پیچیده ترین سناریوهایی که می توان در مورد نورپردازی مطرح کرد، سیاه روی سیاه و سفید روی سفید هستند. این نورپردازی ها اکثر عکاسان را صرف نظر از ژانری که در آن کار می کنند، می ترسانند. اگر رنگ سیاه نور را جذب و رنگ سفید آن را منعکس می کند، چطور می توان تنها با یک نور به نتایج طبیعی دست یافت؟ چه بخواهید از یک کالای سفید روی یک پس زمینه سفید عکاسی محصولات انجام دهید (که هنگام عکاسی برای فروشگاه آنلاین متداول است) و چه بخواهید از یک مدل با لباس مشکی مقابل پس زمینه سیاه عکس پرتره بگیرید، نکات نورپردازی این آموزش لنزک به شما کمک خواهند کرد.
عکاسی از اجسام بی جان ژانر بسیار محبوبی است که تقاضای زیادی دارد. به همین دلیل، بسیاری از عکاسان، عکاسی محصول را بسیار سودآور می دانند. به عبارت دیگر، عکاسی از محصولات نیازمند دانش بسیار پیچیده ای از نورپردازی و نحوه برخورد با موقعیت های پیچیده است.
دو مورد از آن سناریوهای نورپردازی آزاردهنده، سیاه روی سیاه و سفید روی سفید هستند.
چرا این مهم است؟
این دو سناریو احتمالا بهترین راه برای فهمیدن این که آیا یک عکاس واقعا نور را می شناسد یا نه می باشند. نکته مهم این است که سیاه روی سیاه و سفید روی سفید مختص عکاسی از اجسام بی جان نیست. من مجبور شدم از این سناریوها در عکاسی مُد و فشن نیز استفاده کنم.
پس زمینه های سفید معمولا در عکس های فروشگاه های آنلاین یافت می شوند. تصاویر دارای پس زمینه سفید، با قابلیت کراپ کردن و تغییر آسان تصویر، به استانداردی برای بسیاری از وب سایت های فروش آنلاین مانند eBay یا Etsy تبدیل شده اند.
از طرف دیگر پس زمینه های سیاه در نشان دادن جزئیات اشیاء فلزی براق، و جواهرات فوق العاده هستند. یک جای رایج که می توانید عکس هایی با پس زمینه سیاه را در آن پیدا کنید، در تبلیغات لوکس است. یک تصویر به کلی تاریک توجه بیننده را به مهم ترین چیز جلب می کند: محصول یا سوژه.
سفید روی سفید
چندین تکنیک برای عکاسی از این چیدمان وجود دارد. مهم ترین نکته ایجاد عمق و شکل است، زیرا ما می خواهیم سوژه مورد نظر را به بهترین شکل ممکن برجسته کنیم. بیایید به یک چیدمان ساده نگاهی بیاندازیم: یک شارژر باتری سفید در مقابل یک پس زمینه سفید.
کادر سیاه
هدف: هدف من ایجاد تصویری است که در آن شیء در پس زمینه سفید ترکیب نشود، لبه های مشخصی داشته باشد، و پس زمینه به طور یکنواخت و بدون هیچ گونه نقطه روشن قابل توجهی نورپردازی شود.
نور آزمایشی
بیایید از استروب اول استفاده کنیم. با قرار دادن آن در سمتی که به دوربین نزدیکتر است، این نتیجه به دست می آید:
این عکس جذاب به نظر نمی رسد و با آنچه که من نیاز دارم خیلی فاصله دارد. یک سایه ناخواسته در پشت شارژر وجود دارد. به علاوه، افزایش قدرت، هایلایت ها (قسمت های روشن) را بیش از حد تصور سوزانده است.
برای ایجاد یک نور نرم پخش شده، به یک منبع بزرگ نیاز داشتم. در این مورد، یک چتر سفید بهترین گزینه است. از آنجا که شیء سفید و مات است، نیازی به کنترل بیش از حد بازتاب های مستقیم از سطوح براق نیست.
با به کارگیری اولین استروب، می بینم که سایه های مشخصی در لبه ها نمایان می شود، اما واقعا چندان زیاد نیستند. سمت نزدیکتر کاملا با پس زمینه سفید ترکیب شده است. برای مشخص تر کردن سایه ها، باید نور را کاهش دهم. به احتمال زیاد شما هم مثل من هستید و انباری از مسدودکننده و گریپ ندارید. برای کاهش نور، اکثر اشیاء سیاه مات این کار را به خوبی انجام می دهند.
من از تبلت گرافیکی ام و جعبه های خالی برای ایجاد یک چیدمان استفاده کردم – هر کدام از این موارد نور را کاهش می دهند و از این رو سوژه من را مشخص تر می کنند.
این عکس حاصل است که مستقیما از دوربین بیرون آمده است:
این تصویر نشان می دهد که من چگونه تنها با استفاده از یک نور به هدفم برای ایجاد این تصویر ساده اما از لحاظ تکنیکی پیچیده دست یافتم:
سیاه روی سیاه
از آنجا که همه ما عاشق عکاسی با فلاش هستیم، سوژه بعدی ما خود فلاش خواهد بود. هدف عکاسی برای یک کمپین تبلیغاتی فرضی است. نیاز اصلی این است که مطمئن شویم تصویر جزئیات واحد را نشان می دهد. این کار چندان سخت به نظر نمی رسد.
به عنوان یک قانون، شما باید مطمئن شوید که خطوط و طرح کلی سوژه قابل مشاهده باشد. اگرچه در سفید روی سفید می خواستیم نور را کاهش دهیم، اما اینجا هدف اضافه کردن نور است. خطوط کلی تنها در صورتی قابل مشاهده خواهند بود که رنگ متفاوتی با کل تصویر داشته باشند.
کادر سیاه
هدف: هدف ایجاد تصویری از فلاش است که در آن لبه ها به وضوح مشخص باشند. خود فلاش باید حجم داشته باشد و نسبت به پس زمینه که سیاه باقی می ماند برجسته شود.
نور آزمایشی
روند کار به همان شکل، تنها با کمی تفاوت جزئی است. من می خواهم نشان دهم که فلاش چقدر متقارن است، بنابراین نور خود را کمی بالا قرار می دهم. لامپ خالی، مثل همیشه.
این کار طیف وسیعی از مشکلات را به همراه می آورد: از زیادی نوردهی شدن سر فلاش گرفته تا بدنه فلاش که به طور یکنواخت روشن نشده است. طبیعتا این نتیجه مطلوب نیست. من می خواهم نور را نرم و تدریجی کنم. برای این کار، به یک منبع نور نرم پخش شده (diffused) نیاز دارم.
قرار دادن یک چتر روی استروب و قرار دادن تعدیل کننده مستقیما در بالای سوژه، این نتیجه دقیق را به ما می دهد:
با این حال، یک مشکل وجود دارد، بازتاب ها در بدنه یکسان نیستند. این اگرچه جزئیات کوچکی است، اما می تواند بسیار مهم باشد. برای این که بازتاب ها یکسان شوند، از دو دیوار سفید در کادر استفاده می کنم: یک رفلکتور تاشو و یک فوم برد (تخته فوم). تفاوت زیادی ندارد که از چه چیزی استفاده می کنید، تا زمانی که بافت مشابهی داشته و سفید باشند.
این نتیجه نهایی است (مستقیما از دوربین بیرون آمده):
این چیدمانی است که مرا به هدف رساند، باز هم تنها با یک نور.
نکات مربوط به پس زمینه
مهم است بدانید که هر چیز سیاهی برای جذب نور خوب نیست. به عنوان مثال، کاغذ سیاه، اگرچه تیره است، اما اگر نور به آن برخورد کند تقریبا بی فایده است. چون مقدار زیادی بازتاب پخش شده تولید می کند و در نتیجه به صورت خاکستری تیره نشان داده می شود.
اگر می خواهید از یک شیء که روی پس زمینه سیاه قرار دارد عکس بگیرید، ممکن است بخواهید چیزی را انتخاب کنید که بازتاب مستقیم، یا بازتاب پلاریزه ایجاد می کند. به همین دلیل، رنگ مشکی اکریلیک انتخابی عالی برای چنین کاربردهایی است.
سخن آخر
اگر به نور به عنوان یک ابزار و نه یک چیدمان فکر کنید، می توانید چیدمان های پیچیده ای را حتی با یک نور و تعدیل کننده ساده ایجاد کنید. حتما از چیدمان های به کار رفته در این مقاله استفاده کنید – با این حال سعی کنید آزمایش کرده و خلاقیت به خرج دهید.
نویسنده: ایلیا اووچار (ILLYA OVCHAR)
لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.