نوردهی در عکاسی: آموزش خواندن عکس ها و یادگیری تکرار نتایج طی چهار گام

یادگیری خواندن تصاویر – از دیدگاه فنی و نه مفهومی – چیزی است که من معتقدم همه عکاسان باید قادر به انجام آن باشند، چون به شما اجازه می دهد تا در مورد این که چه تنظیماتی ممکن است برای ایجاد یک تصویر مورد استفاده قرار گرفته باشند، راهنمایی بگیرید. این راهنمایی ها، تنظیمات دقیق نخواهند بود؛ اما شما به احتمال زیاد قرار نیست یک محیط نورپردازی دقیقا یکسان با محیطی که یک عکس خاص در آن گرفته شده است، داشته باشید. در ادامه این مطلب لنزک با ما همراه شوید.

پیش به سوی خواندن یک عکس

برای شروع خواندن عکس ها شما باید حداقل درک درستی از دیافراگم، سرعت شاتر، و به میزان کمتر ایزو، داشته باشید. شما باید درک کنید که این چیزها چگونه به روش های مختلف بر تصویر تاثیر می گذارند. به عنوان مثال، اگر شما عکسی را با مقدار زیادی تاری دیدید، با توجه به درک خود از سرعت شاتر می دانید که از یک سرعت شاتر آهسته تر برای گرفتن آن استفاده شده است.

همانطور که شما مهارت بیشتری در نورپردازی و استفاده از فلاش اکسترنال به دست می آورید، حتی می توانید بخوانید که سوژه چطور با نور مصنوعی نورپردازی شده، و شروع به تکرار نحوه انجام آن کنید. اما نگران نباشید! این مقاله بر سه جنبه مهم از نوردهی در عکاسی (دیافراگم، سرعت شاتر و ایزو) تمرکز خواهد کرد تا به شما کمک کند سفر خود را برای خواندن تصاویر آغاز کنید.

در عکس فوق از چه سرعت شاتری استفاده شده است – سریع یا آهسته؟

۱

سرعت شاتر – سریع یا آهسته؟

من متوجه شدم در درجه اول تعیین این که آیا از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده یا یک سرعت شاتر آهسته، می تواند پس از آن کمک زیادی به تعیین دیافراگم و ایزو بکند. اولین چیزی که شما هنگام ارزیابی سرعت شاتر باید از خودتان بپرسید این است که آیا سریع بوده یا آهسته؟ پاسخ را می توانید بر اساس این که چقدر تاری یا ماتی حرکت (motion blur) در عکس موجود است مشخص کنید، چون این موردی است که تحت کنترل سرعت شاتر می باشد.

اگر همه چیز در تصویر خیلی واضح و شارپ است، و مطلقا هیچ تاری حرکتی در آن وجود ندارد، در این صورت از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده است. اما اگر تاری حرکت زیادی وجود دارد، از سرعت شاتر آهسته استفاده شده است.

اینها چند مورد از نکاتی هستند که می توانید با فهمیدن اینکه سرعت شاتر سریع است یا آهسته، متوجه شوید:

اما یک سرعت شاتر سریع چقدر سریع است، و در چه نقطه ای سرعت شاتر آهسته می شود؟ برای پاسخ به این سوال، به سرعت شاتر در رابطه با سرعت سوژه خود فکر کنید. به عنوان مثال، هنگام عکاسی از ورزش یا سایر حرکات سریع، ممکن است متوجه شوید که استفاده از سرعت شاتر ۱/۱۰۰۰ ثانیه برای فریز یا ثابت کردن سوژه شما مورد نیاز است. علت آن این است که سوژه شما با سرعت زیادی در حال حرکت است. با این حال، اگر دارید از مردمی که در خیابان در حال راه رفتن هستند عکس می گیرید، به همان سرعت شاتر نیاز ندارید، چون سوژه های شما با آن سرعت حرکت نمی کنند.

در زیر نمونه هایی از سرعت شاترهای آهسته و سریع نشان داده شده است. به وجود تاری حرکت در عکس هایی که در آن از یک سرعت شاتر آهسته استفاده شده است توجه کنید، همچنین حرکت ها با یک سرعت شاتر سریع ثابت یا فریز می شوند. در تصاویری که از یک سرعت شاتر آهسته استفاده می شود، اغلب توصیه می شود که از یک سه پایه برای ثابت نگه داشتن دوربین خود و جلوگیری از لرزش آن استفاده کنید (در سرعت شاتر های آهسته شانس بیشتری برای ثبت لرزش و در نتیجه تاری نامطلوب عکس وجود دارد).

در خواندن عکس ها، چیزی که مهم نیست دانستن سرعت شاتر دقیق است که چیزی است که شما می توانید با آزمون و خطا آن را به دست آورید تا به نتایجی که می خواهید برسید. تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که تشخیص دهید از یک سرعت شاتر آهسته استفاده شده یا سریع، تا یک نقطه شروع به شما بدهد.

هنگام گرفتن این عکس از یک سه پایه برای جلوگیری از تاری که می تواند ناشی از لرزش دوربین باشد، استفاده شده است. سرعت شاتر ۳٫۲ ثانیه بوده است.

علت این که در این عکس یکی از دوچرخه سوارها شارپ تر از بقیه ثبت شده این است که با وجود این که همه دوچرخه سوارها با یک سرعت حرکت می کنند، دوچرخه سواری که از همه شارپ تر است، نسبت به جایی که من برای گرفتن این عکس در آن قرار داشتم، آهسته تر حرکت می کرد. سرعت شاتر مورد استفاده در اینجا ۱/۶ ام ثانیه بود.

می بینید چقدر همه چیز در این عکس واضح و شارپ است، و هیچ تاری وجود ندارد؟ این یعنی از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده است (در این مورد ۱/۲۰۰۰ ثانیه)، و از آنجا که سوژه خیلی سریع است، یک سرعت شاتر سریع تر از حد معمول در اینجا مورد نیاز بود.

دوباره، می بینید چقدر همه چیز شارپ است و هیچ تاری وجود ندارد؟ این یعنی که باز هم از یک سرعت شاتر سریع (۱/۱۲۵۰ ثانیه) استفاده شده است.

۲

دیافراگم – بزرگ یا کوچک؟

در گام یک اشاره کردم که در درجه اول تعیین اینکه از یک سرعت شاتر سریع استفاده شده است یا آهسته، می تواند تا حد زیادی در تعیین دیافراگم به شما کمک کند. علت آن این است: اگر شما با مثلث نوردهی آشنا باشید، می دانید که تقریبا در همه موارد وقتی یک سرعت شاتر سریع مورد استفاده قرار می گیرد، با یک دیافراگم باز (ضرایب f کوچک تر) مرتبط است. برعکس، هرچه سرعت شاتر آهسته تر باشد، دیافراگم کوچک تر یا بسته تر (ضرایب f بزرگ تر) می شود. بنابراین، اگر عکسی را می بینید که تاری حرکتی دارد، احتمال خیلی زیادی وجود دارد که عکاس از یک دیافراگم بسته تر استفاده کرده باشد؛ یا اگر عکسی را می بینید که در آن اشیاء در حال حرکت ثابت شده اند، عکاس به احتمال خیلی زیاد برای ایجاد امکان استفاده از یک سرعت شاتر سریع تر، از یک دیافراگم باز تر استفاده کرده است.

راه دیگری که شما می توانید با استفاده از آن دیافراگم را تعیین کنید، گشتن به دنبال بوکه یا انزوای سوژه (توسط پس زمینه مات یا دارای بوکه) است. هر چه میزان بوکه در تصویر بیشتر باشد، سوژه منزوی تر و از پس زمینه بیشتر جدا می شود. بدین منظور، عکاس از یک دیافراگم باز تر استفاده خواهد کرد. از طرف دیگر، اگر همه چیز در تصویر در فوکوس باشد، آنگاه عکاس یک دیافراگم بسته تر برای افزایش عمق میدان به کار برده است.

لنزک: بوکه (bokeh) در عکاسی همیشه به نور های خارج از فوکوس که به اشکال دایره ای و… دیده می شوند اطلاق نمی شود، بلکه بوکه می تواند کیفیت نقاشی مانند یک پس زمینه مات و زیبا باشد.

همه چیز در این عکس در فوکوس است، که به این معنی است که از یک دیافراگم بسته (ضریب f بزرگ؛ مانند f/11 در این تصویر) برای افزایش عمق میدان استفاده شده است.

می بینید پس زمینه در این تصویر چقدر مات، و سوژه چقدر جدا شده و منزوی است؟ این نشان دهنده این است که از یک دیافراگم باز تر (ضریب f کوچک؛ در این مثال f/3.5) برای کاهش عمق میدان استفاده شده است.

۳

ایزو

ایزو یکی از پارامترهایی است که هنگام خواندن یک تصویر، برای تعیین این که چه تنظیماتی ممکن است مورد استفاده قرار گرفته باشد، چندان مهم نیست. از ایزو برای به دست آوردن تنظیماتی استفاده کنید که نیاز دارید تا عکسی را که می خواهید خلق کنید. به عنوان مثال، اگر می خواهید از یک سرعت شاتر آهسته تر استفاده کنید، می توانید ایزوی دوربین خود را بر روی کم ترین مقدار آن تنظیم کنید (معمولا ۱۰۰). بر عکس، اگر می خواهید از یک سرعت شاتر بسیار سریع استفاده کنید، ممکن است متوجه شوید که باید ایزوی خود را افزایش دهید.

۴

فاصله کانونی

فاصله کانونی (Focal length) چیزی است که اغلب در عکس ها نادیده گرفته می شود، اما در واقع مولفه بسیار مهمی است. نقش آن بیشتر از این است که تنها به یک عکاس اجازه دهد تا چیزهای بیشتری در کادر بیاورد، یا نزدیک تر زوم کند. فواصل کانونی مختلف احساسات مختلفی را در بیننده ایجاد می کنند وقتی که به یک تصویر نگاه می کند. به عنوان مثال، اگر یک لنز واید مورد استفاده قرار گیرد، بیننده را در آن صحنه قرار می دهد و می تواند این حس را در آنها ایجاد کند که واقعا آنجا هستند؛ در حالی که فاصله کانونی طولانی تر بیننده را از سوژه دورتر می کند، و یک حس از دور دیدنی تر را تداعی می کند.

نکته مهم در مورد فاصله کانونی این است که تشخیص حدود آن بسیار آسان است. برای ساده تر کردن آن، تقسیم فواصل کانونی به سه گروه می تواند تا حد زیادی کمک کند.

واید: کم تر از ۵۰mm (به عبارت دیگر، ۵۰-۱۴ میلیمتر در فول فریم، ۳۵-۱۰ میلیمتر در کراپ سنسور یا APS-C سنسور)

معمولی: حدودا ۸۵-۵۰ میلیمتر (۵۶-۳۵ میلیمتر در کراپ سنسور)

تله فوتو: بیشتر از ۱۳۰mm ( بیشتر از ۸۵ میلیمتر در کراپ سنسور)

شما می توانید از میزان فشردگی تصویر برای تشخیص انواع مختلف فاصله کانونی استفاده کنید. یک لنز واید بر پیش زمینه تاکید کرده و فواصل را در کادر افزایش می دهد، و همچنین میدان دید بسیار وسیعی دارد. همانطور که فاصله کانونی کاهش می یابد (عریض تر یا واید تر می شود)، این اثر بیشتر می شود. از طرف دیگر، لنز تله فوتو فشرده سازی بسیار بیشتری به شما خواهد داد، و باعث می شود فواصل در کادر کوتاه تر به نظر برسند. میدان دید آنها افزایش خواهد یافت، و اثرات دیافراگم، به خصوص دیافراگم های بزرگتر یا باز تر، برجسته تر خواهد بود. به همین دلیل است که f/2.8 در ۱۶mm متفاوت از f/2.8 در ۲۰mm به نظر می رسد، اگر اندازه سوژه شما در کادر یکسان نگه داشته شود.

این یک جدول کوچک، با نمونه های عکاسی شده از یک صحنه یکسان و از یک نقطه یکسان، اما با فواصل کانونی مختلف است.

عکس از کانن

اکنون شما به طور مختصر با نحوه خواندن یک تصویر آشنا شده اید. به یاد داشته باشید که فهمیدن تنظیمات دقیق مهم نیست، اما دانستن این که چطور به یک حدس تقریبی برسید، بهتر از این است که کلا چیزی ندانید! با کسب تجربه، در خواندن تصاویر مهارت بیشتری به دست خواهید آورد، و قادر به حدس زدن با دقت بیشتر خواهید بود. هرچه شما دیافراگم، سرعت شاتر، و ایزو را بیشتر درک کنید، در خواندن تصاویر بهتر خواهید شد.

در طول این مسیر، همچنین یاد خواهید گرفت که ژانرهای مختلف در عکاسی از مجموعه تنظیمات مختلفی استفاده می کنند. به عنوان مثال، اکثر عکاسان منظره از دیافراگم های بسته تر، ایزوهای پایین تر، و سرعت شاترهای آهسته تر استفاده می کنند؛ در حالی که عکاسان ورزشی برای مثال، به طور معمول از ایزوهای بالاتر، دیافراگم های باز تر، و سرعت شاترهای سریع تر استفاده می کنند.

م

منبع

برگرفته از: digital-photography-school

نظرات شما

  1. مریم واشقانی فراهانی

    ۱ مرداد ۱۳۹۵

    ، اگر یک لنز واید مورد استفاده قرار گیرد، بیننده را در آن صحنه قرار می دهد و می تواند این حس را در آنها ایجاد کند که واقعا آنجا هستند؛ در حالی که فاصله کانونی طولانی تر بیننده را از سوژه دورتر می کند، و یک حس از دور دیدنی تر را تداعی می کند.
    این جا اشتباهی لفظی رخ داده و بر عکس گفتید در حالیکه اشتباهه در تله صحنه به ما نزدیک تره و در واید دورتره

    1. علی سالاری

      ۲۶ مرداد ۱۳۹۵

      دقت نفرمودید بانو ، منظور حسی هست که تصویر میده ، اینکه چون تصویر واید خیلی وسیع هست بیننده رو در صحنه قرار میده و با فاصله کانونی طولانی تر درواقع زوم روی یک سوژه متمرکزه و حس اینو میده که از دور دارید روی یک سوژه متمرکز میشید و درکی از محیط اطراف ندارید مثل دیدی که با یک دوربین شکاری دید از دور به آدم دست میده .


لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *