«نقد عکس» نام یکی از بخش های لنزک است. در بخش نقد عکس، که آخر هفته ها برگزار می شود، ما عکس ارسالی یکی از خوانندگان عزیزمان را منتشر می کنیم و از شما خواهش می کنیم که انتقادات سازنده خود را در مورد آن مطرح نمایید. این یک راه عالی برای یادگیری بیشتر در مورد عکاسی، مطرح کردن دیدگاه ها و نقد شدن عکس خود شماست. در ادامه از شما برای شرکت کردن در این بخش و مطرح کردن نظرتان در مورد عکس نقد شماره ۱۵۰ دعوت می کنیم.
قوانین ساده این بخش
- گاهی ما عمدا عکس هایی که بی عیب نیستند را انتخاب می کنیم، پس لطفا با انتقادات سازنده خود به دوستانتان کمک کنید
- آزادانه هر نصیحتی که می دانید مفید است را مطرح کنید – ترکیب بندی، نورپردازی، ویرایش و…
کاندید این هفته بخش نقد عکس (برای مشاهده سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید):
عکس
مشخصات عکس :
- دوربین: Canon EOS 6D
- دیافراگم: f/2.8
- سرعت شاتر: ۱/۲۵۰sec
- حساسیت سنسور: ISO-125
- فاصله کانونی: ۲۰۰mm
عکاس:آقای محمد جواد رئیس الساداتی
قصد داشتید چه چیزی را به تصویر بکشید؟
در این عکس قصد نداشتم با ادیت زیاد و استفاده از اکشن های اماده چهره معصوم و بچه گاه و ساده دختر بچه روستایی را مخدوش کنم. فوکوس در این عکس ما بین دو چشم است و هدف به رخ کشیدن زیبایی چشم ها.فلذا بیشترین ادیت و شارپنس روی چشم ها انجام شده. البته گفتنیست ادیت چشم صرفا به شارپ کردن و کمی روشن کردن چشم ها ختم شده و رنگ واقعی چشم ها سبز می باشد.
لطفا نظر خود را در قسمت نظرات، پایین همین صفحه، مطرح نمایید. شما چگونه چنین صحنه یا عکسی را به طور متفاوتی به تصویر می کشیدید؟ تشکر فراوان از همه عزیزانی که هفته گذشته در این بخش دیدگاهشان را مطرح نمودند.
سازنده ترین نظرات در سایت به شکل برجسته ای نمایش خواهند یافت. شما هم می توانید با کلیک روی این لینک عکس خود را برای بخش نقد ارسال نمایید.
مروری بر نقد عکس هفته گذشته
یکی از دیدگاه های برجسته هفته گذشته: Omidramat: سلام. ضمن تشکر از آقای محمد کریمی فرانی، چند تا نکته رو لازم می دونم که در اینجا عرض کنم. اول اینکه عکس به لحاظ ترکیب بندی و سبک بصری در زمره ی تصاویر مینیمال قرار می گیره و چشم بیننده رو به واسطه ی سادگی کادر، به عکس خیره نگه میداره. این نکته ی مثبتی در ثبت عکس هست. نکته ی دوم اینکه کادر عکس به میزان ۲ تا ۳ درجه در جهت ساعت گرد کج هست. همچنین اعوجاج ناشی از لنز دوربین هم در تصویر (گرچه خیلی نامحسوس) دیده میشه. به نظر میرسه عکاس هدف مفهومی و بیانی خاصی رو با کج گرفتن عکس دنبال نمی کرده، بنابراین بهتر بود در ویرایش بعد از عکاسی اصلاح کجی کادر و رفع اعوجاج ناشی از لنز انجام میشد. نکته ی سوم در مورد یک پیشنهاد جزئی در مورد کادر بندی است. به نظر میرسه اگر نمای مدیوم شات استفاده میشد و شخص از زیر زانو به بالا در تصویر گنجانده میشد، هم به کمینه گرایی (مینیمالیسم) تصویر اضافه میشد و هم به سبب سمت و سوی نگاه شخص (که به سمت پایین است) سؤالی در ذهن بیننده ی عکس ایجاد میشد که این منجر به افزودن درگیری بصری بیننده با عکس میشه. البته باید در نظر داشت که این کادر کفش های سوژه رو از عکس حذف میکنه که شاید عکاس با نشان دادن کفش های سوژه سعی در بیان مفهومی داشته. نکته ی چهارم که به سبب انتخاب مناسب زاویه دید توسط عکاس در عکس خودنمایی میکنه نوع و نحوه ی پوشش شخص هستش. اگر سر سوژه در نظر گرفته نشه، سبک پوشش و لباس او، هیکل یک مرد رو برای بیننده تداعی میکنه. این چیزی ست که در نگاه اولِ بیننده به سوژه در ذهن متبادر میشه. حتی چین و شکن های چهره ی سوژه، عینک بزرگی که به صورت داره و بندهای کوله پشتی اش، باز هم همین تصور رو در ذهن بیننده ایجاد میکنه. با دقت بیشتر و با توجه به روسری که بر سر سوژه دیده میشه، فرایند اصلاح این تصور در کمال ناباوری در ذهن بیننده شروع میشه و تعارضی که این امر در ذهن بیننده ایجاد میکنه موجب میشه تا بیننده بیشتر و بیشتر مجذوب و خیره به عکس بشه. نکته ی پنجم رو در مورد هدف عکاس اضافه میکنم که بیان “کهولت سن و تنهایی” ذکر شده و این دو امر در عکس به خوبی دیده میشه هر چند که به نظر میرسه رعایت قانون یک سوم در این عکس شاید قدرت بیان مفهوم “تنهایی” رو قدری تضعیف کرده. اگر سوژه در میانه ی کادر جای داده میشد و (در صورتی که شرایط محیط اجازه دهد) عکس از فاصله ی بیشتری از سوژه یا با فاصله ی کانونی کمتر لنز گرفته میشد، به سبب کوچک تر شدن سوژه در مقابل پس زمینه و فاصله خلوت یکسان از هر دو طرفِ او، مفهوم “تنهایی” با قوت بیشتری به بیننده منتقل میشد. لازم به یاداوری ست که قانون یک سوم و نقاط طلایی برای جلب توجه مستقیم بیننده به موضوع عکس استفاده میشه و بنابراین قانون یک سوم با مفهوم “تنهایی” که احساس بی توجهیِ اطرافیانِ سوژه رو القا می کنه، تا حدی متناقض هست. به این دلیل به نظر می رسه شکستن قانون یک سوم در این عکس می تونست در جهت بیان مفهوم مورد نظر عکاس کمک کننده باشه. بازهم تشکر می کنم از آقای کریمی فرانی به جهت به اشتراک گذاری حاصل کارشون و همینطور از بخش نقد عکس سایت لنزک که امکان به اشتراک گذاری عکس ها و نظرات رو فراهم کرده.
لنزک: نقد فوق یکی از نقد های برجسته مطرح شده در هفته گذشته می باشد. ما سعی می کنیم هر هفته یکی از نقد های سازنده خوانندگان عزیزمان را در این قسمت معرفی کنیم، اما قطعا قضاوت در مورد «برجسته ترین» نقد بر عهده شما است. از این رو توصیه می کنیم شما نیز تمامی این نقد ها را مطالعه بفرمایید. برای مطالعه تمامی نقد های مطرح شده در هفته گذشته، روی عکس فوق کلیک کرده و به پایین صفحه مراجعه نمایید.
۱۹ مهر ۱۳۹۵
سلام دوستان . با تشکر از لنزک از امکانی که در این بخش قرار داده تا بتونیم با مطالعه نظر دوستان آموزش عملی داشته باشیم .
در مورد عکس دوست عزیزمون باید بگم اگر سعی می شد عکس رو بیشتر کراپ می کرد تا دستها توی عکس نباشه ، توازن عکس بهم می خورد و هنر عکاس در این تصویر مشخص نمی شد . به نظر این حقیر بهتر بود که دستها کامل در عکس می بود چرا که به نظر می رسه دختر با دستهایش نیز ، آن حس معصومیت را القاء می کرد . ( به نظر من دخترک تمام دنیای کوچک خود را در آغوش کشیده و در حال ثبت آن در عکس است ) . ولی چون تمام تمرکز عکاس روی صورت و چشمهای دخترک متمرکز شده ، بقیه جزئیات کمی از نظر دور مانده است . بعد بعدی عکس اگرچه با مات شدن پس زمینه عکس و جدایی سوژه عکس از پس زمینه ، بخشی از نظر عکاس تامین شده باشد ، ولی به نظر می رسد یکنواختی پس زمینه و تشابه رنگی آن با مقنعه و صورت دختر، بخشی از جذابیت و هنر عکاس را محو کرده است و شاید با انتخاب یک زاویه بهتر می شد از پس زمینه ای با رنگ متمایز بهره برد . البته شاید در موقعیت ثبت عکس امکان چنین شرایطی نبوده است .
۱۸ مهر ۱۳۹۵
سلام. ابتدا تشکر می کنم از آقای رئیس الساداتی برای به اشتراک گذاری عکسی که گرفتند. چند نکته رو لازم میدونم که در مورد جنبه های بصری و مفهومی این عکس عرض کنم.
از نظر جنبه ی بصری و ظاهری عکس:
نکته اول اینکه ادیت عکس که طبق گفته ی عکاس بر روی چشم های سوژه متمرکز بوده منجر به عدم یکنواختی رنگ و روشنایی چشم های سوژه شده به طوری که به وضوح چشم واقع در سمت راست عکس، روشن تر و به لحاظ رنگی غلیظ تر از چشم واقع در سمت چپ عکس دیده میشه. از این نظر بهتر بود ادیت با دقت و وسواس بیشتری انجام میشد چرا که طبق گفته ی عکاس، هدف این عکس نمایش زیبایی چهره و چشم های سوژه بوده.
نکته ی دوم در مورد انتخاب فاصله ی کانونی لنز برای ثبت این پرتره هست که به نظر میاد مقداری در این خصوص زیاده روی شده. لنزهای زوم به سبب ساختار اپتیکی که دارند، در دو حد نهایی فاصله ی کانونی خود، در تصویر اعوجاج ایجاد می کنند. این اعوجاج در ثبت عکس چهره و بدن به این صورت نمایان میشه که هرچه فاصله ی کانونی از فاصله ی کانونی نرمال (معمولا ۵۰ تا ۷۰ میلی متر) بیشتر یا کمتر میشه، عدم تناسب اندازه ی شانه ها و چهره ی سوژه بیشتر میشه. در مورد این عکس، این مشکل، به این صورت نمایان شده که شانه ها و بدن سوژه نسبت به اندازه ی سر او کوچکتر ثبت شده اند. هرچند با توجه به هدف عکاس از این عکس بهتر بود که اصلا بدن سوژه در عکس گنجانده نمیشد. به هر حال، فواصل کانونی مناسب برای ثبت پرتره برای قطع کوچک سنسور (فول فریم) معمولا بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیمتر انتخاب میشه که مصالحه ی خوبی بین کیفیت تصویر، دقت در جزئیات، عمق میدان، و تناسب اندازه ی اندام و سر سوژه برقرار میکنه. البته باید این رو هم در نظر داشت که ممکنه موقعیت و شرایط محیطی که عکاس در اون بوده، او را مجبور به استفاده از فاصله ی کانونی بلند کرده باشه.
نکته ی سوم در مورد عنصر مهمی در عکاسی پرتره به نام برق چشم (catch light) است. بهتر بود در ادیتی که عکاس روی عکس انجام داده، بیشتر روی تقویت و یکسان سازی برق چشم دختر تمرکز میشد. کچ لایت از عناصر مهم در عکاسی پرتره ست که تمرکز بیننده ی عکس رو به چشم های سوژه ی پرتره معطوف میکنه. سایت لنزک در مورد ایجاد برق چشم و روش های اون مطلب مفیدی رو قبلاً منتشر کرده که مطالعه ی اون رو به دوستانم توصیه می کنم.
لینک مطلب:
https://www.lenzak.com/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D9%82-%DA%86%D8%B4%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%DA%A9%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%BE%D8%B1%D8%AA%D8%B1%D9%87/
از نظر جنبه ی مفهومی عکس:
نکته ی اول اینکه عکاس با عکس العمل به موقع، لحظه ی مناسبی از حالت چهره و بدن سوژه رو در عکس ثبت کرده. نگاه دختر نگاهی پر معناست و لبخندی که به لب داره به عمق این معنا افزوده. وضعیت سر دختر که اندکی به سمت پایین است و در همین حال سوی نگاهش که به بالا متمایل شده تا به دوربین نگاه کند، خجالت و خودداری را توأم با احساس خوشنودی و غرور از اینکه سوژه ی عکاس شده در چهره اش نشان میدهد. از این منظر، عمق میدان کمی که عکاس برای ثبت این عکس انتخاب کرده به مفهوم عکس کمک بزرگی کرده، یعنی در عکس تمام عناصر اطراف سوژه محو شده و این همان حالت روحی است که در لحظه ی ثبت عکس در ذهن و دل دختر میگذشته. او از اینکه مورد توجه عکاس واقع شده خوشحال است و این خوشحالی غروری را در او پدید آورده که برای چند ثانیه متوجه اطراف خود نیست؛ اطراف برای او محو شده اند.
نکته ی دوم که اهمیت بسیار زیادی در ثبت عکس های پرتره داره، ترکیب بندی عکس هستش. ترکیب بندی هم در لحظه ی عکاسی و هم بعد از آن با اعمال برش روی کادر انجام میشه. با توجه به اینکه هدف عکاس ثبت زیبایی چهره و چشمان دختر روستایی بوده، به نظر میاد برش (کراپ) مناسبی برای عکس بکار گرفته نشده. برای این که چشم بیننده ی عکس به طور مطلق بر زیبایی چهره و چشمان سوژه متمرکز بشه، باید تمامی عناصر مزاحم این هدف از تصویر حذف بشن. این عناصر مزاحم در این عکس اینها هستند:
(۱) قسمتی از لباس دختر که به رنگ قرمز و مشکی و در پایین کادر خودنمایی میکنه و تمرکز بیننده رو از چهره تا حدی منحرف میکنه
(۲) دستان او که ناقص در کادر قرار گرفته اند. البته باید یاداوری کرد که ثبت درست و صحیح فرم و حالت دست در عکاسی پرتره از عناصر حیاتی موفقیت یک پرتره هست و از نظر زبان بدن (body language) به تعالی مفهومی عکس بسیار کمک می کنه. در این عکس همان قدری که از دست های دختر دیده میشه به نظر میرسه که اگر دست ها به طور کامل در عکس گنجانده میشد، مفهوم عمیق تری در عکس به دست می آمد چون حالت دست هایش به نظر، بسیار معنادار اند. اما در این عکس چون هدف عکاس چیز دیگری بوده، بهتر بود دست ها به طور کامل از کادر حذف میشد.
نکته ی سوم در این عکس در مورد کادر انتخابی است. در قوانین ترکیب بندی عکاسی این نکته رو یاد گرفته ایم که کادر های افقی نشان از حالت سکون و آرامش دارند و کادر های عمودی حاکی از حالتی پویا و پرجنب و جوش در محتوای عکس است. همچنین در کادر های افقی و عمودی به سبب اختلاف ابعاد طول و عرض کادر، عکاس میتونه در کمک به بیان اهداف مفهومی خودش از قانون یک سوم ، نقاط طلایی و جابجایی هدفمند موضوع در کادر استفاده کنه. این در حالیه که در کادر های مربعی قانون یک سوم، نقاط طلایی و جابجایی های هدفمند موضوع، معانی بصری و مفهومی خودشون رو تا حدی از دست میدن و به دلیل برابری طول و عرض کادر مربعی، توجه بیننده به تمامی قسمت های کادر عکس تقریباً یکسان هستش. مصداق این امر در این عکس این است که لباس قرمز و مشکی دختر و دستان ناقص ثبت شده ی او، تقریباً به میزان برابر با صورت و چشمان او برای بیننده جلب توجه می کنند. بنابراین انتخاب کادر مربع و ترکیب بندی انتخاب شده به هنگام برش این عکس، موفقیت عکاس رو در بیان اهداف و مقاصد مفهومی خود تضعیف کرده. به نظر می رسه انتخاب کادر افقی که مرز پایینش، لباس و دستان دختر را به طور کامل از عکس حذف کنه برای این عکس بهتر هست. همینطور اگر برش در کادر افقی طوری انجام بشه که صورت دختر روی خط یک سوم عمودی کادر قرار بگیره شاید به جلب توجه بیننده به صورت و چشمان دختر کمک کنه.
باز هم تشکر می کنم از آقای رئیس الساداتی به خاطر به اشتراک گذاری این عکس. از مدیریت سایت لنزک هم سپاسگذارم بابت انتخاب نقد بنده در هفته ی گذشته و اینکه به طور منظم بخش نقد عکس رو با عکس های جدید دوستان فعال نگه می دارند.
۲ آبان ۱۳۹۵
نقد شما هم از دید فنی و هم هنری منصفانه و دقیق بود.
از خواندنش لذت بردم.
ممنون.
۱۷ مهر ۱۳۹۵
باعرض سلام و وقت بخیر… در مورد دستها نظر بنده هم همینه که یا کامل میبود داخل عکس یا حالا که کراپ شده یه مقدار بالاترمیرفت خط کراپ…اما درمورد مقنعه نظر بنده اینه که قصد عکاس گرفتن عکس پرسنلی نبوده که بخواد نظم به لباس بده و مشخصه از اون عکسهای بی هماهنگی قبلی و داخل کوچه یاخیابان هستش و نکته بعد اینکه روپوش به تن ندارند و داخل مدرسه نبودند.پشت زمینه عکس هم بصورت عالی بلور شده.
۱۶ مهر ۱۳۹۵
دوست عزیز در مورد عنوانی که مطرح فرمودید هیچ کاری نکرده اید .هیچ موضویی وهیچ حسی در عکس دیده نمیشود وظیفه یک عکاس خووب اینه که با بکار گیری نور و موضوع . احساسش را دروجود مخاطب بریزد عکسهای با توضیح بدترین عکسها هستند. من دوستدار توام
۱۶ مهر ۱۳۹۵
به عنوان بیننده ترجیح میدادم یا دستها کامل بیافته یا اصلا در قاب تصویر گنجانده نشند. مقنعه به صورت کج و نافرم روی سر بچه قرار داده شده که اگر از عمد بوده مشکل و ایرادی محسوب نمیشه اما این که قسمت بالا و قسمت راست پایین مقنعه از کادر خارج شده هم نکته منفی هست که میتونه به عکس ضربه بزنه.