عکاسی سیاه و سفید مثل همیشه محبوب است، و منظره ژانری است که در آن بسیاری از عکاسان تصمیم گرفته اند به صورت تک رنگ کار کنند. اما کار کردن به صورت سیاه و سفید با کار کردن به صورت رنگی متفاوت است. به صرف وقت و تمرین نیاز است تا بتوانید ذهن و چشم خود را برای دیدن به شکل سیاه و سفید پرورش دهید. نکات مطلب امروز لنزک به شما کمک خواهند کرد تا عکس های منظره سیاه و سفید بهتری ایجاد کنید. این مطلب علاوه بر نکات عکاسی منظره سیاه و سفید، شامل نکات آموزشی مهم دیگری نیز هست – از این رو مطالعه آن را به همه لنزکی های عزیز علاقه مند به عکاسی منظره توصیه می کنیم.
یاد بگیرید چه صحنه هایی در حالت سیاه و سفید خوب به نظر می رسند
در عکس های منظره رنگی، شما می توانید برای ایجاد درام و جذابیت بر قدرت رنگ تکیه کنید. کلید عکاسی منظره رنگی خوب، پیدا کردن یک صحنه چشمگیر و عکاسی از آن در زیباترین نور ممکن است. به همین دلیل است که بسیاری از عکس های منظره رنگی در طول ساعت طلایی یا پس از غروب گرفته می شوند.
سیاه و سفید فرق دارد. بدون رنگ، شما باید سخت تر کار کنید تا ترکیب بندی های قوی ایجاد کنید. شما باید یاد بگیرید به دنبال بلوک های سازنده ترکیب بندی عکاسی، مانند خطوط هدایت گر، اَشکال، الگوها، کنتراست تن ها (تضاد بین قسمت های روشن و تاریک) و بافت باشید. در واقع، کاری که باید یاد بگیرید انجام دهید، دیدن در حالت سیاه و سفید است.
بیشتر بخوانید: دنیای ما یک دنیای سیاه و سفید نیست – چگونه تصاویر را به صورت تک رنگ تجسم کنیم
به عنوان مثال، این عکس به دلیل کنتراست بین آبشارهای دوقلو و سنگ های تیره، در حالت سیاه و سفید خوب به نظر می رسد.
شما می توانید با نگاه کردن به کار اساتیدی مانند انسل آدامز (Ansel Adams) و ادوارد وستون (Edward Weston) که عمدتا به صورت سیاه و سفید کار کرده اند، عکاسی منظره سیاه و سفید را به خودتان آموزش دهید. همچنین با جستجو در سایت ۵۰۰px، به آنچه عکاسان مدرن روز انجام می دهند نگاهی بیاندازید. برخی از نام هایی که می توانید جستجو کنید شامل کول تامپسون (Cole Thompson)، راب دووک (Rob Dweck)، آرنود برتراند (Arnaud Bertrande)، تیبالت رولاند (Thibault Roland)، جوئل جینجلار (Joel Tjintjelaar) و ناتان ورث (Nathan Wirth) هستند.
هنگامی که به عکس های این هنرمندان نگاه می کنید، از خودتان بپرسید چرا این عکس های منظره سیاه و سفید اینقدر چشمگیر و قوی هستند؟ در چه نوری عکاسی شده اند؟ از چه تکنیک های عکاسی استفاده می کنند؟ چگونه ترکیب بندی شده اند؟ پاسخ ها چیزهایی زیادی در مورد عکاسی سیاه و سفید به شما یاد خواهد داد.
به دنبال تضاد بافت و تُن ها بگردید
من در نکته قبل به این مورد اشاره کردم، اما می خواهم در اینجا بر آن تاکید کنم چون بسیار مهم است.
تضاد یا کنتراست تن ها (Tonal contrast) اصطلاح مورد استفاده برای توصیف تغییرات در روشنایی بین بخش های مختلف تصویر است. به عنوان یک نمونه عکس زیر را در نظر بگیرید. اسکله ها، که در مقابل آسمان غروب سیلوئت شده اند، تاریک هستند. آسمان بسیار روشن تر است. این یعنی کنتراست تن ها یا تضاد بین قسمت های روشن و تیره عکس (هایلایت ها و سایه ها). دریا خاکستری متوسط است – تیره تر از آسمان، روشن تر از اسکله ها.
اگر در مورد نوع چیزهایی که در عکس های منظره ظاهر می شوند – صخره ها، سنگ ها، چمن، درختان، کوه ها، دریا و اجسام ساخته دست انسان مانند اسکله ها و بار اندازها – فکر کنید، همه آنها بافت های مجزا دارند.
در عکس زیر، صخره قوس شکل، صخره هایی که در فاصله دور قرار دارند، و سنگ ها در پیش زمینه همه تا حد زیادی دارای بافت هستند. دریا و آسمان بسیار نرم و صاف تر هستند. یک تضاد قوی بین زبری و قابلیت لمس سنگ ها، و نرمی و صافی دریا و آسمان وجود دارد.
در مُد سیاه و سفید عکاسی کنید
یکی از مزایای کار با دوربین های دیجیتال این است که می توانند به شما کمک کنند تا یاد بگیرید در حالت سیاه و سفید ببینید. تمام کاری که شما باید انجام دهید تنظیم کردن دوربینتان بر روی مُد سیاه و سفید (تک رنگ) آن است. سپس صحنه را به صورت سیاه و سفید در حالت نمای زنده (Live View) به شما نشان می دهد، و اگر دوربینتان منظره یاب الکترونیکی داشته باشد، در آن نیز نشان می دهد.
این به شما کمک می کند تا به صورت سیاه و سفید ببینید، بدون این که توسط رنگ حواستان پرت شود. این کار مفید است چون دیدن کنتراست تن ها، بافت، خطوط، اَشکال، الگوها، و نور را آسان تر می کند.
فراموش نکنید که دوربین خود را برای عکاسی در فرمت RAW تنظیم کنید. فایل های RAW حاوی تمام اطلاعات ثبت شده توسط سنسور دوربین شما هستند، و در صورتی که مایل باشید برای پردازش تصاویر به صورت رنگی به شما آزادی عمل می دهند، حتی اگر در ابتدا در مُد سیاه و سفید عکاسی کرده باشید.
یاد بگیرید از فیلترهای کاهنده نور یا ND استفاده کنید
فیلترهای کاهنده نور (ND)، سلاح مخفی عکاسان منظره هستند. آنها طوری ساخته شده اند که نور را مسدود می کند به طوری که نور کمتری به سنسور دوربین می رسد.
برای درک این که چرا آنها اینقدر مفید هستند، بیایید در مورد تنظیمات معمول مورد استفاده برای یک عکس منظره فکر کنیم. اول از همه، برای به دست آوردن بهترین کیفیت تصویر، شما ایزوی خود را تا آنجا که ممکن است پایین تنظیم می کنید (ایزو ۱۰۰ یا ۲۰۰ در اکثر دوربین ها). سپس، دیافراگمی تنظیم می کنید که تضمین می کند همه چیز در صحنه در فوکوس واضح و شارپ باشد، در حالیکه از کوچک ترین (بسته ترین) دیافراگم های دوربین خود به دلیل نرم شدن مربوط به پراش اجتناب می کنید. اکثر عکس های منظره در f/11 یا f/16 گرفته می شوند.
با این تنظیمات متغیر، سرعت شاتر به سطح نور محیط بستگی دارد. در نور شدید آفتاب، سرعت شاتر ممکن است حدود ۱/۱۲۵ ثانیه باشد. در نور کم، این مقدار می تواند تا ۱/۲ ثانیه کم شود. اما چه می شود اگر شما بخواهید از یک سرعت شاتر آهسته تر (نوردهی طولانی) برای به دست آوردن یک اثر خلاقانه تر استفاده کنید؟ اگر ایزو و دیافراگم ثابت باشند، تنها راهی که می توانید به سرعت شاترهای طولانی تر برسید، استفاده از فیلترهای ND است.
به عنوان مثال، این عکس در هنگام غروب آفتاب با دیافراگم f/11 در ایزو ۲۰۰، و سرعت شاتر ۱/۵ ثانیه گرفته شده است. این سرعت به اندازه کافی آهسته بود که کمی تاری در آب ایجاد کند، که می توانید در پیش زمینه ببینید.
سپس من یک فیلتر ND اضافه کردم و عکس زیر را با سرعت شاتر ۱۸۰ ثانیه (۳ دقیقه) گرفتم. آب کاملا تار شده، و ابرها در میان آسمان حرکت کرده اند، که یک اثر آرام به وجود آورده اند.
فیلترهای کاهنده نور امکان کنترل سرعت شاتر را به شما می دهند، که پس از آن می توانید خلاقانه از آن استفاده کنید تا مناظر سیاه و سفید جالب تری ایجاد کنید.
بیشتر بخوانید: آموزش عکاسی با نوردهی طولانی بدون استفاده از سه پایه و فیلتر ND
آنچه دیگران انجام می دهند را نادیده بگیرید
عکاس کول تامپسون ایده جالبی دارد. او از شیوه ای که آن را «پرهیز عکاسی» می نامد استفاده می کند، و به کار عکاسان دیگر نگاه نمی کند. نظریه او این است که این روش او را قادر به دیدن مناظر از طریق چشم های خودش می کند، بدون این که تحت تاثیر عکس های افراد دیگر قرار گیرد.
من هیچ وقت از این ایده به طور افراطی استفاده نکرده ام چون معتقدم تحقیق در مورد یک منطقه قبل از این که به آنجا بروید تا بهترین قسمت های آن برای عکاسی را پیدا کنید، مهم است. اما مشکل این کار این است که قوی ترین تصاویری که شما در طول تحقیقات خود می بینید، معمولا در ذهنتان می مانند. طبیعی است که بخواهید تصاویر مشابهی ایجاد کنید. مشکل این است که در نهایت عکس هایی خواهید گرفت که مانند عکس های بقیه به نظر می رسند.
اجازه دهید برای شما یک مثال بزنم. اوایل امسال من از «ساحل کلیسا» در شمال اسپانیا بازدید کردم. من در سایت ۵۰۰px این مکان را جستجو کردم و اغلب عکس ها چیزی شبیه به این به نظر می رسیدند، که قوس های کلیسا مانندی که ساحل به خاطر آنها به این اسم نامگذاری شده را نشان می دهند.
هر کس که از این ساحل بازدید می کند، طبیعتا می خواهد از آن قوس ها عکس بگیرد. به خاطر همین قوس هاست که این نقطه معروف است. اما این می تواند یک مانع باشد، که چشم های شما را به روی فرصت های دیگر می بندد. من بعد از این که از قوس های سنگی عکس گرفتم، واقعا شروع به نگاه کردن کردم. من چند سنگ را در دریا دیدم که ترکیب مینیمالیستی جالبی ایجاد کرده بودند. بنابراین عکس زیر را گرفتم.
این عکس قوس هایی را که ساحل به خاطر آنها معروف است ندارد، اما برای من شخصی تر است و گرفتن آن رضایت بخش تر بود.
سفر کنید
تمام عکس هایی که تا کنون به شما نشان داده ام در شمال اسپانیا گرفته شدند. این احتمال وجود دارد که شما هم مثل من نیاز دارید سفر کنید تا مناظر الهام بخش مشابهی برای عکاسی پیدا کنید، مگر این که آنقدر خوش شانس باشید که در منطقه ای مثل این زندگی کنید.
حتی اگر در جایی با مناظر دیدنی و جذاب زندگی می کنید، لازم است که سفر کنید تا تجربیات خود را گسترش داده و به نمونه کارهای خود عمق ببخشید. تمام عکس های منظره مورد علاقه من در هنگام سفر گرفته شدند. این دو فعالیت خیلی خوب با هم جور می شوند. سفر، زمانی جالب تر و هیجان انگیزتر می شود که یک هدف پشت آن وجود داشته باشد. عکاسی منظره یکی از چیزهایی است که می تواند آن حس هدف را به شما بدهد.
بدون سفر کردن، من هیچ وقت نمی توانستم مکان هایی مانند این را تجربه کرده و از آن عکس بگیرم (عکس گرفته شده در بولیوی).
امیدوارم که این آموزش بینشی در مورد این که چرا من عکاسی منظره سیاه و سفید را اینقدر دوست دارم به شما داده باشد و الهام بخش شما برای گرفتن عکس های خودتان باشد. آیا نکته دیگری در مورد عکاسی منظره سیاه و سفید دارید؟ لطفا در قسمت دیدگاه ها به اشتراک بگذارید.
نویسنده: اندور گیبسون (Andrew S. Gibson)
منبع
برگرفته از: digital-photography-school
لطفا نظرتان در مورد مطلب را در اینجا مطرح نمایید. اگر سوالی دارید، در بخش پرسش و پاسخ مطرح نمایید.