فلاش روی دوربین (یا اسپیدلایت) ابزاری است که بسیاری از عکاسان دارند، اما تعداد کمی از آنها می دانند چطور از آن استفاده کنند. هر روز من می بینم که این قطعه تجهیزات شگفت انگیز به هدر می رود، و نور خشنی را به یک سوژه می تاباند، در حالیکه می تواند آن را با نوری نرم و یک روشنایی هدایت شده نوازش کند. فلاش باید مثل ابزار تراش کاری یک مجسمه ساز استفاده شود، نه مانند یک پُتک! تنها لازم است که شما برخی تکنیک های اساسی را بدانید. در این مطلب لنزک بازتاب موثر نور فلاش روی دوربین (on-camera flash) را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد. در اینجا خواهید آموخت که چگونه از هر سطح منعکس کننده نوری مثل دیوار های اتاق یا سقف یک سالن همایش بزرگ، به نفع نورپردازی و عکاسی خود استفاده کنید.
من در طول سالها، در بیش از ۴۰۰ مراسم عروسی عکاسی کرده ام، و اکثر عکس هایی که در فضای داخلی می گیرم با یک اسپیدلایت نورپردازی می شود. من یک صندوق پر از نور های استودیویی دارم که گاهی اوقات در مناسبت هایی از آنها استفاده می کنم، اما به طور کلی عکس های گرفته شده با فلاش کوچک روی دوربینم را ترجیح می دهم (با فلاش توکار یا پاپ آپ اشتباه نگیرید). شما می توانید نور زیبایی را از بازتاب نور فلاشتان از دیوار، سقف، آینه، کشتی گیران حرفه ای یا گله گوسفندان ایجاد کنید.
لنزک – انواع فلاش: فلاش اکسترنال یا جدا از دوربین (off-camera flash)، فلاش روی دوربین (on-camera flash) و فلاش توکار یا داخلی دوربین (in-camera flash). عبارت فلاش روی دوربین به نوعی فلاش اشاره دارد که می تواند مستقیما به دوربین متصل گردد. اگرچه به این فلاش «روی دوربین» گفته می شود، اما الزامی وجود ندارد که حتما به صورت فیزیکی روی دوربین قرار گیرد. فلاش های روی دوربین می توانند، و اغلب اینگونه است که، به صورت جدا از دوربین (off-camera) مورد استفاده قرار گیرند. آن ها با فلاش های استودیویی و نور های ثابت که قرار نیست به صورت فیزیکی به دوربین متصل شوند (مگر در مواقع نادر به کمک روش ها و تبدیل های پیچیده) متفاوتند.
اجازه دهید این مطلب را با چند مثال، با استفاده از مدل مورد علاقه ام، یعنی همسرم کارن روشن کنم. تمام عکس های زیر با یک لنز (۵۰mm)، سرعت شاتر (۱/۱۸۰)، و دیافراگم (f/4) یکسان گرفته شده اند. همچنین ما اصلا جا به جا نشدیم. ما حدود ۳ متر از پس زمینه کاغذ دیواری خاکستری فاصله داریم، دیوارهای سفید در سمت چپ و راست نیز در فاصله حدود ۲ متری از ما قرار دارند. سقف هم سفید است. تنها چیزی که در این عکس ها تغییر می کند این است که من سر فلاشم را در جهت های مختلف می چرخانم.
چه کارهایی نباید انجام دهید
در مثال اول، من از کارن با فلاش مستقیم عکس گرفته ام. (او دارد می خندند چون فکر می کند من به خاطر قرار دادن فلاشم در این موقعیت ناشی هستم 🙂 ).
این نور سخت و مسطح است. یک سایه تند و زننده در پس زمینه وجود دارد. این برخلاف فلاش با نور بازتاب شده است، و معمولا آخرین گزینه برای موقعیت فلاش است. بیایید به سراغ مثال بعدی برویم.
اندکی بهبود
در اینجا من با بازتاباندن نور فلاشم از سقف، نور عکس را کمی بهبود بخشیدم. این کار نور را نرم کرده است، اما هنوز هم نور از بالای سر می آید، که سایه های غیر جذابی در زیر چشمان او ایجاد می کند، و فاقد برق چشم یا کچ لایت است. ما می توانیم بهتر از این عمل کنیم!
این یکی خوب به نظر می رسد
در اینجا من فلاشم را به یک طرف گرفته ام، بنابراین نور از دیوار سمت چپ من بازتاب می شود، و جهت گیری و حجم نور نرم تر و بهتری به من می دهد. فکر می کنم این یکی بد نیست!
اینجا چه اتفاقی افتاده؟
فقط برای سرگرمی (خنده)، من در اینجا دوربینم را وارونه کردم و فلاش را به سمت کف زمین گرفتم، بنابراین نور از زیر بالا می آید. ما این را نورپردازی هیولایی می نامیم. این کاری نیست که شما بخواهید زیاد انجام دهید، اما اگر روزی برای عکاسی از یک خون آشام استخدام شدید، دانستن این نکته خوب است.
تمام این عکس ها دو عامل اصلی ای که من هنگام عکاسی با فلاش بازتابی به آنها فکر می کنم را نشان می دهند: جهت نور و کیفیت نور (نرمی).
جهت نور
این تنها به جهتی که نور از آن می آید اشاره دارد، چیزی که کنترل آن با یک فلاش بازتابی بسیار آسان است. اگر شما فلاش خود را رو به بالا به سمت سقف بگیرید، نور از بالا به سوژه شما برخورد خواهد کرد. اگر نور خود را از یک دیوار در سمت راست بازتاب کنید، نور از سمت راست بازخواهد گشت، و غیره.
به این پرتره ساده از یکی از میهمانان عروسی نگاه کنید (بالا). او داشت به سمت راست خود در عکس نگاه می کرد، بنابراین من نور را از دیواری در آن سمت بازتاب کردم تا نور زیبایی را به چهره او بتابانم. اگر شخص بعدی که می خواهم از او عکس بگیرم رو به سمت دیگری نشسته باشد، تمام کاری که باید انجام دهم این است که فلاشم را ۱۸۰ درجه بچرخانم و نور آن را از دیوار مقابل بازتاب کنم. این نوع تطبیق پذیری هنگام عکاسی از رویدادهای زنده فوق العاده است.
در این عکس که از یک عروس و داماد در حال راه رفتن در راهرو گرفته شده است، من نور فلاشم را از دیواری در سمت چپ بازتاب کردم، تا نور فوق العاده ای بر روی آنها بتابد. اگر به افراد در پس زمینه نگاه کنید، می توانید از روشنایی محیط در اتاق یک ایده به دست آورید.
بهترین نور اغلب بیشتر از کنار می آید تا از بالا. اگر شما فلاش خود را ۹۰ درجه به سمت چپ شلیک کنید، نور از سمت چپ با زاویه ۹۰ درجه بر می گردد. در ضمن، این زاویه نوری شبیه به نور عالی هنگام طلوع و غروب آفتاب ایجاد می کند.
کیفیت نور (نرمی)
نرمی نور شما به طور عمده به اندازه منبع نورتان بستگی دارد. با فلاش بازتابی، بخشی از دیوار یا سقف توسط فلاش شما روشن می شود. من فکر می کنم این سخت ترین مفهوم در مورد فلاش بازتابی برای افراد است. تنها به منبع نور خود به عنوان سطحی که با فلاش شما روشن می شود (به جای خود فلاش) فکر کنید.
هرچه منبع نور بزرگتر باشد، نور نرم تر است. به عبارت دیگر، هرچه ناحیه ای که شما با فلاشتان پوشش می دهید بزرگتر باشد، نور بازگشتی نرم تر خواهد بود. برای پوشش دادن یک ناحیه بزرگ با فلاش بازتابی، تنها از سطح بازتاب خود دورتر شوید، تا به نور فلاش اجازه دهید بیشتر پخش شود. بسیاری از فلاش ها همچنین به شما اجازه می دهند تا سر فلاش را به داخل یا خارج زوم (بزرگنمایی و کوچک نمایی) کنید، و یک پرتوی نور باریک تر یا عریض تر ایجاد کنید (یک پرتوی عریض تر به نور فلاش اجازه می دهد تا سریع تر پخش شود، و برعکس).
تجسم این مسئله می تواند کمی سخت باشد، بنابراین من چند عکس گرفتم تا به شما نشان دهم چطور کار می کند. در عکس اول (بالا)، من سر فلاشم را به خارج زوم (کوچک نمایی) کردم تا عریض ترین پرتوی نور ممکن را ایجاد کنم. سپس آن را به سمت یک دیوار در استودیو در فاصله حدود ۳ متری شلیک کردم. همانطور که می توانید ببینید، فلاش بخش عمده دیوار را روشن کرده است. این کار نور خوب نرمی را که از دیوار به سمت ما بازتاب می شود، ایجاد می کند.
در عکس دوم (پایین)، من فلاشم را با همان مقدار زوم به دیوار نزدیک کرده ام. همانطور که می توانید ببینید، اکنون بخش کمتری از دیوار را روشن کرده است، به این معنی که منبع نور کمی کوچک تر شده است (خشن تر و سخت تر – نرمی کمتر).
در عکس سوم، من فلاش را در همان موقعیت (مکان) نگه داشته ام، اما سر فلاش را به داخل زوم (بزرگنمایی) کردم. بنابراین منبع نور در حال حاضر هنوز هم کوچک تر است (آن قسمت از دیوار که نور را بازتاب کرده است، منبع نور است).
چیزی که ممکن است متوجه نشوید این است که به عنوان مثال شما می توانید نور خود را به سرتاسر سالن یک هتل عظیم بفرستید، و نور بازگشتی نرم و خوبی داشته باشید. در عکس زیر از والدینی که با شور و عشق به سخنرانی ازدواج فرزندشان گوش می دهند، نور فلاش من فاصله ۶ تا ۹ متر را تا دیوار طی می کند و برمی گردد. هرچه نور دورتر برود، بیشتر پخش می شود، و نور حاصل نرم تر می شود. زیباست!
مسائل مربوط به قدرت فلاش و مهارت در انتخاب محل عکاسی
قدرت فلاش شما محدود است، و در نتیجه، به میزان محدودی هم می توانید از سطح بازتاب خود دور شوید. خوشبختانه با دوربین های دیجیتال، انجام چند تست سریع برای دیدن این که چقدر می توانید دور شوید، آسان است.
به عنوان مثال، فرض کنید که شما در یک فضای همایش بزرگ در حال عکاسی از سخنران اصلی در همایش سالانه فروشندگان آلو هستید. روشنایی سالن از نورافکن های وحشتناک بالای سر تامین می شود، و اگر شما آن نور را بهبود نبخشید، دیگر هیچ وقت کار دیگری از این مشتری آلو فروش نخواهید گرفت. بنابراین نور فلاش خود را از دیوار به سمت چپ سخنران بازتاب می کنید، اما فلاش شما به اندازه کافی قدرتمند نیست. عکس شما ناکافی نوردهی (underexposed) می شود و برای شارژ فلاش به باتری دوربینتان فشار می آید.
در این وضعیت، شما می توانید برای حل مشکل خود چند کار مختلف انجام دهید:
۱- ایزوی خود را تا جایی که می توانید زیاد کنید.
۲- دیافراگم خود را تا حد امکان باز کنید.
۳- سر فلاش خود را تا جایی که ممکن است زوم کنید، تا پرتوی نوری که به دیوار می تابانید باریک شود.
اگر هیچ کدام از این کارها جواب نداد، ممکن است مجبور شوید به عکاسی با فلاش مستقیم متوسل شوید، اما این باید آخرین گزینه (راه حل) شما باشد.
البته شما همیشه در اتاق هایی با دیوارهای سفید نخواهید بود، اما معمولا اگر در اطراف بگردید می توانید چیزی برای انعکاس نور خود پیدا کنید. سقف های سفید و دیوارهای چوبی تیره؟ نور را از سقف بازتاب کنید (اما سعی کنید فلاش خود را کمی مایل بگیرید تا جهت گیری بهتری به نور خود بدهید). نور را از سطح های تیره تر هم می توانید بازتاب کنید. اگر سطح سیاه نباشد، به این معنی است که هنوز هم کمی نور را منعکس می کند و شما می توانید نور فلاش را از روی آن بازتاب کنید.
من از همه چیز، از آجر گرفته تا قاب چوبی، نور را بازتاب کرده ام، هرچند مسلما این سطوح مقدار زیادی از خروجی فلاش شما را می مکند و باتری های شما را سریعتر خالی می کنند، بنابراین ایده آل نیستند (همچنین یک ته رنگ به عکس شما اضافه می کنند).
وقتی من وارد فضایی می شوم که در آن قصد دارم از فلاش بازتابی استفاده کنم، بلافاصله به اطراف نگاه می کنم و در مورد اینکه سطوح بازتاب (منابع نور) چه چیزهایی می توانند باشند فکر می کنم. من سطوحی را که خوب به نظر می رسند (معمولا چیزهای رنگی/منعکس کننده) را شناسایی می کنم، و خودم جایی قرار می گیرم که بتوانم از آنها به نفع خودم استفاده کنم.
بیایید به چند نمونه دیگر نگاهی بیاندازیم:
این اولین رقص این زوج جوان در کتابخانه ای در بالتیمور بود، فضای بسیار بزرگی که حتی دیوارهای کامل برای بازتاب نور نداشت، و به دلیل شیوه چیدمان کتابخانه، فقط ستون داشت. اما من ایزو را تا ۴۰۰۰ بالا بردم و توانستم نور فلاشم را بازتاب کنم و نور خوبی برای این عکس به دست آورم.
از این دختر کوچولوی خواب آلود در یک مهمانی عروسی در یک رستوران عکس گرفتم. من نور فلاشم را از دیواری با حدود ۹ متر فاصله در سمت چپم بازتاب کردم، و کمی از نور بنفش در پس زمینه کمک گرفتم.
این پرتره عروسی در شب در یک استودیوم بیسبال گرفته شده است. اینجا در فضای بیرون بود و هیچ چیزی آنجا نبود که بتوان نور فلاش را از آن بازتاب کرد، بنابراین از یک دستیار خواستم تا یک رفلکتور سفید را پشت سر من و در سمت چپ دوربین نگه دارد، و نور فلاش را از روی آن بازتاب کردم.
الآن که این مقاله را می نویسم، در یک رستوران تاریک با یک سقف سیاه، دیوارهای تیره، فرش تیره و میز و صندلی های تیره نشسته ام. اینجا یک گودال مکش نور واقعی است، اما چند قاب عکس، و همچنین یک آینه روی دیوار وجود دارد. من کاملا مطمئنم که در صورت نیاز می توانم نور فلاش را از روی آنها بازتاب کرده و نور مناسبی به دست آورم.
شما می توانید در بازتاب کردن سریع نور فلاش پیشرفت کنید. هنگامی که احتمالات و شرایط را بدانید، فقط باید تجربه و آزمایش کنید، و تکنیک خود را اصلاح کنید. به محیط اطرف خود نگاه کنید و از خودتان بپرسید از چه چیزی می توانید به عنوان یک سطح بازتاب کننده استفاده کنید. به سوژه خود نگاه کرده و فکر کنید که «من می خواهم نور از کجا بیاید؟».
سپس آزمایش کنید، فلاش خود را به سمت راست، به سمت چپ، و پشت سر خود بگیرید. قبل از اینکه خودتان متوجه شوید، استاد بازتاب کردن نور می شوید!
لطفا نظرات و نکاتی که می توانید به این آموزش اضافه نمایید را در قسمت دیدگاه ها، پایین همین صفحه، به اشتراک بگذارید.
نویسنده: دنیس درنر (Dennis Drenner)
منبع
برگرفته از: digital-photography-school
۳۱ تیر ۱۳۹۶
مطلب خوبی بود، عکاسی با فلاش واقغا کار آسونی نیست، اما تمرین کردن و خوندن اینجور مقاله ها کمک میکنه تا در نورپردازی، حرفه ای تر بشیم، بازم ممنون بابت ترجمه و گذاشتن این مطلب!
لطفا باز هم از این مطالب بزارید
۲۴ آبان ۱۳۹۵
یک سوال دیگه ؟؟
بنظرتون میشه یک کاری کرد مثلا فلاش استولیویی که با برق تغذیه میشود وسیم دارد
را به فلاش بی سیم تبدیل کرد حالا یا با باطری داخلی یا هر کار دیگه ای ؟؟؟؟؟
لطفا پاسخ را علاوه بر این صفحه در ایمیل هم ارسال کنید؟
۲۴ آبان ۱۳۹۵
سلام
مرسی از مطالب خوبتون
فقط ما اگر بخواهیم فقط به سوژه مان نور کافی بتابد و بک سوزه تیره و تاریک شودچه ؟
با فلاشی بجز فلاش سرخود دوربین منظورم هست.
مرسی چنانچه پاسخ بدید
۲۸ مهر ۱۳۹۵
عکاسی با فلاش خیلی سخته
من خیلی تمرین کردم ولی هنوز هیچ فرمول مشخص پیدا نکردم
که چه مقدار قدرت فلاش باشه
سرعت چقدر باشه
زوم فلاش چقدر باشه
تو هر موقعیتی باید همه این ها رو از اول تست کنی و تمرین کنی