عکاسی مفهومی: مجموعه عکس «خاطره رنگارنگ» میلان وپالنسکی

من عاشق عکاسی سورئال و مفهومی، و سلف پرتره هستم. من همیشه به دنبال مکان های جالب، عمدتا در اطراف زادگاهم Novy Rychnov می گردم، تا دیدگاه پیچیده ام را از طریق عکاسی نشان دهم. آخرین مجموعه من با نام «خاطره رنگارنگ»، یک پروژه نهایی در مدرسه بود، که در آن از ما خواسته شد یک مجموعه عکاسی را با تمرکز اصلی بر رنگ تکمیل کنیم. این مطلب، داستان نحوه ایجاد آن مجموعه است.

درباره پروژه

اولین غریزه من انجام یک مجموعه سلف پرتره و استفاده از شهر زادگاهم بود. من شروع به فکر کردن در مورد مکان های رنگارنگ در اطراف روستای خودم کردم. یک سرسره زرد در داخل یک دریاچه به ذهنم رسید. ناگهان متوجه شدم که تقریبا هر کدام از خاطرات کودکی که دارم به یک رنگ مربوط است، یا به دلیل محل آن، اشیاء داخل آن، و یا احساسی که در من ایجاد می کند. و اینگونه بود که مفهوم این مجموعه به وجود آمد. من می خواستم رنگ ها را به خاطرات دوران کودکی ام مرتبط کنم – به همین دلیل تصمیم گرفتم اسم این مجموعه را «خاطره رنگارنگ» بگذارم.

من برای هر رنگ دو عکس گرفتم. این دو عکس به ادامه نیاز داشتند. اول، من یک عکس زرد به عنوان خاطره روزهایی که در طول تابستان با خانواده ام به شنا می رفتم گرفتم. من همیشه این سرسره را تحسین می کردم، اما آنقدر از فرو رفتن در آب می ترسیدم که هیچ وقت از آن استفاده نکردم.

رنگ دوم قرمز بود. این تصاویر مکانی را در نزدیکی خانه من نشان می دهند که ما در آنجا قایم موشک بازی می کردیم.

رنگ سوم، آبی، به مادربزرگ من و کارخانه ای که در آن کار می کرد، مربوط است. من اغلب او را در آنجا می دیدم، اما ورود به آنجا ممنوع بود، بنابراین من از پنجره بالا می رفتم یا از زیر حصار به داخل می خزیدم.

آخرین رنگ سبز بود. من آن را انتخاب کردم چون وقتی بچه بودم رنگ سبز همه جا در اطراف من وجود داشت: در دشت ها و جنگل ها. طبیعت بخش بزرگی است از چیزی که من در حال حاضر هستم.

چند نکته که من هنگام عکاسی از این مجموعه یاد گرفتم

محدودیت های خود را کنار بزنید

برای این مجموعه، من از دوربین DSLR کانن EOS 5D Mark II با لنز کانن ۲۸-۷۰mm f/2.8 استفاده کردم. البته من نمی توانستم از آن بدون یک ریموت وایرلس و یک سه پایه استفاده کنم. معمولا دیدن نحوه عکس گرفتن من خیلی خنده دار است، چون من کارهای عجیب و غریب می کنم. تا حدودی هم به همین دلیل است که من خودم با استفاده از یک ریموت وایرلس سلف پرتره می گیرم: من می توانم هر کاری که می خواهم را بدون احساس خجالت انجام دهم. این تمرین خوبی است که محدودیت های خود را به این روش کنار بزنید، و راه خوبی است تا یاد بگیرید خودتان را از منظر عکاسی نشان دهید. برای عکس های زرد، یکی از دوستانم با نگه داشتن سه پایه بر روی سرسره برای جلوگیری از افتادن آن به داخل آب به من کمک کرد.

برنامه ریزی و پیش پردازش

من توصیه می کنم قبل از بیرون رفتن، در مورد آنچه که می خواهید با عکاسی به دست آورید، فکر کنید. شما می توانید چند طرح و ایده را ترسیم کنید. آماده بودن و داشتن بینش قبلی باعث می شود که وقتی به محل عکاسی می رسید کار بسیار آسان تر شود. حتی اگر واقعیت کمی متفاوت از تصور و دید شماست، حداقل نیتی (هدفی) دارید که از آنجا کار را شروع کنید. از امتحان کردن ژست ها و ترکیب بندی های غیر منتظره نترسید؛ گاهی اوقات بهترین عکس ها زمانی ایجاد می شوند که اصلا انتظارش را ندارید.

پس پردازش

برای این مجموعه پس پردازش نیز بسیار مهم بود. من از Adobe Photoshop و Camera Raw استفاده کردم که در آن اشباع را در تمام رنگ های پیشرو در عکس ها برجسته کردم. من مجبور شدم سایه مناسب را در هر عکس تنظیم کنم، چون می خواستم کل مجموعه از لحاظ رنگ یکنواخت باشد. من این کار را با ابزار Color Balance انجام دادم. قصد من این بود که بدنم کمی روشن تر و سفیدتر شود، بنابراین اشباع را در آن بخش ها کاهش دادم. در پایان با ابزار Selective Color روی هر عکس کار کردم تا یک حس نهایی نرم و ملایم به دست آورم.

بهترین توصیه من این است که خلاق باشید، شجاع باشید، و احساسات و تجربیات خود را نشان دهید!

نویسنده: وبلاگ۵۰۰px

صفحه اینستاگرام میلان وپالنسکی

instagram.com/Milda2221