امروز، من می خواهم در مورد سه المان کلیدی ای صحبت کنم که فکر می کنم هر عکسی که ما می گیریم را تشکیل می دهند. البته اینها تنها المان های موجود نیستند، اما من فکر می کنم که از همه مهم تر هستند. اگر شما ترکیب بندی، نور، و لحظه گرفتن عکس را در نظر بگیرید، در مسیر خود برای ایجاد یک عکس موفق خوب پیش خواهید رفت.
ترکیب بندی
ترکیب بندی عکس شما بخش مهمی از عکاسی است، چنان که کل کتاب ها، وبلاگ ها، و کارگاه های عکاسی به آن اختصاص داده شده است. همچنین کار بسیار دشواری می باشد. اگرچه بسیاری از هنرها، مانند موسیقی، نقاشی، مجسمه سازی، و طراحی، از یک بوم خالی شروع کرده و از طریق هنر گنجاندن (اضافه کردن) ترکیب بندی می کنند، اما عکاسی برعکس است. ما به عنوان عکاس، با جهان همان گونه که هست شروع کرده و هنر حذف کردن را تمرین می کنیم. به جای اضافه کردن المان ها به یک بوم خالی، ما آنها را از یک بوم بسیار شلوغ حذف می کنیم.
ما ابزارهای مختلفی برای انجام این کار داریم. اولین آنها مغز ماست. ما می توانیم تصمیم بگیریم که کجا عکس بگیریم، در چه جهتی عکس بگیریم، و چه موقعی از روز عکس بگیریم. تمام این چیزها بر آنچه که در کادر خواهد بود، و آنچه که بیرون از آن خواهد بود، تاثیر می گذارند.
ابزار بعدی ما، طبیعتا لنز است. با استفاده از یک لنز خاص، ما می توانیم انتخاب کنیم که چه چیزی را در عکس بگنجانیم و چه چیزی را حذف کنیم. لنز ۲۴mm یک لنز بسیار فراگیر است. این لنز میدان دید وسیع و عمق میدان عمیق تری در یک دیافراگم مشخص دارد. شما میزان بیشتری از یک صحنه را نسبت به مثلا یک لنز ۲۰۰mm خواهید دید. از این فاصله کانونی می توان برای حذف مقدار زیادی از اطلاعات فرعی و غیر مهم در یک صحنه شلوغ استفاده کرد.
ابزار دیگر، که بخشی از لنز است اما کنترل جداگانه ای دارد، دیافراگم می باشد. با استفاده از دیافراگم، ما می توانیم چیزها را با استفاده از فوکوس انتخابی از صحنه خود حذف یا به آن اضافه کنیم. با استفاده از یک لنز ۸۵mm در f/1.4 برای عکاسی یک پرتره کلوزآپ، ما می توانیم تنها چشم های سوژه خود را در فوکوس نگه داریم و پس زمینه را کاملا مات کنیم. با این حال، با تغییر لنز به یک لنز ۳۵mm و عکاسی در f/11، ما میزان بسیار بیشتری از محیط اطراف را در فوکوس نشان خواهیم داد.
ابزار نهایی که می تواند بخشی از ترکیب بندی ما را تشکیل دهد، نور است. ما در مورد نور در ادامه در بخش مربوط به آن بحث خواهیم کرد، اما به عنوان یک ابزار ترکیب بندی، از نور می توان برای گنجاندن و حذف کردن از طریق نوردهی انتخابی استفاده کرد. با نوردهی یک هایلایت روشن، ممکن است قسمت های دیگر تصویر را در تاریکی کامل فرو ببریم. از نور می توان برای کشیدن خطوط و ایجاد اَشکال در تصویر نیز استفاده کرد. به سایه یک شخص، یا سایه یک ساختمان که نصف خیابان را می پوشاند فکر کنید. از این خطوط می توانید به همان شیوه خطوط دیگر در ترکیب بندی خود استفاده کنید.
نور
نور، همانطور که در بالا ذکر شد، می تواند به عنوان یک المان ترکیب بندی مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، به طور کلی بخش مهمی از عکس نیز هست. کیفیت های مختلف نور می توانند واکنش های مختلفی در بیننده شما ایجاد کنند، و به این ترتیب، ابزار بسیار قدرتمندی است. در این بخش، من ویژگی های نور را به سه المان کلیدی تقسیم می کنم: کیفیت، جهت، و رنگ. البته، نور شدت نیز دارد، این که چقدر روشن یا تاریک است، اما در بالا به آن اشاره کردیم.
کیفیت
کیفیت نور، میزان نرم یا سخت بودن آن است. نور سخت سایه های عمیق ایجاد می کند که لبه های شارپ (تیز) دارند، در حالی که نور نرم انتقال ملایمی بین تاریکی و نور ایجاد می کند. از هر دوی اینها می توانید به نفع خودتان استفاده کنید. انتخاب هر یک از آنها واکنش متفاوتی در بیننده شما ایجاد خواهد کرد و ممکن است برای پیامی که سعی دارید آن را انتقال دهید، مناسب باشد یا نباشد. یک باریکه نور سخت در میان چهره یک نوزاد تازه متولد شده، احساس بسیار متفاوتی نسبت به یک نور نرم و روشن به تصویر خواهد داد.
جهت
نور در خط مستقیم حرکت می کند، و در نتیجه جهت دارد. نورپردازی یک چیز از موقعیت دوربین، عمق آن را از بین می برد، چون نمی توان سایه ها را دید. با این حال، نورپردازی آن از کنار، عمق آشکاری در خروجی دو بعدی یک عکس به آن خواهد داد. نورپردازی آن از پشت می تواند بسته به انتخاب نوردهی شما احتمالات بسیار مختلفی ارائه دهد. با درک چگونگی ایجاد عمق با نور خود، تصاویر بسیار قوی تری ایجاد خواهید کرد.
رنگ
نور رنگ نیز دارد، که می تواند تاثیر زیادی بر درک بیننده از تصویر شما داشته باشد. به یک ساحل با ماسه های سفید زیبا و آب های آبی نیلگون فکر کنید. در وسط روز، رنگ سفید ماسه ها و رنگ زیبای آب قابل مشاهده است. اما چند ساعت صبر کنید تا خورشید پایین برود و تابش گرم غروب آفتاب به آن منطقه برسد. اکنون کل صحنه، رنگ آن نور را به خود می گیرد.
لحظه
این مورد شاید مهم ترین جنبه هر عکس باشد. لحظه ای که شما انتخاب می کنید، نور و ترکیب بندی را تعیین می کند. به خصوص در مورد عکس های انسان ها، لحظه واقعا مهم است. یک عکس به خوبی ترکیب بندی و نورپردازی شده از یک عروس در روز عروسی اش، موفقیت آمیز نخواهد بود اگر او لحظه ای که شما برای عکاسی از خنده اش انتخاب کردید را دوست نداشته باشد.
لحظه آنقدر برای ما مهم است که ساعت ها منتظر می مانیم تا نور به طرز درستی آب را روشن کند، یا شخصیت مورد نظرمان وارد صحنه شود. ما تصاویری که در آن باد به طور نامطلوب در میان موها می وزد را رها کرده، و به عنوان عکس های زیر حد متوسط آنها را نادیده می گیریم. تمرکز بر این المان تصاویرتان، راه مطمئنی برای بهتر کردن عکس های شماست.
زمانی که من عکس می گیرم، تا جایی که بتوانم این ترتیب را در آماده سازی برای فشار دادن دکمه شاتر دنبال می کنم. اول، به دنبال نور می گردم، سپس در اطراف آن نور ترکیب بندی می کنم، و پس از آن منتظر یک لحظه مناسب می مانم (یا آن را ایجاد می کنم). این در مورد تمام عکس های من صدق می کند، و مرا به عکاس بسیار سنجیده تری تبدیل کرده است.
نتیجه گیری
البته، انواع مختلف عکاسی المان های متفاوتی در خود دارند. به عنوان مثال، در عکاسی مُد، برنامه ریزی، لباس و آرایش می تواند حتی مهم تر از خود عکاسی باشد. با این حال، در زمان فشار دادن دکمه شاتر، این سه چیز هنوز هم برای موفقیت یک عکس کلیدی هستند. تمرکز بر این سه المان به عنوان یک عکاس، برای بهبود تصاویر شما اثر شگفت انگیزی خواهد داشت.
نویسنده: دیلان گلدبی (Dylan Goldby)
۱۷ شهریور ۱۳۹۶
مطلب خوبی بود ممنون