وزن بصری اصطلاحی است که در مورد المان های ترکیب بندی در یک تصویر و میزان تاثیر بصری آنها به کار برده می شود. بعضی چیزها در مقایسه با المان های دیگر در تصویر سنگین تر یا برجسته تر به نظر می رسند. به عنوان یک عکاس، وظیفه شماست که هنگام تنظیم ترکیب بندی این مسئله را درک کرده و از آن به نفع خود استفاده کنید.
چگونه وزن بصری می تواند بر یک تصویر تاثیر بگذارد؟
- المان هایی با رنگ روشن = یک حس سبکی
- المان هایی با رنگ تیره = یک حس سنگینی
- چشم ها و صورت = سنگین
- متن = سنگین
- فضای منفی = سبک
- فوکوس = بسته به آنچه که بر روی آن فوکوس می کنید می تواند سبک یا سنگین باشد
- مقیاس = می تواند بر وزن یک المان تاثیر بگذارد
- رنگ = یک رنگ غیر منتظره در تصویر سنگین تر از اطرافش است
تصاویر روشن یا حتی دارای تُن و احساس آنها
این عکس ماکرو از شبدر قرمز، با عمق میدان کم و فوکوس نرم، از لحاظ تُن در کل تصویر مشابه است. تُن های رنگی نیز نرم هستند، بنابراین احساس کلی این تصویر از لحاظ بصری کاملا سبک است – واقعا هیچ جایی نیست که چشم بر روی آن بماند و با تصویر درگیر شود.
آن را با تصویر دیگری که از لحاظ تُن کاملا مشابه است مقایسه کنید، تُن های رنگی با المان های ابر مات نرم خنثی می شوند. با این حال، در تصویر زیر کنتراست متمایزی بین نقاط سفید و سیاه وجود دارد. صخره های سیاه وزن بصری متمایزی دارند و نقطه مشخصی وجود دارد که چشم بر روی آن می ماند و در اطراف تصویر حرکت می کند.
تصویری با نواحی تاریک بزرگ
در مورد عکس های تاریک با مقدار زیادی پس زمینه سیاه، شما فکر می کنید که رنگ سیاه بر کل تصویر غالب می شود. با این حال، هنگامی که سوژه به خوبی روشن شده و مانند گل ژربرای زیر به شکل مجسمه ای قرار داده می شود، سوژه وزن بصری تصویر را به دوش می کشد و رنگ سیاه به پس زمینه می رود تا از آن پشتیبانی کند.
منظره زیر برای افزودن درام به آسمان و نشان دادن پرتوهای نور ظریف از میان ابرها، عمدا کم نوردهی شده است. این به این معنی است که سنگ های تیره به خصوص کم نوردهی می شوند و در نتیجه وزن بصری تصویر را به دوش می کشند، که در نتیجه سمت پایین تصویر تقریبا خیلی سنگین است.
رنگ در مقابل یک پس زمینه خنثی
وجود یک رنگ برجسته روشن در مقابل پس زمینه ای با تُن خنثی، تمام وزن بصری را در دو تصویر زیر به دوش می کشد.
علاوه بر این، در تصویر کبوتر جنگلی بومی نیوزیلند در زیر، چشم شارپ کبوتر، با تاکید بیشتر به دلیل رنگ قرمز روشن چشم و منقار، وزن بصری را نگه می دارد. این جایی است که چشم شما در لحظه اول به سمت آن کشیده می شود.
تعادل و مقیاس
تعادل و مقیاس نیز عوامل مهمی هستند. در فانوس دریایی زیر، رنگ سفید روشن فانوس دریایی نظر و توجه را به سمت خود جلب می کند، اما خط افق آسمان در برابر دریا مقیاس لازم برای تعادل بخشیدن به ترکیب بندی کلی تصویر را فراهم می کند.
این سکوی شنای شناور در این تصویر وزن بصری دارد، و منظره را در سمت چپ کادر متعادل می کند، که به نوبه خود برای درک سکو در زمینه تصویر کلی، مقیاس ارائه می کند. نزدیک تر بودن به دوربین نیز در این ترکیب بندی وزن بیشتری به سکو می دهد.
تعادل نور و تاریکی
تصویر نعل اسب زیر، عمدا طوری عکس گرفته شده که هم سایه های تاریک و تار عنکبوت های سفید تقویت شوند و هم جزئیات دارای بافت به تصویر اضافه شود، در حالیکه سایه ها وزن بصری پشتیبانی به اَشکال نعل اسب ها می بخشند.
در زیر یک تصویر سیاه و سفید مشابه وجود دارد، که در آن جزئیات سایه از المان های دارای بافت پشتیبانی می کنند. اما این تصویر بیشتر در مورد نواحی روشن تر است، که بخش عمده ناحیه مرکزی بزرگتر را در تصویر گرفته اند، بنابراین مقدار بیشتری از وزن بصری تصویر را به دوش می کشند.
رنگ و تعادل
استفاده از رنگ در یک تصویر می تواند تاثیر قابل توجهی داشته باشد. در تصویر غروب آفتاب در زیر، با ابرهای قرمز غنی و خط درخت سیلوئت شده تاریک در پایین، ممکن است فکر کنید که درختان تاریک وزن بصری را حمل می کنند، اما آنها در واقع ناحیه ابر قرمز بزرگ را به خوبی متعادل می کنند. تاریک ترین یا روشن ترین المان همیشه سنگین ترین المان از لحاظ بصری نیست.
تصویر زیر با صخره های دریایی تاریک که با طلوع آفتاب روشن و مه آلود دریا متعادل شده اند، از لحاظ بصری بسیار متعادل است. اما نکته شگفت آور در این تصویر این است که مرغ دریایی در حال پرواز بر روی اقیانوس وزن بصری را به دوش می کشد.
یک طلوع آفتاب دیگر، با تُن های کاملا تاریک، اما در اینجا کف سفید امواج به عنوان یک نوردهی طولانی برای ثبت حرکت، وزن بصری را در این تصویر دارند.
ارزیابی وزن بصری در یک ترکیب بندی
تصویر جریان آب پر از برگ در زیر تعادل خوبی بین نور و تاریکی دارد. این جریان که به صورت مورب در تصویر حرکت می کند، چشم را به سمت خود می کشد. در حالیکه یک وزن بصری سنگین در گوشه سمت چپ پایین وجود دارد، هنوز هم نور کافی برای داشتن بافت و جزئیات و این که بخشی از تصویر باشد، دارد. نواحی روشن تر کافی در بالای آن و در میان آب نیز وجود دارد، به طوری که به نظر نمی رسد نواحی تاریک تر بر ترکیب بندی کلی غالب شده باشند. مغز ما می تواند بپذیرد که این تصویر در یک جنگل گرفته شده است، بنابراین نواحی روشن و تاریک در آن وجود خواهد داشت.
وزن بصری علیه تصویر عمل می کند
کوکابورای وحشی بر روی یک شاخه درخت (در زیر). در پردازش، این تصویر عمدا زیاد نوردهی شده است چون تصویر اصلی در سایه گرفته شد و بسیار تاریک بود. این کار تعادل تُن تصویر را به خصوص در پس زمینه بسیار تغییر داده است. نزدیک ترین شاخه به دوربین تمام وزن بصری را در این تصویر دارد، که وزن را به سمت پایین می کشد و سمت راست را سنگین تر می کند. چشم تیره پرنده و جزئیات پرهای روی بال کمی اثر شاخه را خنثی می کنند، اما نه به اندازه کافی.
عکاسی از اجسام بی جان با یک پر – یک عکس آزمایشی در حین یادگیری عکاسی از اجسام بی جان و عکاسی از غذا. نمونه دیگری از این که چگونه وزن بصری باید در ترکیب بندی شما در نظر گرفته شود. در اینجا تُن بسیار روشن پر، مقیاس بسیار کوچک و ساختار بسیار نرمی برای متعادل کردن تاریکی سبد تخم مرغ در پس زمینه دارد. با وجود این که پر در فوکوس شارپ است، سبد تخم مرغ در این تصویر تمام وزن بصری را دارد.
وزن بصری برای تصویر عمل می کند
فضای منفی در عکس گل ماکرو در زیر واقعا خوب عمل می کند. گل تنها بخش کوچکی از تصویر کلی را در برمی گیرد، اما از آنجا که یک المان در فوکوس شارپ و بقیه المان ها بسیار مات و بخشی از پس زمینه هستند، گل تمام وزن بصری در این تصویر را دارد. توجه داشته باشید که چگونه در پایین ترین قسمت کادر، ساقه گل که در فوکوس جزئی قرار دارد نیز به وزن بصری تصویر کمک می کند.
کادربندی و قرارگیری گل های ژربرا (در زیر) به طور مستقیم به وزن بصری آنها در تصویر مربوط می شود. خط مورب تصویر را به دو نیم تقسیم می کند، اما زاویه پویایی به آن می بخشد که چشم را درگیر می کند. فوکوس انتخابی در جلوی گلبرگ ها همراه با ساقه تاریک، بقیه فضای منفی در این تصویر را از لحاظ بصری متعادل می کند. دو گل دیگر دورتر و خارج از فوکوس هستند، بنابراین از لحاظ بصری از سوژه پشتیبانی می کنند، اما به دلیل نرم بودن، بر کل تصویر غلبه نمی کنند.
خلاصه
وزن بصری یک مفهوم ترکیب بندی پیشرفته تر است که ممکن است در ابتدا فهم آن دشوار باشد. درک این که وزن بصری چگونه می تواند بر تصویر نهایی شما تاثیر بگذارد مهم است، چون فکر کردن در مورد آن به عنوان بخشی از ترکیب بندی کلی ضروری است. بدیهی است که در مواردی مانند چشم اندازها، ماکرو، گل ها، عکاسی از غذا و موقعیت های ناگهانی یا ثابت دیگر، شما زمان بیشتری برای فکر کردن و تنظیم ترکیب بندی خود دارید. در مورد درختان، رویدادها، مراسم عروسی، ورزش یا سایر موقعیت های قابل تغییر، ممکن است وقت برای در نظر گرفتن تمام گزینه ها نداشته باشید.
همانطور که در نمونه های بالا دیده می شود، وزن بصری می تواند در تصویر نهایی تفاوت خوب یا بد ایجاد کند. به نظر من، یادگیری دیدن از منظر ترکیب بندی و کادربندی عکس خود با هدف و پیش بینی قبلی، عکاسی شما را بیش از هر چیز دیگری بهبود خواهد بخشید.
از آنجا که وزن بصری تحت تاثیر سایر المان های ترکیب بندی مانند تُن، فوکوس، نور/تاریکی، تعادل و مقیاس قرار می گیرد، اگر در مورد اینها فکر کنید، وزن بصری بخشی از معادله ترکیب بندی کلی می شود. آیا شما از وزن بصری به عنوان یک المان ترکیب بندی برای تصاویر خود استفاده می کنید؟
نویسنده: استیسی هیل (Stacey Hill)
۲۶ آذر ۱۳۹۶
باتشکرازمطالب مفیدتون;درموردعکس مربوط به مرغ دریایی وصخره و اقیانوس،مرغ دریایی به زور دیده میشه چه رسد به اینکه وزن بصری تصویر رو به دوش بکشه