کافی هستند؟ به احتمال زیاد، نه – هم تراز کردن عکستان با افق ادراکی به کمی وقت و تمرین نیاز دارد تا بر آن مسلط شوید. در واقع، من اینطور استدلال می کنم که هیچ کس نمی تواند به طور کامل بر آن مسلط شود، چون هر کس جهان را به طور متفاوت می بیند. (چیزی که برای من کاملا صاف به نظر می رسد، ممکن است برای شخص دیگری کج به نظر برسد).
با این حال، ارزش تلاش کردن را دارد. یک خط افق ناصاف، در بسیاری از موارد ظاهر یک عکس غیر حرفه ای، یا ترکیب بندی عجله ای و ناشیانه را دارد. گاهی اوقات، این مسئله عمدی است – که در این صورت، این مقاله را نادیده بگیرید! اما، برای بسیاری از عکاسان، یک خط افق صاف چیزی است که به دنبالش هستند. اگر هدف شما این است، امیدوارم که نکات این مقاله برای شما مفید بوده باشد.
نویسنده: اسپنسر کاکس (Spencer Cox)
لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.