پول درآوردن با عکاسی: درآمد عکاسی بالا حق شماست

حتما شنیده اید که خیلی از مردم می گویند که همه به سراغ عکاسان ارزان قیمت می روند و عکاسان گران قیمت تر بیکار می مانند. اما این واقعیت ندارد. اگر هم اکنون از طریق عکاسی کسب درآمد می کنید و از تعرفه و درآمد عکاسی خود راضی نیستید و یا تازه شروع کرده اید و به پول در آوردن با عکاسی فکر می کنید، این مقاله اعتماد به نفس شما را برای بالا بردن تعرفه عکاسی تان بیشتر می کند. حتی عکاسان تازه کار و مبتدی نیز ممکن است عکس های خیلی خوبی بگیرند و این حق را دارند که قیمت مناسبی برای خدمات خود در نظر بگیرند و از طریق عکاسی درآمد قابل توجهی کسب کنند. این مطلب به تعدادی از راه های کسب درآمد از عکاسی، نحوه صحیح تعرفه یا قیمت گذاری روی کارتان و چگونگی غلبه بر احساس بد هنگام صحبت در مورد پول می پردازد.

چند سال پیش، من تازه کارم را به عنوان یک عکاس «حرفه ای» آغاز کرده بودم. من یک جلسه عکاسی خانوادگی را فقط برای کسب تجربه به صورت رایگان انجام دادم. خانواده اصرار داشتند که مبلغی به من پرداخت کنند، با این وجود من قیمت را پایین می آوردم. در آخر آنها ۲۰ دلار به من دادند. من مدام با خودم فکر می کردم «ارزش من فقط همین قدر است؟» من خوشحال می شدم اگر آن کار را رایگان انجام می دادم، اما ۲۰ دلار برای من مثل توهین بود.

سوالات زیادی از آن جلسه ۲۰ دلاری در ذهنم نقش بست. آیا عکس های من به اندازه کافی خوب هستند که برای آنها پول دریافت کنم؟ قیمت مناسب برای آنها چقدر است؟ چطور قیمت مورد نظرم را به آنها بگویم، وقتی اینقدر احساس بدی نسبت به پول دارم؟ چرا آنها ارزش بیشتری برای من قائل نشدند؟

من می دانستم که یا باید جواب مناسبی برای این سوالات پیدا کنم یا کلا پول گرفتن برای عکس ها را فراموش کنم.

اجازه دهید به شما بگویم چه طور باید این کار را انجام داد:

– بدانید چه چیزی می فروشید (یک خدمات، عکس های چاپی، یا دیجیتالی)

– قیمت های خود را مشخص کنید (برای تامین هزینه سرگرمی خود یا انجام کار تمام وقت)

– غلبه بر احساس بدی که هنگام صحبت در مورد پول دارید

این یکی از اولین و ارزان ترین جلسات عکاسی من بود، اما یکی از خاطره انگیزترین جلسات نیز بود. در تمام مدت جلسه باران می بارید و ما مجبور بودیم داخل ماشین های خود بمانیم تا خیس نشویم.

یک معما

زمانی که من تازه کارم را شروع کرده بودم و قیمت هایم پایین بود، مردم به من می گفتند که قیمت هایم خیلی بالا هستند. و حالا که قیمت هایم پنج برابر بیشتر اند، مردم دائم به من می گویند که قیمت هایم خیلی کم هستند. چرا اینطور است؟ در پایان این مطلب به شما خواهم گفت.

اول، واقعیت در مورد قیمت ها

شما قیمت های خود را بر اساس فرضیاتی که دارید تعیین می کنید. بسیاری از آن فرضیات اشتباه هستند، که به قیمت گذاری اشتباه منجر می شود.

من به شما قول می دهم که:

– بازار کار با عکاسان اشباع نشده است.

– عکاسان ارزان، منجر به پایین آمدن قیمت ها برای بقیه ما نشده اند.

– مردم ارزش عکاسی را می دانند و پول خوبی بابت آن خواهند پرداخت.

من از این خانواده برای جلسه عکاسی بعدیشان چهار برابر بیشتر پول گرفتم و آنها با خوشحالی پرداخت کردند، چون اولین سری عکس ها را خیلی دوست داشتند.

شما واقعا چه چیزی می خواهید؟

اگر یک هدف نهایی در ذهن نداشته باشید، بحث در مورد قیمت گذاری فایده ای ندارد. شما باید اول از خودتان بپرسید که واقعا چه چیزی می خواهید.

اصلا پول می خواهید؟ اگر اینطور است، کمی پول برای تامین بودجه سرگرمی عکاسی خود می خواهید؟ یا پول کافی به عنوان درآمد می خواهید؟

پول ابزاری برای رسیدن به چیزهای دیگر است. بنابراین سوال این است که، چه چیزی می خواهید؟

اصلا پولی نگیرید

احساس نکنید که حتما باید برای عکاسی خود پول دریافت کنید. شما ممکن است فکر کنید که باید از کار عکاسی خود پول درآورید چون بسیاری از عکاسان دیگر این کار را می کنند.

اگر عکاسی را به خاطر خودش دوست دارید، لزومی ندارد که با انجام آن پول درآورید.

زندگی را ساده بگیرید و عکاسی را به خاطر خودش دنبال کنید. پیش بروید و عکس های خود را به عنوان یک هدیه و بدون هیچ گونه نگرانی و دغدغه در مورد پول، به اشتراک بگذارید.

بفهمید که چه چیزی را دارید می فروشید

اگر می خواهید با عکاسی خود پول به دست آورید، باید تصمیم بگیرید که می خواهید چه چیزی بفروشید و چرا.

شما می توانید جلسات عکاسی، فایل های دیجیتال یا عکس های چاپی (یا هر ترکیبی از اینها) را بفروشید.

اجازه ندهید هیچ کس به شما بگوید که چه چیزی باید ارائه دهید. خودتان تصمیم بگیرید.

اینها چند نمونه از چیزهایی است که می توانید بفروشید.

– عکاسی از رویدادها و سپس فروش فایل های دیجیتال یا عکس های چاپی.

– انجام جلسات عکاسی (از نوزاد، خانواده، و غیره) و سپس فروش فایل های دیجیتال یا عکس های چاپی.

– عکس گرفتن از ایده های شخصی خودتان و سپس فروش عکس های چاپی فاین آرت یا عکاسی آرشیوی دیجیتال.

یک لیست قیمت برای آنچه که ارائه می دهید تهیه کنید تا هر موقع که مردم در مورد قیمت کارهای شما می پرسند، آماده باشید.

چگونه قیمت های خود را تعیین کنید

من ترجیح می دهم همه چیز را تا حد ممکن ساده نگه دارم، بنابراین این مدل من برای نحوه تعیین قیمت هاست:

۱ – در هر ماه چقدر درآمد می خواهید داشته باشید؟

۲ – در هر ماه چند جلسه می خواهید برگزار کنید؟ یا چند عکس چاپی یا دیجیتال می خواهید در ماه بفروشید؟

فرض کنید که می خواهید در ماه ۱۰۰۰ دلار درآمد داشته باشید و دوست دارید چهار جلسه عکاسی در هر ماه انجام دهید. شما باید برای هر جلسه ۲۵۰ دلار پول بگیرید (البته باید هزینه های خود را هم در نظر بگیرید).

شاید می خواهید با عکاسی از یک رویداد و فروش تصاویر دیجیتال آن ۵۰۰ دلار در ماه به دست آورید. اگر قیمت هر عکس دیجیتال شما ۱۰ دلار باشد، شما باید ۵۰ عکس بفروشید.

در مورد درآمد تمام وقت چطور؟ فرض کنید که می خواهید ۴۰۰۰ دلار در هر ماه به دست آورید. شما می توانید ۸ جلسه عکاسی به قیمت ۵۰۰ دلار برگزار کنید. یا می توانید در هر ماه از چند مراسم عروسی عکاسی کنید.

با توجه به این که چقدر می خواهید درآمد داشته باشید و چقدر می خواهید کار کنید، با اعداد بازی کنید.

زمانی که من چیزی بین یک عکاس آماتور و حرفه ای بودم، تنها عاشق این واقعیت بودم که می توانم عکس بگیرم و پول کمی از این کار به دست آورم.

آماتورها چقدر باید پول بگیرند؟

فکر نکنید که چون شما یک آماتور (عکاس تازه کار) هستید باید پول کمی بگیرید. شما می توانید به خوبی یک عکاس حرفه ای باشید – شاید هم بهتر.

فقط به یاد داشته باشید که چقدر می خواهید درآمد داشته باشید و چقدر می خواهید کار کنید.

بعضی از آماتورها دوست دارند از رویدادهای ورزشی عکس بگیرند و سپس فایل های دیجیتال یا عکس های چاپی را از طریق یک گالری آنلاین بفروشند. برخی دیگر دوست دارند برای دوستان خود جلسات عکاسی برگزار کنند. بعضی از آنها تعدادی از عکس های چاپی خود را اینجا و آنجا می فروشند. این اغلب تنها راهی برای درآوردن کمی پول بیشتر برای هزینه کردن بر روی لنزهای جدید و کیف دوربین است.

در نظر بگیرید که چقدر پول می خواهید به دست آورید و قیمت های خود را بر اساس آن مشخص کنید.

چگونه بر احساس بدی که هنگام صحبت در مورد پول دارید، غلبه کنید

دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است در مورد پول احساس بدی داشته باشید.

اگر قیمت های خود را از قبل تعیین نکرده باشید، وقتی کسی از شما سوال می کند، خودتان هم دچار احساس شک و تردید خواهید شد. بنابراین قیمت های خود را تعیین کرده و آماده باشید که آنها را به مردم بگویید.

اعتماد به نفس، نقش مهمی در تعیین قیمت های شما دارد.

آیا برای پول گرفتن آماده اید؟

بسیاری از افراد تنها باید بدانند که آیا برای پول گرفتن برای عکاسی خود آماده هستند یا نه.

اگر شما عکس های خوبی می گیرید، پس آماده هستید. اگر عکس های خوبی نمی گیرید، آماده نیستید.

از عکاسان دیگر در مورد این که آیا عکس های شما خوب هستند یا نه، بازخورد بگیرید (نظرخواهی کنید). از آنها بپرسید که چطور می توانید کار خود را بهبود بخشید. وقتی به نقطه ای رسیدید که احساس اعتماد به نفس کردید، یا تقریبا به خودتان مطمئن بودید، آن وقت خدمات خود را با یک برچسب قیمت ارائه دهید.

از یک رویداد عکس بگیرید و عکس های دیجیتال آن را بفروشید. یا جلسات عکاسی خانوادگی ارائه دهید. هر کاری که می کنید، ببینید آیا مردم مایل هستند برای آن پول بپردازند. زمانی که عکس های شما خوب باشند و مردم برای آنها پول پرداخت کنند، می فهمید که آماده اید.

در این نقطه ممکن است بفهمید که عکاس خوبی هستید و چقدر می خواهید درآمد داشته باشید، اما چیزی در درونتان به شما می گوید که لایق آن نیستید.

آیا لایق آن هستید؟

من اغلب عکاسانی را می بینم که برای عکاسی فوق العاده خود قیمت پایینی در نظر می گیرند، چون احساس می کنند لایق بیشتر از آن نیستند. آنها دلایل زیادی برای قیمت های پایین خود دارند، اما اکثر آنها فقط بهانه هستند. آنها در درون احساس نالایق بودن می کنند – این حس که خودشان خوب نیستند. اگر شما هم این گونه اید، باید از این افکار بیرون بیایید و خلاف آن را به خودتان ثابت کنید.

عکاسان بی شماری وجود دارند که کاری که می خواهند را انجام می دهند و پولی که می خواهند را می گیرند. چرا شما این کار را نکنید؟

از منطقه امن خود خارج شوید و امتحان کردن چیزهای جدید را بخشی از سبک زندگی خود قرار دهید. خیلی زود اعتماد به نفس به دست خواهید آورد و بر آن صداهایی که شما را عقب می رانند غلبه خواهید کرد.

اما آیا واقعا مردم پول پرداخت خواهند کرد؟

بله، مردم پول پرداخت خواهند کرد. خیلی زیاد.

حتما شنیده اید که خیلی از مردم می گویند که همه به سراغ عکاسان ارزان قیمت می روند و عکاسان گران قیمت تر بیکار می مانند. اما این واقعیت ندارد.

بله، بسیاری از مردم به سراغ عکاسان ارزان قیمت می روند. طبیعی است که وقتی می توانیم، به دنبال قیمت های پایین تر باشیم. اما این بدین معنی نیست که مردم هیچ وقت پول زیادی پرداخت نمی کنند.

آیا تا به حال متوجه شده اید که مردم واکنش های دو قطبی نسبت به پولی که خرج می کنند دارند؟ مردم دوست دارند لاف بزنند که یک معامله خوب کردند (قیمت پایین پرداخت کردند). اما همچنین دوست دارند در مورد این که یک چیزی چقدر گران قیمت بوده نیز لاف بزنند. انسان ها موجودات خنده داری هستند و شما با توجه کردن به کارهایی که با پول خود می کنند، چیزهای زیادی در مورد آنها یاد خواهید گرفت.

خانواده ما حتی حاضر است پول بیشتری برای سیب بپردازد، تنها برای این که خودمان چیدن سیب ها را تجربه کنیم.

کالای ارزان یا یک چیز معنادار؟

حرفی که در ابتدای این مطلب به شما گفتم را به یاد دارید؟ وقتی من تازه کارم را شروع کرده بودم و قیمت هایم پایین بود، مردم به من می گفتند که قیمت هایم خیلی زیاد است. اما حالا که قیمت هایم پنج برابر بیشتر هستند، مردم دائم به من می گویند که قیمت هایم خیلی پایین اند. چرا اینطور است؟

در ابتدا، من روی کار عکاسی ام مثل یک کالای ارزان، قیمت گذاری می کردم. هیچ کس نمی خواهد برای یک کالا قیمت بالایی پرداخت کند. همه ما می خواهیم قیمت چیزهایی مانند مواد غذایی، بیمه و سوخت کمتر شود، نه بیشتر! من عکاسی خود را به عنوان یک چیز ارزان که همه جا پیدا می شود، قیمت گذاری کردم.

اما بعدها، وقتی قیمت هایم بیشتر شد، کم کم عکاسی من برای افرادی که در مورد عکاسی به طور متفاوتی فکر می کردند، جذاب شد. آنها برای آن به عنوان چیزی که واقعا معنادار است، ارزش قائل می شدند – نه به عنوان یک کالای ارزان قیمت مانند خمیردندان. و خوشحال بودند که برای آن بیشتر پول بپردازند.

برخی از افراد برای عکاسی ارزش قائل نیستند، و عکاسی برای آنها تنها یک کالاست. با این حال، برخی دیگر آن را ارزشمند می دانند و افتخار می کنند که به دنبال یک عکاس بااستعداد بگردند و پول خوبی برای کار او بپردازند.

موضوع عکاسی من، و کلماتی که برای صحبت در مورد عکس هایم استفاده می کنم، به آنها معنا می بخشند. قیمت های من منعکس کننده ارزش واقعی عکاسی ام هستند.

از یک نقطه نظر صرفا تجاری، قیمت های من احتمالا هنوز هم خیلی کم هستند. حتی برخی از افرادی که مرا استخدام می کنند می گویند که باید بیشتر پول بگیرم (و این را با دادن انعام های سخاوتمندانه ثابت می کنند).

پس چرا من بیشتر پول نمی گیرم؟ چون، من هم مثل خیلی از شما، با آن صدای درونی که می گوید «دیوانه ای؟ هیچ کس چنین قیمتی پرداخت نخواهد کرد» در حال جنگیدن هستم. با این حال، افرادی که من و شما را استخدام می کنند، ثابت می کنند که این صدا اشتباه می کند.

نویسنده: مت کوکر (Mat Coker)

نظرات شما

  1. My_photos

    ۶ آذر ۱۳۹۹

    کاش از این دست مطالب بیشتر قرار میدادید داخل سایت… واقعا اعتماد به نفس برای قیمت گذاری خیلی مهمه.. ممنون

  2. بهزاد

    ۷ آبان ۱۳۹۸

    مطالب، جالب و متفاوت بود. امیدوارم مطالبی از این دست توسط نویسندگان و تحلیلگران بیشتر مطرح شود.

  3. samira

    ۱۹ خرداد ۱۳۹۸

    این نوشته عالی بود …نه تنها در مورد عکاسی درمورد دانش و هر چیزی که بلدیم ولی اعتماد به نفس قیمت گذاری روش نداریم…حتی درمورد ساعت کار در یک شرکت

  4. سایه

    ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۸

    چه قدر خوب! چه قدر به همچین مطلبی واقعا نیاز داشتم !!! ممنووون لنزک

    1. سامان نویسنده

      ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸

      سپاس فراوان از بازخورد شما

      سلامت، شاد و موفقققق باشید


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *