امروز می خواهیم از ابتدا تا انتهای یک منتاژ را با هم کار کنیم. در این مطلب نحوه گرفتن عکس های مورد نیاز را آموزش می دهیم و نحوه ویرایش و منتاژ را در مطلب بعدی بررسی خواهیم کرد. معمولا این نوع عکس ها بیشتر برای تبلیغات مورد استفاده قرار می گیرند.
چرا عکس بگیریم که بعد آن را منتاژ کنیم؟
جواب این سوال بسیار ساده است. شما منتاژ می کنید تا چیزهایی که از لحاظ فیزیکی امکان پذیر نیستند را ممکن کنید و جلوه زیبایی به عکس بدهید. برای مثال، معمولاً شما نمی توانید هزینه های گرفتن یک مدل پوشاندن لباس های گران قیمت بر تن او و کشاندن او به جنگل برای عکاسی را پرداخت کنید.
همچنین اگر بخواهید در عکسی پس زمینه ای به صورت HDR داشته باشید که نور های روشن و تاریک را به خوبی نشان دهد ولی چنین نوری در پس زمینه وجود نداشته باشد، خیلی سخت است که بخواهید سوژه خود را از پس زمینه جدا کنید و هر قسمت را به صورت جداگانه ویرایش کنید، حتی اگر بتوانید عکس خوبی بگیرید باز هم ویرایش آن بسیار کار دشواری خواهد بود.
عکسی که در بالا مشاهده می کنید یک عکس است، اما پیدا کردن مکان مناسب و مقابله با محدودیت های موجود کار بسیار مشکلی بوده است.
ولی احتمالاً می توانید یک مدل استخدام کنید که تنها یک عکس از او بگیرید و بر روی عکسی منتاژ کنید که قبلاً در سفرتان از جنگل گرفته اید. اگر عکستان را با پس زمینه سبز و یا سفید بگیرید می توانید به راحتی در مرحله ویرایش سوژه را از پس زمینه جدا کنید. علاوه بر این پس زمینه شما هم خیلی بهتر خواهد بود، چرا که به عنوان منظره از آن عکس گرفتید و همه چیز را بر اساس بهتر دیده شدن منظره تنظیم کرده اید.
در نتیجه ما منتاژ می کنیم، چون این ساده ترین، دقیق ترین و کم هزینه ترین راه برای بدست آوردن عکسی است که می خواهیم آن را بسازیم.
عکس گرفتن برای منتاژ
زمانی که می خواهید برای منتاژ کردن عکس بگیرید باید به چند چیز دقت کنید. اگر هم نمی خواهید عکس را خودتان ویرایش کنید و می خواهید آن را به دست منتاژ کار دیگری بسپارید باید کار های بیشتری هم در مرحله عکاسی انجام دهید. مهمترین نکات در عکاسی برای منتاژ نحوه ژست گرفتن سوژه و نور است.
نورپردازی باید طوری انجام شود که شما بتوانید مدل را در شرایط مختلف با نور های مختلف قرار دهید. اگر قبل از عکاسی بدانید که مدل را در چه تصویری با چه شرایطی می خواهید قرار دهید در قسمت نورپردازی خیلی کار ساده تر و دقیق تری می توانید انجام دهید.
متأسفانه در اینجا من هیچ ایده ای راجع به مکان و شرایطی که قرار است مدل را قرار دهم ندارم، برای همین باید در عکس اطلاعات کافی وجود داشته باشد و شرایط آن طوری باشد که بتوانم بعد از عکاسی آنطور که می خواهم نور آن را تغییر دهم. که این قضیه هم برای عکاسی از مدل و هم برای عکاسی پس زمینه صادق است.
این عکس نمونه ای است که نشان می دهد حتی اگر بتوانید مدل را با نوری تخت و یکتواخت عکاسی کنید باز هم نمی توانید آن را هر کجا که می خواهید قرار دهید.
از آنجایی که نمی دانید این عکس به چه شکلی در کجا و برای چه شرکتی قرار است کار شود، نمی توانید مطمئن شوید که چه ژستی مناسب است یا چه ژستی مناسب نیست. پس باید با چندین حالت مختلف ژست، عکاسی کنید تا بتوانید در شرایط مختلف از این عکس ها استفاده کنید. در ادامه به ژست ها هم اشاره خواهم کرد.
پاره کردن پوست؟
این مطلب چه ربطی به پاره کردن پوست دارد؟ خب، این هدف اصلی ما در این عکس ها است. ایده این عکس های ما این است که مدل پوست تن خود را پاره کند، تا «حقیقت اصلی» یا «حقیقت درونی» اش را نشان دهد.
چطور باید این کار را بکنیم؟ این کار خیلی ساده است. فقط باید در ابتدا یک جسم دیگر داشته باشیم و در واقعیت آن را پاره کنیم، و بعد در مرحله ویرایش این جسم را با بدن مدل تلفیق کنیم. بهترین گزینه برای این جسمی که می خواهیم پاره کنیم انتخاب پیراهنی همرنگ با پوست سوژه است.
ما هم این عکس ها را با پیراهنی همرنگ با پوست سوژه گرفتیم تا بعداً به راحتی بتوانیم آن را با پوست سوژه تلفیق کنیم، که البته اگر این لباس مارک یا نشانی بر رویش باشد باید آن را با Photoshop از بین ببریم.
خب، برای اینکه پوست مدل را داشته باشیم، از او بدون پیراهن عکس گرفتیم. با این کار می توانیم رنگ پوست، بافت و خطوط ماهیچه ها را ثبت کنیم. بعد شما باید یک عکس تقریباً یکسان هم با لباس و هم بی لباس بگیرید (مخصوصاً در قسمتی که می خواهید آن را تلفیق کنید) و دست سوژه را در عکس بی لباس طوری بگذارید که شبیه عکس با لباس باشد.
همانطور که می بینید در عکس بافت پوست و ماهیچه ها دیده می شود.
چون رنگ لباس با رنگ پوست مدل تقریباً یکی است تلفیق کردن لباس با بافت و خطوط ماهیچه کار ساده ای خواهد بود.
نورپردازی منعطف
من زمان اینکه از هر ژست با شرایط نوری مختلف عکس بگیرم را نداشتم. پس با یک نورپردازی منعطف که بتوانم از آن در شرایط مختلف استفاده کنم کارم را انجام دادم.
راه حل من ساده است. نورپردازی سه گوشه، نزدیک به یک پس زمینه سفید. با استفاده از یک اکتاباکس (Octa-Box) نزدیک به سوژه و از زاویه بالا که شبیه ساز نور طبیعی خورشید بوده است. این طریق نورپردازی تقریباً تمام شرایط محیطی را پوشش می دهد، از وسط روز در محیطی باز گرفته تا باشگاه بدنسازی تا زندان، برای همه شرایط می توان از این نورپردازی استفاده کرد.
حرکت دادن یک اکتاباکس ۱٫۵ متری در خانه اصلاً کار ساده ای نیست
در این شیوه از نورپردازی باید شیوه ریم Rim-light را به اندازه استفاده کنیم، نه خیلی زیاد، چرا که اگر بیش از حد باشد می تواند روی منتاژ ما تأثیر منفی بگذارد. فلاشی که از آن به عنوان Rim-light (تکنیک نورپردازی ریم) استفاده می کنم تازه از تعمیر برگشته و گاهی فلاش نمی زند.
با توجه به اینکه می دانستم نمی خواهم مدل به صورت قرینه ژست بگیرد، این فلاش را در سمت راست سوژه قرار دادم تا اگر هم فلاش نزد مشکل زیادی به وجود نیاورد، چرا که در عکس نهایی با توجه به پس زمینه سفید به راحتی می توان مدل را از پس زمینه جدا کرد. این فلاش را طوری قرار دادم تا علاوه بر مدل به پس زمینه هم نور بتاباند تا نگران استفاده از نور دیگری برای پس زمینه نباشم و فضای بیشتری برای کار داشته باشم.
یک عکس آزمایشی دیگر که با استفاده از ۳ منبع نوری گرفته شده است. این عکس در اواخر شب گرفته شده… واضح است نه؟
او نزدیک به پس زمینه سفید ایستاده بود تا نور فلاش Rim-light هم اندکی به او بتابد و قسمت های دیگر او هم نور داشته باشند، با این کار او از زاویه دیگری هم نورپردازی شده و حالت طبیعی تری خواهد داشت. در این عکسها از لانه زنبوری استفاده نشده چرا که نور طبیعی متمرکز نیست، بنابراین باید نور را بی نظم در فضا پخش کنیم.
ژست ها
من قصد داشتم ژست های نسبتاً ساده ولی قوی و مناسب برای ورزش های بدنسازی انتخاب کنم، که در عین حال به سادگی بتوان آن ژست را تکرار کرد. در نهایت به ۴ ژست رسیدم که آنها را: «شکم»، «سینه»، «گردن» و «پشت» نامیدم، که نشان دهنده قسمتی از پوست هستند که قرار است پاره شود.
مدل من Brad هم به خوبی متوجه منظور و هدف من شد و اکثر عکس ها را با یک شات گرفتم و بعضی را برای اطمینان ۲ بار گرفتم.
اولین عکس چند ثانیه بعد از تست فلاش ها گرفته شد، Brad یک موزیسین است که اجراهای زنده می کند، او با یک چشم به هم زدن توانست ژست مناسبی برای من بگیرد.
اولین عکس پاره کردن پیراهن بود، در این قسمت تمام کار بر عهده Brad بود، سفت کردن عضلات و تغییر حالت چهره و همه چیز های دیگر بر عهده او بود. من به او جسمی دادم تا بکشد تا عضله های او به طور طبیعی و واقعی سفت شوند. استفاده از میله های فلزی یا تخته های چوبی که در داخل دست مدل جا بشوند برای این کار خیلی مناسب است، چرا که در ویرایش احتیاج به حذف مقدار زیادی از تصویر نخواهیم داشت.
در مرحله بعد باید همین عکس ها را این بار با پیراهن در حال پاره کردن شبیه سازی کنیم و دوباره عکس بگیریم، که کار سخت تری خواهد بود.
تکرار ژست ها برای منتاژ
در ادامه عکس هایی با پیراهن گرفتیم، وقتی Brad پیراهن ها را تنش کرده بود من با چاقو قسمتی که می خواستم در منتاژ پاره شده باشد را پاره می کردم تا پارگی پیراهن کنترل شده باشد و آنطور که می خواستم در بیاید. عکس ها را دقیقاً مانند عکس های قبل فقط با اضافه شدن پیراهن پاره شده تکرار کردم. پارگی ای که در قسمت شکم انجام دادیم تا نزدیکی های سینه Brad را پاره کرده بود اما با توجه به قدرت عضلات او و مشت محکمش این پارگی بلند طبیعی به نظر می رسید.
اینکه از او تنها با زبان و به طور شفاهی بخواهم دقیقاً مانند قبل ژست بگیرد و دست هایش را همان جایی که قبلاً گذاشته بود بگذارد خیلی کار دشواری بود، Brad بدون استفاده از آینه و یا عکس های قبلی نمی توانست به خوبی به همان شکل قبل ژست بگیرد.
در اینجا بود که استفاده از فاصله کانونی پایین در نزدیکی سوژه مفید ظاهر شد. من LCD دوربین را چرخاندم و رو به روی دوربین ایستادم، و در حالی که از نزدیک عکس قبلی را نگاه می کردم با دقت از Brad می خواستم که بدن خود را تکان دهد تا دقیقاً مانند همان عکس بی لباس شده باشد. این راه بسیار ساده تر و سریعتری بود، و چون فقط وضعیت دست Brad مهم بود تمام چهار عکس را در زیر ده دقیقه گرفتیم.
شیوه و گام
شیوه گرفتن این عکس ها بسیار مهم است، شما باید عکس ها را سریع و در شرایط روشن بگیرید. از آن جایی که سوژه شما قرار است بعداً منتاژ شود و او تصویر دقیقی از نتیجه نهایی ندارد و باید آن را تصور کند، باید با تخیل خود عمل کند و چیزی که قرار است حاصل شود را در ذهنش بسازد.
اگر به مدل خود درست توضیح ندهید که قرار است چه اتفاقی بیافتد او هم نمی تواند به درستی ژست بگیرد، چرا که نمی تواند درک کند که شما این ژست ها را برای چه کاری می خواهید و نمیتواند طبیعی و آنطور که می خواهید عمل کند، با این کار هم کیفیت عکس ها را پایین می آورید و هم حوصله مدل را سر می برید. اگر عکس ها را کاملاً آنطور که باید نتوانید بگیرید ولی به مدل خود انرژی بدهید خیلی بهتر است.
در تمام مراحل عکاسی آنها را در جریان کارتان قرار دهید. اگر از قبل کاری مشابه انجام داده اید و یا افکارتان را به هر شکلی پیاده کرده اید، آنها را به مدل خود نشان دهید، حتی می توانید از کارهای مشابهی که دیگران انجام داده اند استفاده کنید، در کل سعی کنید تصویر واضحی از کاری که قرار است انجام دهید در ذهن مدلتان بسازید.
از آنجایی که من خودم هم دقیقاً نمی دانستم که قرار است در نهایت چکار کنم، نمونه مشابهی از کار های دیگران را به Brad نشان دادم (پیدا کردن کارهایی مشابه در سایت های ۵۰۰px و Behance کار ساده ایست) حداقل با این کار می توانست تصویری از عکس نهایی داشته باشد و نقش خودش را در کار بفهمد. مرحله عکاسی در کل نزدیک به ۲۵ دقیقه طول کشید، و در مجموع ۱۷ عکس گرفتم، به علاوه عکسی که برای تست فلاش ها و نور گرفتم که Brad نقشی در آن نداشت. چون این اولین باری بود که با هم کار می کردیم، من زمان زیادی را صرف صحبت کردن و شناختن او کردم و او را با محیط استدیو آشنا کردم.
عکس های نهایی
در نهایت این عکس ها را در کنار هم گذاشتم تا دقت کار را ببینید. هر چه عکس ها را بیشتر مثل هم بگیرید بعداً در ویرایش کارتان ساده تر خواهد بود! هیچکدام از این عکس ها بی نقص نیستند، اما آنقدر شبیه هستند که در مرحله ویرایش کار سختی نداشته باشم.
شکم
سینه
گردن
پشت… این عکس خیلی به نظر ژست غیر عادی ای می آمد، و کلاً تصمیم گرفتم که عکس با پیراهن هم برای آن نگیرم و این عکس را کنار گذاشتم.
خب، این تمام اطلاعاتی بود که برای مرحله عکاسی به آن احتیاج داشتید، امیدوارم تا اینجای کار لذت برده باشید.
منبع
برگرفته از : tutsplus
۹ اردیبهشت ۱۳۹۳
تا اینجاش عالی بود..!
همین داشتن ایده اش، نصف کاره :دی